راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

آشتی ملی

به معنای نفی تضادهای طبقاتی نیست

کیوان خسروی

  

چنانچه مسئله آشتی ملی را  بعنوان مسئله ای که از بطن تحولات اجتماعی و جنبش مردم  بیرون آمده  و یگانه آلترناتیو ممکن در این موقعیت حساس و با توجه به اوضاع داخلی کشور و جامعه در نظر بگیریم، آنگاه آن را می‌توان چنین درک کرد:                                                                    

نخست اینکه آشتی ملی عنوان شده توسط محمد خاتمی دست برادری دادن همگانی و از میان برداشتن هر گونه تضاد اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعه نیست، زیرا مبارزه گرایشات مختلف اجتماعی و شکاف های اجتماعی و پروسه های آشتی ناپذير در جامعه ناگزیرند، بلکه این امر میتواند شیوه حل مسا‌لمت آمیزاختلافات بدون بکارگیری قهر باشد. در اوضاع کنونی اختلافات در عین ژرف تر شدن بحران، به شکل روریایی به برخورد آشکار هدفمندانه از سوی ارتجاع مذهبی تحریک می شود.

آشتی ملی میتواند از انهدام کشور و از هم گسیختگی اقتصاد آن جلوگیری و جنگ طلبان را منزوی کند. اگر آشتی ملی پذیرفته شود و راه خود را در حاکمیت و دولت باز کند، میتواند با گام های مشخص با تدوین خط مشی اجتماعی، اقتصادی، ملی و دولتی بسوی ضرورت ایجاد خروج از بحران موجود در جامعه، تشکیل دولت اعتماد ملی متکی بر آرای اکثریت مردم و تحت کنترل مجلس، جلو گیری از بکارگیری نیروی نظامی بعنوان ابزار سرکوب مردم، پیوند ملیت های ایران و مبارزه با فساد، جنایت، غارتگری سازمان یافته فاسد ترین بخش حکومت پیش برود.

در آشتی ملی نقش رسانه‌های گروهی و عمل به مواد قانون اساسی در دستور کار قرار میگیرد و طبیعی است که به تغییر تناسب قوا به سود جنبش مردم می انجامد.

با این تفسیر و شناخت از آشتی ملی است که باید گفت مردم ما با خودشان قهر نیستند، بلکه مردم ما با قشر فاسد و بنیادهای غیر پاسخگو در حکومت قهر هستند. مردم با سرکوب کنندگان مردم معترض به نتیجه کودتائی انتخابات 88 قهرند. مردم با آنهائی قهرند که امثال بابک زنجانی را در دامان خود پروراندند تا مملکت را به غارت ببرند. مردم با حصر و مدافعان آن قهرند. مردم با نهادهائی مانند قوه قضائیه و نیروهای انتظامی بیرون آمده از بطن کمیته های فاسد ابتدای انقلاب قهرند.

مردم ما با شورای نگهبان و امام جمعه ها قهرند. مردم با آمران کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 قهرند. اینگونه است که تعبیر رهبر جمهوری اسلامی از پیشنهاد محمد خاتمی برای آشتی ملی مبنی بر این که مردم با خودشان قهر نیستند واقعیت است اما این تعبیر یک روی سکه است. روی دیگر سکه آنست که این مردمی که با خود قهر نیستند، با چه کسانی در ایران قهرند و برای آشتی ملی چه  خانه تکانی در حاکمیت باید انجام شود؟ مسئله اینست!

و تمام شواهد - از جمله قتل و جنایت و فحشی و خشونتی که بسرعت در جامعه در حال گسترش است- نشان میدهد که اگر این مسئله در دستور قرار نگیرد و برای آن چاره ای اندیشیده نشود، ایران به سوی انفجار اجتماعی می رود.

تاریخ با هیچ حکومت و جامعه ای مماشات نمی کند و به همین دلیل باید از تاریخ آموخت و تجربه دیگر کشورها را خواند و مرور کرد و از تجربه آنها آموخت. همین تاریخ می گوید که مقاومت حکومت ها در برابر خواست آشتی ملی و تغییر ساختار حکومت های آلوده به فساد و دروغ و مورد نفرت مردم به اصلاح جامعه و نظام نمی انجامد بلکه به فروپاشی، به جنگ داخلی، به دخالت قدرت خارجی و به تقسیم کشور می انجامد!

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 592 راه توده -  26 اسفند ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت