راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

انتشار خاطرات زندان

تقی کی منش

عضو هیات سیاسی حزب توده ایران

 

 

 

اخیرا در ایران کتاب خاطرات زندان 25 ساله تقی کی منش در دوران شاه به همراه شماری عکس های تاریخی از زندان و زندانیان آن 25 سال منتشر شده و نسخه ای از آن بدست ما نیز رسیده است. راه توده از این شماره این خاطرات را بصورت دنباله دار منتشر خواهد کرد. دراین شماره دو مقدمه کتاب را که اولی به قلم محمد علی عموئی دبیر وقت حزب توده ایران و همرزم و همبند کی منش است و دومی به قلم ویراستار کتاب منتشر می کنیم و از شماره آینده انتشار متن کتاب را آغاز خواهیم کرد.

 

مقدمه

تقی کی منش یکی ازافسران وطن دوست ومردمی جنبش مترقی وانقلابی کشورمابودکه بخش اعظم عمرخودرابه دلیل پایداری برسرباورخوددرسیاهچالها و زندان های رژیم شاه گذراند.رژیم شاه در تمامی طول این دوران دراز به او ورفقایش به چشم ستون های مقاومت درمقابل استبداد و وابستگی می نگریست و تا لحظه آخر که براثر قیام مردم سرنگون شد، ازهیچ تهدید وتطمیعی برای درهم شکستن مقاومت آنها دست برنداشت، به صورتی که هیچیک ازما تا لحظه آخر ازضرب وشتم، انفرادی،تهدید به مرگ،توهین وتحقیر و سلب همه حقوق یک زندانی سیاسی مصون نبودیم.                               

تقی انسانی سراپا عشق به رفقایش وتمامی انسانهابود و ازآنجایی که برای مدتی طولانی به عنوان نماینده ما بامسئولان زندان ارتباط ومذاکره داشت،درایجاد شرایط بهتر برای زندانیان وکوتاه کردن دست خشونت وبی قانونی زندانبان از هیچ کوششی فروگذارنمیکرد.تقی پیوسته یا مشغول گفتگو ومذاکره با زندانی سیاسی یا زندانبان،یا بدنبال تهیه مرهمی برای دردفلان زندانی یا تدارک امکانات برای گذران بهتر زندگی زندانیان ویا پشت چرخ دندانپزشکی برای درمان دندان زندانیان ویامشغول یادگیری برای کمک به زندانیان ونیز فراهم کردن کتاب وامکانات آموزشی برای رشد وآموزش زندانیان بود.         

درسال 1359این خاطرات برای اظهار نظر به دست من رسید.گذشته ازآنکه نوشته به ویرایش جدی نیاز داشت،تشریح صریح ونقادانه بی تجربگی های دوستان جوان ما،که دراواخر دهه40ودر دهه50پا به زندانها گذاشته بودند،یا نقد انحصار طلبی های بسیاری از هم بندهای مذهبی ما درآن دوران طولانی،دردورانی که بر وجوه مشترک تاکید میشد ومیوه های وحدت بثمرنمیرسید ویا مبارزه مشترک برای حفظ دستاوردهای انقلاب دراولویت نخست قرارداشت،مناسب بنظر نمیرسید.قرارشد درفرصتی این مطالب حک واصلاح وخاطرات منتشر شود که سیل بیرحم حادثه،همه ما وبهمراه ما جنبش ترقیخواه وانقلابی درکشور مارا نیز باخودبرد.هرگاه که یاد رفیق عزیزم تقی کی منش رازنده میکردم،این دستنوشته ها نیز یادم میآمد وتصور میکردم آنهارانیز دست تطاول ایام ازبین برده است.

یکبار دردهه هفتاد ازوجود این خاطرات مطلع شدم،اما رد آنرا گم کردم وتلاش هایم برای دستیابی به آنها نتیجه نداد.مجدداودر این اواخر باشادی فراوان به دست نوشته ها برخوردم.هنگامی که ازوجود دست نوشته های تقی مطلع شدم،بسیارشادمان گشتم.این نوشته ها نشان میدهد که چگونه تقی کی منش که تقریباتمامی عمرش را استوار زیر چماق سرکوب استبدادگذراند،درفردای سرنگونی استبدادنیز نگران باز شدن دوباره زندان ها ودرنتیجه،سلطه مجدد سرکوب واستبداد است.اوباشتاب به تدوین درسهای زندان برای نسل جدید وبی تجربه برآمده ازانقلاب میپردازد که دردوره جدید راهی زندانها میشوندوکی منش نگران آنستکه این نسل مجبور شود به بهای رنجهای غیر لازم مجددا آنهاراتجربه کند.اواین تجربه رابصورتی موجز بامثالها ونمونه هایی اشتباه نشدنی ارائه میدهد که همه رابه فکر فرومیبرد.متاسفانه این نسل خیلی زودترازآنکه درس های برآمده از جان کی منش را بشنود،مجبورشد خودازنوبه تجربه آنها بنشیند.

اما صدای کی منش ماند،صدایی که هم درس آموز زندانی سیاسی است، هم اشاراتی بسیار گویا به منش وشان مبارزه ومبارز سیاسی دارد وهم فراتر از وابستگی های گروهی بر وجه انسانی قضیه تاکید دارد که تقی ودوستانش برای ایجاد جامعه ای مبتنی برآن مبارزه میکردند.

من وتقی برای مدت بیست وپنج سال بیشتر زندانها ودخمه های رژیم شاه را بهمراه یکدیگر طی کردیم وآن زمان نیز که هردو ما دریک دخمه بسر نمیبردیم،درفکر ودرعمل ومنش از یک الگو تبعیت میکردیم،گویی که جان دریک قالب بودیم. دنیا برای من بدون او وعباس ورضا واسماعیل وباقر وابوتراب ودیگرانی چون آنها بسیارتنگ است وتنها مشاهده رشد وبالندگی نسلهای جدید وتلاشگر برای ساختن ایرانی بهتر وپیروزی های آنها میتواند بطور موقت تسکینی باشد بردرد دوری ازآنها.

یادش گرامی وزندگی اش الگوی همه کسانی باد که برای ساختن ایرانی انسانی تر،آزادتر وآبادتر تلاش میکنند!

 

محمدعلی عمویی

·        1/11/96-تهران

 

چند کلمه در باره این کتاب

 

کتابی که در دست دارید، خاطرات تقی کی منش است. او یکی از پنج افسران توده ای بود  که در پی لو رفتن سازمان نظامی حزب توده ایران، بعد از کودتای 28 مرداد 32، دستگیر و ابتدا به اعدام و سپس با شکسته شدن حکم اعدام به حبس ابد محکوم شد. او در کنار چهار افسر دیگر توده ای، یعنی عباس حجری بجستانی، محمد علی عمومی، ابوتراب باقرزاده، رضا شلتوکی و اسماعیل ذوالقدر بیست و پنج سال را در زندان های شاه گذراند. آن ها به عنوان "فاتحان زندان های شاه"، در آستانه سقوط رژیم شاه و پیروزی انقلاب بهمن 57، از زندان آزاد شدند.

تقی کی منش در جریان یورش اول جمهوری اسلامی به حزب توده ایران در بهمن ماه 1361 به همراه شماری از رهبران وقت حزب توده ایران و یارانی که با آنها 25 سال زندان شاه را گذرانده بود دستگیر شد و بار دیگر به زندان باز گردانده شد. از دوران بازجوئی های زیر شکنجه و اعتراف گیری او اطلاع دقیقی در دست نیست، اما نورالدین کیانوری دبیراول وقت حزب توده ایران که همزمان با کی منش در یورش اول دستگیر شده بود، بعدها در نامه ای که خطاب به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نوشت فاش ساخت که کی منش زیر بازجوئی کشته شده است. وقتی ما دوران سخت بازجوئی و شکنجه را گذراندیم و به بند عادی منتقل شدیم،11  نفر از اعضای كمیته مركزی حزب، كه بازداشت شده بودند و اسامی آنان ‌را در زیر می‌آورم، بدرود حیات ‌گفته بودند:

 رضا شلتوكی، تقی كی منش (این دو نفر جزو آن ‌گروه افسران توده‌ای بودند كه 25 سال زندان‌های شاه را گذرانده بودند)، ‌گا‌گیك آوانسیان كه در زمان شاه جمعا 15 سال در زندان و یكبار هم با خود شما در زندان بود و در اولین شب ‌گرفتاری شما كه در سلول انفرادی بودید برای شما سیگار آورده بود و یکبار هم كه حاج آقای مصطفی خمینی، فرزند بزر‌گ امام را به زندان آوردند و بدون بالاپوش در زمستان سرد در سلول انفرادی افكندند، ‌گا‌گیك یك پتو از بالاپوش خود را برای ایشان برد و ضمنا یادآوری كرد كه او ارمنی و توده‌ای است. حاج آقا مصطفی در پاسخ از او سپاسگزاری كرده و ‌گفته بود «در چنین شرایطی این مسایل اهمیت ندارد»، باباخانی كه در زمان شاه سال‌ها در زندان بسر برده و مدتی هم با آقای لاجوردی در زندان مشهد بوده‌است، پرفسور آ‌گاهی استاد فلسفه، حسن قزلچی، شاعر و نویسنده کهن سال كرُد، حسن حسین‌پور تبریزی، علی شناسائـی (این دو نفر كار‌گر قدیمی بودند و هر دو پس از كودتای28 مرداد چندین سال زندانی بودند) محسن علوی دبیر سابقه‌دار ریاضیات - (آقای علوی پس از 28 مرداد زندانی شد و زیر شكنجه‌های حیوانی ساواك دست چپش بطور كامل فلج شده و به شانه‌اش آویزان بود، انصاری از اهالی تركمن صحرا و دكتر در علوم اجتماعی و ادبیات تركمن در اتحاد شوروی و بالاخره رحمان هاتفی (که در جریان انقلاب سردبیر روزنامه کیهان بود)

آنگونه که نورالدین کیانوری پیش از در گذشت، برای برخی کسانی که با آنها دیدار می کرد گفته  است، کی منش چند بار زیر شکنجه دچار حمله قلبی می شود و حتی یکبار هم زیر شکنجه ایست قلبی می کند و به بیمارستان بقیه الله منتقل می شود و پس از درمان موقت و فوری بار دیگر برای شکنجه به زندان باز گردانده می شود که اینبار، پس از سه روز زیر شکنجه کشته می شود.

تقی کی منش (ستوان یکم ارتش پیش از کودتای 28 مرداد)، پس از انقلاب و آغاز فعالیت قانونی و علنی حزب توده ایران عضو هیات سیاسی و به همراه زنده یاد اسماعیل ذوالقدر (از افسران 25 سال زندان کودتای 25 مرداد را گذرانده) مسئول تدارکات و اموال مالی و غیر مالی حزب شد و مدتی نیز به همراه زنده یاد رضا شلتوکی (از افسران حزب توده ایران که پس از کودتای 28 مرداد او نیز 25 سال در زندان ماند) مسئول شعبه شهرستانها شد.

ویراستار کتاب

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 641  راه توده -  23 فروردین ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت