راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به بحث

اعتماد متقابل

دو دولت در

روسیه و ایران

بهرام نگاه

 

بعد از دیدار پادشاه عربستان از مسکو وعقد قرارداد فروش اس 400 ، برخی از ملی مذهبی ها از این قرارداد ناراحت بوده و آنرا غیر اخلاقی و خیانت به ایران ارزیابی کردند. من در فیسبوک یکی از آنها نوشتم.

در دنیای امروز هرکشوری بدنبال منافع خویش است. روحانی تنها رئیس جمهور ایران بود که این موضوع را چند بار به صراحت مطرح کرده و گفته که در روابط بین الملل اصل بر منافع است. ولی چون ما ایرانی هستیم برخوردی که با ایران می شود برای ما حساس است. یعنی احساسات ما را برمیانگیزد.

روسیه هم مثل هر کشور دیگری بدنبال منافع خویش است. من مدافع روسیه نیستم اما دیدن واقعیات در حساب کتاب سیاسی اهمیت تعیین کننده دارد.

در پی همکاری جدی تر روسیه و ایران در سوریه رسانه  هائی نظیر بی بی سی مدام این سئوال را طرح کردند که "آیا روسیه قابل اعتماد است؟"

با طرح این سئوال قصد این بود که بگویند روسیه قابل اعتماد نیست و ایران نباید به این کشور نزدیک شود.

بارهای به این اندیشیدم که آیا نباید این سئوال را روس ها نیز از خود بکنند که آیا ایران قابل اعتماد است؟

از چشم روس ها ایران کشوری است که در زمان حکومت شاه که تکلیفش روشن است اما بعد از انقلاب هم با شعار نه شرقی نه غربی عملکرد خصمانه علیه روسیه داشته و سعی کرده اسلامش را به جمهوریهای مسلمان نشین شوروی صادر کند. برخورد ایدئولوژیک حکومت ایران گرچه کم شده ولی هنوز هم مشاهده میشود. حتی همین چند وقت پیش حمایت ایران از اپوزیسیون اسلامگرای تاجیکستان روابط ایران را با این کشور تیره کرد. آقای خمینی شعار میداد" امریکا از انگلیس بدتر انگلیس از آمریکا بدتر شوروی از هر دو بدتر". آقای بازرگان آمریکا را به خود نزدیک تر از شوروی میدانست. معتقد بود که آمریکا دست کم به خدا معتقد است در صورتیکه روسها کافرند. شوروی خواهان توقف جنگ ایران و عراق بود اما حکومت ایران دنبال شعار دفع فتنه از عالم افتاد و عملا در دام سیاست مهار دوگانه آمریکا قرار گرفت.

جمهوری اسلامی در قضیه افغانستان در کنار پاکستان و آمریکا بیشترین حمایت ها را از مجاهدین مسلمان مخالف حکومت چپ این کشور کرد. ایران رسما و تا جائیکه توانست عملا ازمسلمانان داغستان در برابر حکومت شوروی حمایت کرد. برای ادامه جنگ و برای اینکه از امریکا و اسرائیل کمک تسلیحاتی بگیرد چپ های ایران و بخصوص حزب توده ایران را سرکوب کرد. در مقطعی بقول آقای طالقانی تا می توانستند در این مملکت جاسوس روس گرفتند و انگار نه انگار که جاسوس اسرائیل و یا انگلیس و آمریکا هم در مملکت  وجود دارد. جمهوری اسلامی از حمله نظامی غرب و آمریکا به یوگسلاوی خوشحال بود و فریاد حمایتش از برادران بوسنی هرزه گوین ومسلمانان آلبانی ، بیشتر از المانیهای مشغول عمل در یوگسلاوی بود. وقتی به لیبی حمله شد سران حکومت اسلامی یا بخاطر آمام موسی صدر یا بهر دلیل دیگری حتی ابراز خرسندی نیز کردند.

نباید سئوال کرد که از نظر روسیه ایران قابل اعتماد است؟

از همه اینها مهم تر: ایران کشوری وابسته به نفت است. در نهایت خریدار نفت ایران نیز همین کشورهای غربی هستند. این عامل اقتصادی درنهایت موثرترین عامل در سیاست خارجی ایران هست و خواهد بود. در ایران همچنان در بر این پاشنه می چرخد که رابطه با آلمان و فرانسه مهم تر از رابطه با روسیه است. در ایران جو ضد روسی که رسانه ها و افراد اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب به آن دامن میزنند بیشتر از جو ضد آمریکایی است. بخشی از حکومت ایران و بویژه اصلاح طلبان حکومتی آینده خود را بیشتر در ارتباط با آمریکا می بینند تا روسیه و علنا هم میگویند. مردم ایران هم در اثر نفرت از رژیم هرجا و بویژه در جنبش سبز شعار مرگ بر آمریکا را تبدیل به مرگ بر روسیه کردند با این تبلیغات رسوخ داده شده در میان مردم که روسیه بانی کودتا بوده است. اکثریت قاطع اپوزیسیون رژیم ایران هم به آمریکا دخیل بسته اند. یعنی اگر درآینده اپوزیسیون هم در ایران بر سرکار اید، به طرف امریکا غش خواهد کرد.

همین الان در ایران فضایی را ساخته اند که ایرانیان وطن پرست باید بدنبال چند شهر قفقاز که از ایران جدا شد باشند و انتقام ترکمن چای را بگیرند. اما کمتر کسی از باز پس گیری بحرین یا بخش هایی از افغانستان فعلی که جزئی از ایران بوده حرفی می زند. کسی نمی گوید که زمین هایی که رضا شاه به ترکیه داد باید پس گرفت.

وقت آن نرسیده که کلاه خود قاضی کنید بگوئید شما اگر جای روس ها باشید به حکومت ایران اعتماد میکنید؟

سیاست و نیازهای دوران پیوسته حکم خود را دیکته می کند. در مورد مناسبات ایران با روسیه نیز این حکم صادق است. در همین حوادث و رویدادهای کشور سوریه نیز این حکم صادق است.

 روسیه از منافعش در سوریه دفاع میکند، همچنان که ایران چنین می کند و ترکیه و عربستان نیز همچنین. منتهی باید دید این دفاع از منافع خویش دارای چه انگیزه های سیاسی و اقتصادی است و ملاحظات ملی و دفاع از تمامیت ارضی سوریه تا چه حدی در اولویت است. ما شاهد همین حکم سیاست و منافع در جریان تیرگی و حالا زمزمه آشتی میان عربستان و ایران هم هستیم. و یا بخش مهمی از انگیزه اسرائیل برای متلاشی کردن سوریه و حالا نگران از آبدیده تر شدن ارتش آن کشور و تسلطش بر تمامی سوریه از آن جهت است که بیم دارد، در آینده نزدیک با چالش بازپس گیری بلندی های جولان سوریه که در جنگ 1967 اشغال کرده روبرو شود. بلندی هائی که اسرائیل علاوه بر موقعیت استراتژیک نظامی به آب آن برای کشوری که دچار کمبود آب است نیازمند است اما این نیاز را به زور قدرت نظامی برطرف می کند و نه با مذاکره و تبادل اقتصادی با همسایه اش سوریه!

(برگرفته شده و خلاصه شده از فیسبوک نویسنده)

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 620  راه توده -  27 مهر ماه  1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت