راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

معتبرترین سنجش

چه می گوید:

پیش بینی

سونامی رای

در روز جمعه

 

 

در آخرین روزهای نزدیک به  انتخابات ریاست جمهوری بازار نظرسنجی‌های انتخاباتی نیز داغ شد. موسسات و گروه‌ها و جریان‌های مختلف به نظرسنجی از مردم مشغولند. این نظرسنجی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود. دسته اول نظرسنجی‌های ساختگی است که گروه بندی‌های حکومتی و خبرگزاری‌های وابسته به سپاه و ارکان قدرت منتشر می‌کنند که هدف از آن در بهترین حالت تاثیرگذاری بر افکار عمومی و در  حالت بد زمینه سازی برای تقلب و دستکاری آرا یا کودتا علیه مردم است. نمونه این نظرسنجی‌های ساختگی را در انتخابات 88 و 92 شاهد بودیم، چنانکه مثلا خبرگزاری فارس و روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران در شب انتخابات 88 ناگهان آرای احمدی نژاد را بالای 60 درصد اعلام کردند، یعنی نظرسنجی ساختگی ابزار کودتا شده بود. در انتخابات 92 نیز روزنامه جوان وابسته به سپاه در شب انتخابات اعلام کرد که بر اساس "نظرسنجی"‌ها روحانی حذف شده و یکی از دو نامزد جلیلی و قالیباف یا در دور اول برنده می‌شود یا به دور دوم می‌روند. این بار نظرسنجی وسیله تقلب بود که با وحشت حکومتی از تکرار جنبشی مانند جنبش سبز، قدرت سرانجام در بعد از ظهر جمعه 24 خرداد 92 به نتیجه انتخابات و اعلام پیروزی حسن روحانی تن داد.

در کنار اینگونه نظرسنجی‌های ساختگی، شماری نظرسنجی علمی و واقعی صورت می‌گیرد که توجه به نتایج و یافته‌های آن از نظر شناخت جامعه ایران بسیار پراهمیت است. یکی از موسساتی که در دوران اخیر کوشیده نظرسنجی‌هایی براساس معیارهای علمی منتشر کند، موسسه ایپوگروپ است که در واشنگتن و زیر نظر حسن قاضیان فعالیت می‌کند. اهمیت نظرسنجی‌های این موسسه در آن است که آرای متعلق به نامزدها را از نظر مناطق شهری و روستایی، سن، جنسیت، تحصیلات، موقعیت اجتماعی و اقتصادی جمعبندی کرده است که برای شناخت گرایش‌های عمومی جامعه ایران بسیار پراهمیت است و برخی کلیشه‌ها مثلا در مورد تفاوت آرای شهر و روستا یا سن و جنسیت و غیره را از خلال آن می‌توان مورد ارزیابی قرار داد.

لازم به ذکر است که نتایج این نظرسنجی‌ها که تا به امروز در دسترس ماست همگی تا پیش از کناره گیری قالیباف از انتخابات در روز دوشنبه است و هنوز پیامدهای این کناره گیری بر روی گرایش‌های عمومی انتخابات مورد بررسی و انتشار قرار نگرفته است.

یافته‌های این نظرسنجی‌ها که هر روزه از 13 اردیبهشت بدینسو انجام می‌گیرد در مجموع نشان می‌دهد که آرای حسن روحانی هیچگاه کمتر از 50 درصد نبوده و در روزهای اخیر به بالای 56 درصد رسیده است. بنابراین اگر انتخابات همین امروز برگزار شود حسن روحانی در دور اول پیروز می‌شود، ضمن اینکه گرایش عمومی بویژه با کنار رفتن قالیباف در سمت افزایش میزان آرای روحانی است.

یافته‌های نظرسنجی از نظر مناطق شهری و روستایی نشان می‌دهد که حسن روحانی در شهرها حدود 58 و در روستاها 54 درصد رای می‌آورد. ارای رئیسی در شهر و روستا تقریبا برابر و حدود 18 درصد است در حالیکه آرای قالیباف در شهرها حدود 22 و در روستاها حدود 26 درصد است. این نشان می‌دهد که وعده‌های قالیباف درباره یارانه و کارانه و غیره اندک تاثیری در روستاها داشته در حالیکه در شهرها موثر نبوده است. با اینحال همانگونه که دیده می‌شود این بدان معنا نیست که قالیباف در روستاها از حسن روحانی جلوتربود. در روستاهای کشور نیز حسن روحانی حدود 54 درصد یعنی بیش از دو برابر قالیباف رای داشت. نتیجه کلی آن است که تفاوت جدی و معنا داری در گرایش انتخاباتی شهرها و روستاهای ایران وجود ندارد و تقسیم کردن جامعه به اینکه گویا روستائیان به نامزدهای این جناح و شهرها به آن جناح رای می‌دهند بی‌معناست. 

براساس یافته‌های نظرسنجی‌های این موسسه در مورد بقیه شاخص‌ها نیز تقریبا همین وضع است. حسن روحانی 58 درصد رای مردان و 57 درصد رای زنان را دارد. آرای قالیباف و رئیسی نیز در بین زنان و مردان تفاوت مهمی نداشت.

در مورد تحصیلات نتایج اندکی متفاوت است. 70 درصد کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند به روحانی رای می‌دهند در حالیکه این نسبت در کسانی که فاقد تحصیلات دانشگاهی هستند حدود 52 درصد است. برعکس آرای قالیباف در بین کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند حدود 14 درصد و کسانی که فاقد آن هستند 28 درصد یعنی دوبرابر بود. آرای ابراهیم رئیسی نیز در بین کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند به 19 درصد می‌رسد و 3 درصد بیش از کسانی است که تحصیلات دانشگاهی دارند. این نتایج نشان می‌دهد که وعده‌های قالیباف در میان کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند موثرتر بود. با اینحال این سخن همچنان به معنای آن نیست که اکثریت کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند به قالیباف یا رئیسی رای می‌دهند. آرای روحانی در میان کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند نیز حدود دو برابر قالیباف و رئیسی است. یعنی می‌توان نتیجه گرفت که داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی تاثیر تعیین کننده‌ای در گزینش مردم و در نتیجه انتخابات ندارد.

از نظر شاخص سطح توسعه انسانی استان محل سکونت، برخلاف آنچه بنظر می‌رسد، آرای روحانی در میان استان‌های دارای سطح توسعه پائین حدود 66 درصد، سطح توسعه متوسط 56 درصد و سطح توسعه بالا 60 درصد است. آرای قالیباف از این نظر به ترتیب  22 ، 23 و 25 و ارای رئیسی 11، 20 و 14 درصد بود. به عبارت دیگر بیشترین رای به روحانی در استان‌هایی است که دارای سطح توسعه انسانی پائین هستند. در حالیکه بیشترین آرای قالیباف در استان‌های دارای توسعه انسانی بالا و رئیسی در استان‌های متوسط است. بررسی دلایل این امر مستلزم پژوهش‌ها و آمارهای دقیق تر است. یکی از دلایل بزرگی نسبی آرای روحانی در استان‌های دارای سطح توسعه پائین می‌تواند کوشش‌هایی باشد که در دولت وی برای توجه به مناطق محروم صورت گرفته است. آرای نسبی بیشتر قالیباف در استان‌های دارای سطح توسعه بالا می‌تواند حضور شمار بیشتری حاشیه نشین و مشکلات اجتماعی و اقتصادی بزرگتر در این استان‌ها باشد. ضمن اینکه شمار کسانی که برای شرکت در انتخابات مردد هستند نیز در این مناطق بیشتر است که کاهش آنان به سبد آرای حسن روحانی خواهد افزود. در عین حال، در اینجا نیز باید توجه داشت که این یافته‌ها گرایش‌های نسبی را نشان می‌دهد و اگرنه در همه استان‌های کشور اعم از سطح توسعه بالا، متوسط یا پائین آرای روحانی حداقل دو برابر آرای قالیباف و رئیسی است. یعنی از این نظر هم تفاوت تعیین کننده‌ای میان استان‌ها و مناطق کشور وجود ندارد.

یکی دیگر از شاخص ها، از نظر گروه‌های سنی است. جالب است که آرای حسن روحانی در بین افراد 60 سال به بالا حدود 75 درصد است در حالیکه در گروه سنی بین 18 تا 29 به 55 درصد می‌رسد. برعکس آرای قالیباف در گروه سنی 18 تا 29 حدود 28 درصد و در گروه 60 به بالا نیم آن یعنی 14 درصد است. آرای ابراهیم رئیسی نیز تفاوت چندانی در میان گروه‌های سنی ندارد و حدود 18 درصد است. این آمار نشان می‌دهد که بخش با تجربه تر جامعه ما که دوران‌های انقلاب و جنگ و اصلاحات و خاتمی و موسوی و احمدی نژاد و روحانی را دیده است با قاطعیت کامل به حسن روحانی رای می‌دهد در حالیکه در بخش‌های کم تجربه تر شعارها و وعده‌های امثال قالیباف می‌تواند تزلزل‌ها و هیجان‌هایی ایجاد کند. با اینحال در اینجا نیز دچار اشتباه نباید شد و نباید تصور کرد که جوانان کشور ما به قالیباف رای می‌دهند. در واقع میزان آرای حسن روحانی در گروه‌های سنی جوانان تا میانسالان 2 برابر و در میان بالای 60 سال 4 و 5 برابر آرای قالیباف یا رئیسی است. 

یکی دیگر از نکاتی که در این نظرسنجی بدان توجه شده مسئله عدم مشارکت است. از نظر عدم مشارکت تقریبا همین نکات که در بالا گفته شد به چشم می‌خورد و تفاوت تعیین کننده‌ای میان زن و مرد و سن و جنیست و شهر و روستا دیده نمی‌شود. از نظر شرکت در انتخابات نیز 85 درصد افراد بالای 60 سال گفته‌اند که در انتخابات شرکت می‌کنند که این نسبت در بین 18 تا 29 سال به 74 درصد کاهش می‌یابد. 77 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی و 75 درصد فاقد تحصیلات دانشگاهی، 80 درصد مناطق روستایی و 75 درصد مناطق شهری، نیز اعلام کرده‌اند که در انتخابات شرکت می‌کنند.

به عنوان آخرین نکته باید از اشاره منتشرکنندگان نظرسنجی یاد کرد به افزایش قابل توجه شمار کسانی که در روزهای اخیر از بردن نام  در اعلام نظر خود خودداری می‌کنند. ظاهرا احساس مبهمی در جامعه وجود دارد که فضای انتخابات به سمت رویارویی می‌رود و بخش مهمی از مردم به این نتیجه رسیده‌اند که قدرت نمی‌خواهد اجازه دهد حسن روحانی دوباره انتخاب شود. به همین دلیل آنان رای خود را نزد خود و برای روز انتخابات نگه می‌دارند. اگر چنین باشد باید یک بار دیگر منتظر هجوم وسیع انتخاباتی در روز جمعه آینده بود، هجومی که آرای حسن روحانی را به میزان زیادی افزایش خواهد داد.

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 597  راه توده -  28 اردیبهشت  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت