راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به نظریه

"ابطال ناپذیری"

کارل پوپر

 

 

برخی خوانندگان معتقدند در شماره‌هایی از راه توده پاره‌ای اشاره‌ها به "کارل پوپر" فیلسوف سرشناس اتریشی- بریتانیایی و نظریه معروف "ابطال ناپذیری" او به شکلی تایید آمیز شده و می‌شود که می‌تواند به معنای پذیرش نظریات فلسفی و دیدگاه‌های ضد مارکسیستی او باشد. در حالیکه، بنظر این خوانندگان، مارکسیست‌ها با نظریات کارل پوپر همواره مخالف بوده‌اند و استناد به نظریات وی حتی برای نشان دادن تناقض و نقد دیدگاه‌های اقتصادی و اجتماعی ضد مارکسیستی نیز درست نیست.

بنظر می‌رسد چند نکته در اینجا با هم مخلوط شده است.

نظریه "ابطال ناپذیری" پوپر در مجموع بر این اساس قرار دارد که نظریه‌ای که ابطال پذیر نباشد یعنی گزاره‌ای که همیشه و در هر شرایطی درست باشد یک نظریه علمی نیست، واین به طور کلی و صرفنظر از پیچ و خم‌هایی که پوپر بدان می‌دهد سخن درستی است. این در واقع همان اصل اولیه دیالکتیک نفی و اثبات است. چیزی که قابل نفی نباشد، قابل اثبات نیست و نظریه‌ای که قابل نفی و اثبات نباشد علمی نیست. پوپر این اصل اولیه دیالکتیک را هم دقیق کرده و هم آن را مبهم کرده است.

دقیق کرده بدان معنا که آن را از یک اصل کلی تبدیل به روشی برای ارزیابی و شناخت یا بقول خود منطق اکتشاف علمی و از این جهت بدین روند کمک کرده است. آن را مبهم کرده چرا که با افزودن برخی شاخ و برگ‌ها و پیچیدگی‌ها و بکارگیری اصطلاح "ابطال پذیری" مرز بین ابطال پذیر و ابطال شده را از بین برده است. با همین ابهام است که پوپر می‌تواند به مارکسیسم حمله کند، از جمله با این ادعا که چون مارکسیسم ابطال نشده پس ابطال ناپذیر است و در نتیجه علمی نیست! در حالیکه نظریه‌ای که ابطال شده باشد که معلوم است علمی نیست و پرونده آن بسته شده است. ولی نمی‌توان نظریه‌ای را به صرف اینکه ابطال نشده گفت غیرعلمی است. به همین دلیل ما ترجیح می‌دهیم بجای اصطلاح مبهم "ابطال پذیر" از اصطلاح روشن تر "قابل ارزیابی" بهره گیریم. یعنی نظریه علمی به طور ساده نظریه‌ای است که بر واقعیات قابل ارزیابی متکی باشد و خود نیز قابل ارزیابی باشد، بتوان درستی یا نادرستی، مرزهای بکارگیری آن را نشان داد.

اما در آنچه به مخالفت مارکسیست‌ها با نظریات پوپر مربوط می‌شود، مارکسیست‌ها همیشه با نظریات به غایت تاریک اندیشانه و ضدترقی و پیشرفت اجتماعی که پوپر به ویژه در کتاب "جامعه باز و دشمنان آن" ارائه داده است مخالفت کرده‌اند ولی این به معنای مخالفت با همه نظریات او نیست. برای نمونه می‌توان به دیدگاه "موریس کورنفورت" مارکسیست برجسته بریتانیایی اشاره کرد که بسیاری از کتاب‌های وی به زبان فارسی ترجمه شده است از جمله "ماتریالیسم دیالکتیک"، "ماتریالیسم تاریخی"، "نظریه شناخت" و …. کورنفورت کتابی دارد در بیش از چهارصد صفحه در نقد کتاب "جامعه باز …" با عنوان: "فلسفه باز برای جامعه باز (پاسخی به دکتر کارل پوپر و ردیه وی بر مارکسیسم)" (لندن- 1967) که مقدمه و بخشی از آن نیز با عنوان "بسوی جامعه باز" به زبان فارسی ترجمه شده است. (ترجمه لطیف عطاری، شباهنگ، 1359). این زمانی است که هنوز کتاب "جامعه باز…" پوپر به فارسی ترجمه نشده بود. کورنفورت در مقدمه کتاب می‌نویسد:

"استدلال‌های دکتر پوپر بر ضد مارکسیسم فوق العاده جامع است. لذا بایستی با دقت در جزئیات بدانها پاسخ داده شود. دکتر پوپر، خود بعنوان ارائه دهنده اصول روش علمی مقام والایی در ادبیات نوین دارد. نوشته‌های او در این حوزه اول بار در کتاب معروفش "منطق اکتشافات علمی" و بعدها در مقالات متعددی در مجلات انگلیسی و امریکایی ادامه یافت. این نوشته‌ها تاثیری بزرگ و مفید بر تفکر نوین گذاشت. در این کتاب به هیچوجه قصد آن نیست که تمامی آنچه دکتر پوپر درباره جامعه و علم گفته رد کنم. برعکس با مقدار زیادی از آنها موافقم و قبول دارم. این کتاب جدلی بر ضد دکتر پوپر نیست بلکه پاسخی است به جدل او بر ضد مارکسیسم."

کورنفورت در جای دیگری از کتاب خود می‌نویسد:

"دکتر پوپر آثار خوبی درباره روش علمی نگاشته است بویژه در کتاب "منطق اکتشافات علمی" و در مقالاتی که در کتاب "حدس‌ها و ابطال ها" جمع آوری شده‌اند. سهم او در این مسئله مهم و روشنگر است و اگر من جسارت می‌کنم و می‌گویم که او آخرین کلام را در این عرصه نگفته است (و بعید می‌دانم که خود وی نیز ادعایی غیر از این داشته باشد) هدفم این نیست که ارزش، اهمیت و ابتکاری بودن دیدگاه‌های وی را نفی کنم. در دادن پاسخ بر ردیه‌ای که او بر مارکسیسم نگاشته است آگاهم که ما تا چه اندازه به او مدیون هستیم و از دو طریق: نخست، نکاتی که وی درباره "اکتشاف علمی" گفته است کمک بزرگی در فرموله کردن و توضیح روند علمی کنونی مارکسیسم است. دوم. کوشش او برای توضیح آنچه منظور مارکسیست هاست کمک بزرگی است برای روشن کردن آنچه منظور ما نیست."

این سخنان از جانب مارکسیستی است که گزنده ترین و جاندارترین نقد را بر بخش تاریک اندیشانه نظریات پوپر نوشته است. بنابراین ادعای مخالفت مارکسیست‌ها با همه نظریات پوپر و از جمله همه‌ی آنچه وی درباره "ابطال پذیری" به عنوان معیار علمی بودن یک گزاره یا نظریه گفته است ادعای دقیقی نیست. اگر ما نیز گاه اصطلاح مبهم "ابطال پذیر" را در کنار اصطلاح دقیق تر "قابل ارزیابی" بکار می‌گیریم برای توجه دادن به تناقض مدعیان هواداری از پوپر و از جمله خود وی است. فراموش نکنیم که یکی از غیرعلمی‌ترین و ابطال ناپذیرترین نظریه را در عرصه اقتصاد یعنی نظریه "اقتصاد بازار آرمانی" را همکار و دوست نزدیک پوپر یعنی فردریک هایک ارائه داد که خود را "پوپریست" می‌داند ولی پوپر بجای وی نظریات مارکسیستی را مورد نقد قرار داد. بردن نام پوپر برای نشان دادن آن است که نه پوپر و نه هواداران او در کاربست نظریه وی هر جا که بسود آنها نباشد، هر جا که پای منافع سرمایه‌داری در میان باشد، پیگیر نیستند.

 استناد گاه به گاه به پوپر و نظریات و اصطلاحات وی در برخی مقالات راه توده دارای چنین محتوایی است.  

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 587  راه توده -  21 بهمن ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت