راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

پیام پیروزی ترامپ برای رسانه ها و حکومت ایران

حکومت و مردم

در محاصره

رسانه های امریکا

 

انتخابات ریاست جمهوری امریکا زیر سایه بحران اقتصادی و اجتماعی فزاینده در این کشور و پیچیده و خطرناک شدن اوضاع بین‌المللی برگزار شد و دونالد ترامپ نامزد مستقل و جمهوریخواه پیروز شد. موضوع این نوشته چگونگی و دلایل پیروزی ترامپ، خوب و بد وی برای مردم امریکا و جهان و ایران نیست. بحث بر سر مسئله‌ای است که شاید برای ما مردم ایران فعلا مهم تر است و آن جهت گیری خبری و اطلاعاتی رسانه‌های ماست.

ماجرای ریاست جمهور شدن ترامپ نشان داد که رسانه‌های ایرانی آنچنان در دام امپراتوری رسانه‌ای غرب هستند که نه تنها هیچ سخن مخالف آن را نمی‌پذیرند، بلکه اگر کسی سخنی دیگر بگوید و نظری دیگر داشته باشد آن را جانبدار و وابسته به روسیه می‌دانند. نمی‌دانند که خود نادانسته به تفسیرها و روایت‌های خبرگزاری‌های غرب وابسته شده‌اند. مثلا در جریان سقوط هواپیمای مالزیایی بر روی اوکراین که ناگهان همه رسانه‌های ایران آن را همسو با منافع خبرگزاری‌های غربی به حساب روسیه گذاشتند. یا ماجرای سوریه که حتی با وجود آنکه سیاست رسمی جمهوری اسلامی یاری به دولت سوریه است، اکثر مطبوعات ایران اخبار خود درباره سوریه را از خبرگزاری‌های غربی و علیه دولت سوریه می‌گیرند.

کافیست نگاهی به بخش اخبار خارجی رسانه‌ها انداخت، یا به برخی نشریات تخصصی و وبسایت‌های مربوط به سیاست خارجی را بررسی کرد. تقریبا مرجع همه مطالب و گزارش‌های آنان از رسانه‌های امریکایی و اروپایی است. "اکونومیست"، "بیزینس ویک"، فاینانشیال تایمز"، نیوزویک"، "تایم"، "لس انجلس تایمز"، "لوموند" … و برخی نشریات تخصصی مانند "فارین افرز" و مشابه‌ آنها منبع انحصاری  این نشریات هستند. رسانه های ایران همگی تحلیل های خود را از زاویه نگاه مطبوعات و رسانه‌های امریکایی و اروپائی می‌نویسند. اگر رسانه‌ای نگاه دیگری به جهان ارائه دهد برای اینان معتبر نیستند. رسانه های ایران آنقدر در یکسویه نگری و بی‌خبری خود فرو رفته‌اند که حتی شنیدن سخن متفاوتی برایشان عجیب است. بارها ما را متهم به جانبداری در پخش اخبار کرده‌اند در حالیکه ما کوشیده‌ایم در زیر بمباران رسانه‌ای، سخن و تحلیل متفاوتی را هم به گوش خوانندگان خود برسانیم.

این خود بخشی از یک گرایش وسیعتر است که ریشه آن از یکسو در وابستگی اقتصادی و روانی به مصرف کالاهای غربی است، و از سوی دیگر در بستن دریچه‌ها و منافذ مستقل خبری در داخل کشور. حکومت ایران با نابود کردن تولید ملی و باز کردن دروازه‌ها بر روی واردات کالاهای غرب عملا بیشترین نقش را در این وابستگی روانی، فرهنگی و خبری دارد. با بستن رسانه‌های مستقل و ایجاد عدم اعتماد نسبت به رسانه‌های داخلی نیز عملا مردم را ناگزیر به مراجعه و اعتماد به رسانه‌های خارجی کرده که طبعا براساس منافع کشورها و صاحبان این رسانه‌ها سخن می‌گویند.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیز مطبوعات و رسانه‌های ایران همسو با بزرگترین رسانه‌های جهان از ترامپ یک غول بی‌شاخ و دم ساختند که گویا پیروزی او موجب بازگشت جهان به ماقبل تاریخ، لغو برجام خواهد شد. برخی‌ها که دچار توهم نسبت به نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در امریکا هستند تبعا بدین نتیجه ‌رسیدند که مردم امریکا به چنین غولی رای نخواهند داد. نگاه کنید به سخنرانی  های امام جمعه ها و برنامه های صدا و سیما، حتی سخنرانی های نوبتی رهبر جمهوری اسلامی در همین دوران اخیر و در ارتباط با انتخابات  امرکیا که آلوده به همین کازرار رسانه ای امریکا بود.

بسیاری از حکومتیان و رسانه‌های داخلی حتی نمی‌دانند و به مردم ایران نمی‌گویند که ترامپ و کلینتون چه می‌گفته و چه وعده‌هایی می‌داده‌اند و چه برنامه‌هایی دارند؟ آنها نیز همگی با هم مشغول تکرار همان تبلیغات کارزار جنسی و جنجال‌های رسانه‌ها بزرگ امریکا شدند. مرور کنید خطبه های نمازهای جمعه آقای علم الهدا در مشهد را و یا آقای جنتی در تهران و یا امام جمعه اصفهان را.

طبیعی است که حالا همگی در حوض آب سرد افتاده باشند. این درحالی است که  کسانی که بحران سرمایه‌داری امریکایی را جدی می‌ دانند؛ نیازها و حساسیت‌های کنونی مردم امریکا را در نظر دارند؛ با وضعیت اقتصادی و سیاسی امریکا و جهان آشنا هستند؛ رابطه امریکا با روسیه، اتحادیه اروپا، خاورمیانه و چین را در نظر دارند؛ با ترفندهای رسانه‌ای و نظرسنجی‌های ساختگی آشنایی دارند و اخبار را از منابع مختلف و تحلیل‌های متفاوت پی می‌گیرند؛ پیروزی ترامپ برایشان عجیب و غیرقابل پیش بینی نبود؛ نه تنها نبود بلکه تقریبا قطعی هم بود.

پیروزی ترامپ هشداری به حکومت و رسانه‌های ایرانی بود ولی بعید است تاثیر دگرگون کننده‌ای در وضع موجود داشته باشد. تا زمانی که تمام منافذ خبری و رسانه‌های مستقل بسته است، امیدی به پایان یافتن این وابستگی فرهنگی و روانی و رسانه‌ای نمی‌توان داشت.  این یورش رسانه ای بسیار عمیق تر و دردناک تر از یورش فرهنگی غرب است.

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 575  راه توده -  20 آبان ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت