راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اسناد چه می گویند؟

گلوی انقلاب 57 چگونه گرفته شد!

 

آنچه را حزب توده ایران در آستانه چهارمین سال انقلاب 57 پیش بینی کرد و دلایل اجتماعی آن را ارائه داد، امروز به طور کامل در جامعه پیاده شده است!

وقتی می گوییم و می نویسیم، که حزب توده ایران زبان گویای انقلاب ایران بود، متکی به اسناد و مدارکی دهان باز می کنیم و یا قلم برکاغذ می گذاریم، که نمونه ای از آن را به صورت یک سند تاریخی در زیر می خوانید:

کنکاش در دلایل سازمانی – نه دلایل اجتماعی – ضرباتی که به حزب ما وارد آمد، ارتباطی به تحلیل ما از اوضاع ایران و انقلاب و نیروهای شرکت کننده در آن ندارد. مشی و سیاست حزب ما در مجموع خود دقیق، علمی و منطبق با شرایط روز ایران بود و هرگز نباید تحت تاثیر احساسات ناشی از ضربات سازمانی به حزب قرار گرفت و یا مرعوب تبلیغات دشمنان تاریخی حزب توده ایران شد. این دشمنان تلاش می کنند ما را در اسارت ضربات سازمانی باقی نگه دارند و سپس در صورت توان و امکان، ما را به عنوان اعضای حزبی مغبون و مرعوب به دنبال خود بکشانند!

امروز و در اوج بحرانی که جامعه را تا حد شعار اخیر مردم در شهر اصفهان "ما انقلاب کردیم- چه اشتباهی کردیم" روز بهره گیری از تمام حقانیت سیاست و مشی حزب توده ایران در دوران انقلاب برای جلوگیری از رسیدن انقلاب 57 به نقطه فاجعه بار کنونی است و بهمین دلیل باید این واقعیت را با ارائه اسناد و مدارک و با تاکید بر آن چه حزب ما گفت و پیش بینی کرد، اما تا لحظه وقوع به آن توجه لازم نشد، در اختیار مردم گذاشت. قضاوت نهایی با میلیون ها ایرانی است، که در انقلاب شرکت کردند، اما به رهبرانی اعتماد کردند، که اعتقادی به مردم و نظر و خواست آنان نداشتند. حزب ما با جان سختی تاریخی خود، تا آخرین لحظه ممکن در میدان فعالیت علنی و نیمه علنی ایستاد تا سخن تاریخی خود را در جامعه بگوید. این برای حزب ما یک افتخار است. این افتخار را باید به کمک همان توده هایعظیم مردم، که امروز با چهره واقعی حکومت آشنا شده اند، به یک نیروی اجتماعی تبدیل ساخت. ادامه حیات حزب توده ایران در گرو این واقع بینی است و نه باقی ماندن در سرگیجه ناشی از تبلیغات اپوزیسیون راست مهاجر، ضربات سازمانی وارده به حزب ما و یا  عملکرد گذشته و کنونی مرتجعین مذهبی!

نخستین حزبی که، پس از بازپس گیری خرمشهر از ارتش عراق و بیرون راندن متجاوزین از خاک ایران با جسارت اعلام کرد "ادامه جنگ یعنی ورود به یک جنگ فرسایشی و این خواست امپریالیسم برای نابودی انقلاب ایران است" حزب توده ایران بود که بلافاصله از سوی سه امام جمعه وقت تهران؛ یعنی هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و احمد جنتی متهم به مخالفت با پیروزی رزمندگان ایران در خاک عراق مورد حمله قرار گرفت و حتی آن را متهم به خیانت کردند. تنها حزبی که تا آخرین لحظات بر اجرای اصل 44 قانون اساسی مبنی به سه بخش اقتصادی "تعاونی، دولتی و خصوصی" ایستاد، تنها حزبی که بر اجرای اصول مالکیت زمین پافشاری کرد، تنها حزبی که از نظارت دولت بر بازرگانی خارجی و نیفتادن مملکت بدست تجار دفاع کرد و تنها حزبی که در اوج ترورهای مجاهدین خلق و آغاز اعدام ها و ترورهای حکومتی از ضرورت آزادی های مندرج در قانون اساسی و تنها حزبی که پیش از فراندوم قانون اساسی با اصل ولایت فقیه در قانون اساسی مخالفت کرد و ... حزب توده ایران بود که شلاق و شکنجه و اعدام این جسارت را نیز به جان خرید! تنها حزبی که پایبند سیاست "اتحاد و انتقاد" با حاکمیت و از حاکمیت ایستاد و رنگ عوض نکرد و به میثاق شعار و سیاست خود نیز خیانت نکرد حزب توده ایران بود.

در بهمن ماه 1361، ستاد عملیات دستگیری رهبران حزب توده ایران به فرماندهی "محسن رفیق دوست" یورش شبانه به خانه اعضاء رهبری حزب توده ایران را با رمز "امیرالمومنین" آغاز کرد. درباره تدارک این یورش بعدها اطلاعات بسیاری به خارج از زندان های جمهوری اسلامی راه پیدا کرد، از جمله این که از ماموران اداره هشتم ساواک شاه برای این عملیات و به ویژه حفظ اسرار محل نگهداری بازداشت شدگان و نوع شکنجه های اسرائیلی و سیستماتیک استفاده شد. بازجویان چه کسانی بودند؟ شکنجه ها کدام بود؟ و ده ها سئوال دیگر، اکنون پاسخ نزدیک به واقعیت خود را دارد، که جداگانه و به موقع خود گفته شده و باز هم گفته خواهد شد.

در این یورش، نورالدین کیانوری (دبیراول حزب توده ایران)، افسران قهرمان زندان های شاه و... نخستین آماج ها بودند.

در سال های پس از یورش و به ویژه در مهاجرت، بحث های بسیاری پیرامون خوشبینی و یا اعتماد بیش از حد رهبری حزب نسبت به  حکومت و شخص رهبر انقلاب صورت گرفت. این ارزیابی ها تا چه حد واقعی و متکی به اسناد و اطلاعات بود و یا نبود؟ خود مبحث جداگانه ایست، که با توجه به فعالیت یک حزب علنی (که تبعا تلاش می کند، تا به حیات علنی خویش در جامعه ادامه بدهد) و عوامل بسیار دیگری باید بررسی شود. ما در اینجا تنها با استناد به یک سند تاریخی می خواهیم به دو موضوع بسیار مهم اشاره کنیم:

1- نخست این که رهبری حزب توده ایران در ماه های پیش از یورش به حزب، نسبت به روند حوادث و سرانجام انقلاب ارزیابی کاملا منفی داشت و این مسئله را، تا آنجا که امکان داشت، طرح کرد؛

2- یورش به حزب ما، در واقع یورش قشریون مذهبی و سرمایه داری تجاری به سنگر انقلاب بود و دیدیم که در سال های پس از آن، سنگر دیگر نیروهای طرفدار آرمان های انقلاب چگونه با یورش این قشر و طبقه روبرو شد.

توجه به این دو نکته از اهمیت بسیار برخوردار است، زیرا:

الف- در مهاجرت و متکی به حافظه ضعیف بسیاری از نیروهای اپوزیسیون، می خواهند این گونه تلقین کنند، که حزب ما از درک شرایط و به ویژه تحلیل اوضاع کشور عقب ماند!

ب- خطر قشریون مذهبی را ندید و در حصار مبارزه ضد امپریالیستی آن قدر باقی ماند تا آوار حادثه فرود آمد.

 

اشاره به این نکات نیز اهمیت تاریخی دارد، زیرا:

 

1- بسیاری از نیروهای اپوزیسیون کنونی جمهوری اسلامی (بویژه مدعیان جبهه چپ و یا در واقع چپ روها) موضع گیری های نادرست خود در سال های نخست پس از پیروزی انقلاب و بی اعتنایی به همه استدلال های حزب ما برای تشکیل یک اتحاد ملی و انقلابی برای جلوگیری از تسلط راستگرایان مذهبی را نه تنها خود فراموش کرده اند، بلکه سعی دارند، دیگران را نیز به فراموش کردن آن تشویق کنند.

2- نیروهای مذهبی و ملی نیز، که پس از حزب توده ایران تحت شدیدترین فشارهای نیروهای راستگرای حاکم قرار گرفتند، با مرور گذشته ظاهرا باید این نتیجه منطقی را بگیرند، که ارزیابی حزب ما از وقایع اجتماعی بسیار دقیق بود. این ارزیابی همچنین می گوید، که از گذشته باید پند گرفت و زمان را برای اتحادهای تاریخی در آینده از دست نداد.

در این یادآوری یک انگیزه بزرگ دیگر نیز مورد نظر است:

 

تحولات در ایران، علیرغم همه پیچیدگی ظاهری خود، پیش می رود و اجتناب ناپذیر است و جنبش تحول خواهی کنونی در کشور حکم خود را خواهد کرد. این تحولات می تواند در جهت دگرگونی های مثبت و مترقی سیر کند، اما به یک شرط ساده و در عین حال تاریخی، این شرط همان است، که پیوسته حزب توده ایران بر آن تاکید کرده است. یعنی "اتحاد عملی نیروهای طرفدار تحولات مترقی در جامعه".

در ادامه این یادداشت، مطالعه دقیق مصاحبه دبیراول وقت حزب توده ایران "نورالدین کیانوری" با یک خبرنگار فرانسوی را که در همین شماره راه توده آن را منتشر کرده ایم بخوانید.

 


 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 627  راه توده -  30 آذرماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت