راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

برخی بررسی ها....- احسان طبری (31 )

مقاومت ایرانیان در برابر

قبال عرب با پرچم زندیقیان

 

در هر دوره از ادوار تاریخ برچسبی ترس آور وجود داشته است که هیات حاکمه و چاکران قدرت آن را برای سرکوب مخالفان خود به حق و ناحق به کار می برده اند. یکی از آن «برچسب» ها که از دوران ساسانیان تا عهد سلجوقیان بهانه کشتن و سوزاندن و به زندان افکندن آزاداندیشان و مخالفان عقاید رسمی بود، «زندیق» است. بررسی زنادقه نشان میدهد که این شکلی از مقاومت فکری و مسلکی ایرانیان در قبال عرب بود و در این مقاومت جان های بسیاری برباد رفت. شکلی از مبارزه طبقاتی بود، زیرا زندقه اغلب پرچم اپوزیسیون علیه هیات حاکمه وقت قرار می گرفت.

 

 

«چون مسلمانان نماز کردندی، گفتندی: مثل شتران به قطار ایستاده اند!،

چون به رکوع و سجود رفتندی گفتندی: پشت سوی خدای آسمان کرده اند!؛

به مکه شدندی به حج، از بهر آن که به حج و مناسک آن بخندیدی.

چون به صفا و مروه شدند، گفتندی: این مردمان چه گم کرده اند که

بدین کوه ها می آیند»

 

 

تاریخ بلعمی در وصف زنادقه، صفحه 751

رحل زندقه جهان بگرفت:

گوش همت بر این رحل منهید

دین به تبغ حق از فشل رسته است

باز بنیادش بر فشل منهید

 

 

فصل پانزدهم

 

زنادقه

 

طرح مساله

 

شاعر معاصر ما شادروان بهار در یک قصیده شیرین شکواییه چنین آورده است:

 

هرچه در دوره ناصری

مرد و زن کشته شد سرسری

آن به عنوان مشروطیت

وین به عنوان بابی گری

نام مردم نهد «بلشویک»

این زمان دشمن مفتری

 

در هر دوره از ادوار تاریخ برچسبی ترس آور وجود داشته است که هیات حاکمه و چاکران قدرت آن را برای سرکوب مخالفان خود به حق و ناحق به کار می برده اند. یکی از آن «برچسب» ها که از دوران ساسانیان تا عهد سلجوقیان بهانه کشتن و سوزاندن و به زندان افکندن آزاداندیشان و مخالفان عقاید رسمی بود، «زندیق» است.

با آن که برخی برای واژه زندیق ریشه آرامی (از «صدیق») و حتی یونانی قائلند، ولی مسلم است که این واژه معرب (زندیک) است: یعنی اهل تفسیر و تاویل و توسع. در زبان پهلوی زندیک به همین معنی و به معنای «مانوی» به کار رفته و «زندیکیه» که در عربی «زندقه» شده است، یعنی الحاد و عقیده باطل. این از واژه کهن تر اوستایی «ده گانتی» مشتق شده است. از قدما مسعودی صاحب مروج الذهب متوجه ریشه فارسی کلمه زندیق بوده است.

در دوران ساسانی «زندیک» بودن، یعنی اصول دین رسمی را قبول نداشتن و به انواع الحاد و به ویژه به عقاید مانی باور کردن. همه می دانیم که در آن دوران چه رفتار خونخوارانه ای به دستور شاه ساسانی و موبد موبدان "او کرتیر" با مانی و مانویان شد. با این حال، این رفتار نتوانست ریشه مانی گری را برکند. مانی گری پایه مزدکی گری قرار گرفت. به علاوه مستقلا و مخفیانه و گاه علنی به حیات خود ادامه داد. در حدود العالم آمده است که در برخی از شهرهای ماوراء النهر (مانند «سمرقند» و «بلور» و «خان» و غیره) مانویان، پس از آمدن مسلمانان، آشکارا مراسم دینی خود را اجرا می کردند. در دوران ساسانی، به حکایت کتب شایست ناشایست و داناکمینوی خرد هر که خلاف دین رسمی بود حتی یهود و نصاری را نیز زندیک می خواندند و این عنوان تا حتی منکران  وجود خداوند را (که در آن ایام «نست یزت هنگار» = نیست ایزدانگار می خواندند) در بر می گرفت.

به علاوه مانویان درست در قلمرو قدرت عباسیان، یعنی عراق عرب و سواد و حیره، از همان زمان ساسانی نفوذ داشته اند؛ زیرا تیسفون مرکز قدرت سیاسی و معنوی ساسانیان در این ناحیه واقع بود و مبلغان مانوی از همین مرکز اندیشه های خود را پخش می کرده اند.

راز آن که مبارزه با زندقه مانوی در دوران پس از اسلام به ویژه از عهد عباسی، نه از عهد اموی، آغاز می گردد. نکته ای که پژوهندگان تاریخ زنادقه بدان توجه نکرده اند، در همین جاست. امویان که مرکز قدرت شان در شام بود، با این پدیده فکری مانند عباسیان رو در رو نبوده اند. علاوه بر این، نفوذ عنصر ایرانی در دربار خلفاء عباسی مایه «شیر شدن» و گستاخی ایرانیان شد و تسامح نسبی عهد هارون و مامون نیز به بروز عقاید میدان داد. دلیل سومی نیز هست و آن این که، بحث های ایدئولوژیک که از اوان امویه به تدیج آغاز شده بود، در دوران عباسی چنان اوجی گرفت که دیگر مقابله خلفاء را با آن ضرور می ساخت. به ویژه آن که خلفاء عباسی سخت بر حذر بودند که مبادا ایرانیان (مانند ابومسلم، خاندان نوبختی، برمکیان، افشین و دیگران) که در دستگاه آن ها نفوذ یافته بودند، متکای فکری خلافت یعنی اسلام و به ویژه شکل ارتدکس و قشری آن مانند مذاهب حنفی و حنبلی و غیره را سست سازند.

 

منابع تاریخ زنادقه

 

در باره زنادقه مورخان قدیم عرب و ایران مطالب فراوانی نوشته اند که نمی توان بدان بدون نقادی تاریخی برخورد کرد. طبری در تاریخ خود، ابوالفرج الاصفهانی در اغانی، مسعودی در مروج الذهب، ابن ندیم در الفهرست، جاخط در الحیوان، ابوالعلاء معری در رساله الغفران، بلعمی در تاریخ خود، شهرستانی در الملل و النحل و ملطی در التنبیه و الرد، مجلسی در بحارالانوار، ابن تیمیه قاضی حنبلی از مردم حران در آثار خود و غیره اطلاعات بسیاری در باره زنادقه می دهند، حکایات متعدد نقل می کنند، اشعار می آورند، احادیث و احکام ذکر می کنند، نام ها می برند.

از پژوهندگان ایرانی معاصر ما، تا آن جا که نگارنده در دسترس داشته است، آقایان صفا، زرین کوب، دکتر گوهرین و از پوهندگان معاصر عرب دکتر امین حسن در ضحی الاسلام و فجرالاسلام اطلاعات کمابیشی از زنادقه داده اند.

بررسی تاریخ زنادقه به ویژه از سه جهت دارای اهمیت است:

نخست آن که، این شکلی از مقاومت فکری و مسلکی ایرانیان در قبال عرب بود و در این مقاومت جان های بسیاری برباد رفت؛

دوم آن که، این شکلی از اشکال بروز مادیت یا آزاداندیشی و یا شکاکیت مذهبی است که با مذاهب و عقاید رسمی و مورد تحمل عصر سخت در نبرد بود،

سوم آن که، این شکلی از مبارزه طبقاتی است، زیرا زندقه اغلب پرچم اپوزیسیون علیه هیات حاکمه وقت قرار می گرفت.

تردیدی نیست که بررسی ما از جنبش زنادقه نمی تواند مطلب مشخص خالصی را به بررسی ها و پژوهش های انجام یافته بیافزاید، ولی ما خواهیم کوشید با مطالعه همه جوانب امور، منظره بهم پیوسته ای از تلاش پراکنده زندیقان به دست دهیم. می گوییم «تلاش پراکنده»، زیرا هرگز زندیقان در دوران پس از اسلام جنبش متشکل متحدی نبوده اند و، چنان که خواهیم دید، این عنوان به مخالفان متعددی اطلاق می شد. و ای چه بسا نیز وسیله بهتان زنی و بهانه جویی صرف بوده است.

 

برای مطالعه بخش های پیشین به لینک های زیر مراجعه نمائید:

 1 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/544/tabari.html

 2 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/mars/545/tabari.html

 3 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/546/tabari.html

 4 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/547/tabari.html

 5 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/548/tabari.html

 6 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/april/549/tabari.html

 7 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/550/tabari.htm

8 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/551/tabari.htm

9 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/552/tabari.html

 10 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/may/553/tabari.htm

11 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/554/tabari.html

 12 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/555/tabari.htm

13 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/tabari.htm

14 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/557/tabari.htm

15 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/558/tabari.htm

 16 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/559/tabari.html

 17 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/560/tabari.html

 18- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/561/tabari.html

 19 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/562/tabari.html

 20- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jolay/563/tabari.html

 21- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/564/tabari.html

 22 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/565/tabari.html

 23 http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/agust/566/tabari.html

 24- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html

 25 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.htm

 26- http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html

 27 - http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/septamr/…/tabari.html

 28 - http://www.rahetudeh.com/rahetu…/2016/oktobr/571/tabari.htm

 29-http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/572/tabari.html

30 - http://rahetudeh.com/rahetude/2016/oktobr/573/tabari.html

 

 

تلگرام راه توده:

Https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 574  راه توده -  13 آبان ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت