راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 635

نبض حکومت را بگیرید

تا میزان تب جامعه را بدانید!

 

 

نبض هر جامعه‌یی بیش از هر کجا همیشه در حکومت‌ها می‌زند. برای شناخت وضعیت هر جامعه در هر لحظه بیشتر باید دید در حکومت آن چه می‌گذرد و چه می‌اندیشند و از چه اندیشناکند و چه راه‌هایی در سر دارند. نمونه برجسته این واقعیت را می‌توان در شورش اخیر دید که از ماهها قبل جناح‌های مختلف حکومتی هرکدام به شکلی آن را پیش بینی کرده بود.

اول از همه بازندگان انتخابات و دارودسته رئیسی، علم الهدا، جمنا و جناح راست حکومتی همسو با آنها که با کارشکنی در برنامه‌های دولت و دامن زدن به نارضایتی‌ها، هم قریب الوقوع بودن شورش را پیش بینی کردند، هم آن را تقویت کردند، هم تدارک دیدند، هم اجرا کردند و هم ضربه سنگین و خردکننده‌ای از آن خوردند.

گروه دیگر دارو دسته احمدی نژاد بود که آنها هم از چند ماه پیش با گرفتن چهره اپوزیسیون به استقبال شورش رفته بودند. سخنرانی‌ها و تحصن و جنجال و اپوزیسیون بازی احمدی نژادی‌ها در این چند ماه اخیر هنوز از یادها فراموش نشده، هرچند شورش مردم آنها را پشت سرگذاشت و به کناری نهاد.

جریان سوم، جریان دولت و شخص روحانی بود که هم وضع جامعه را بخوبی می‌دانست و هم میدانست که مخالفان دولت می‌خواهند نارضایتی و عصیان جامعه را به شورشی علیه دولت تبدیل کنند. روحانی نیز با اعلام ارقام بودجه و سخنرانی در مجلس پاسخ داد، سخنرانی که در آن اعلام کرد "حتی اگر به فرض محال" این دولت به پایان کار خود برسد، دولت بعدی زیر فشار بحران کشور سقوط خواهد کرد. تردید نیست که اعلام ارقام بودجه جرقه‌ای بود که به بشکه باروت خشم مردم زده شد. روحانی هم به شیوه خود، هم شورش را پیش بینی کرد، هم موضوع آن را مشخص‌تر کرد، هم با آن مقابله کرد و هم جهت آن را به سوی تدارک کنندگان حکومتی آن برگرداند.

به همه اینها می‌توان نشانه‌هایی دیگر مانند طرح سپاه برای استقرار در خیابان‌ها بنام "مقابله با ناامنی" اشاره کرد که چند هفته پیش از آغاز این شورش‌ها ناگهان مطرح شد که با شورش اخیر فعلا به خاک سپرده شده چون اجرای آن می‌تواند خود به عامل دامن زدن به تشنج  و درگیری و رویارویی مردم با سپاه و بسیج تبدیل شود.

وضع جامعه و پیش بینی فردا را هم از لابلای هشدارها و نگرانی‌ها و برنامه‌های درون حکومتی بهتر از هرجای دیگر می‌توان تشخیص داد. سخن تنها بر سر نگرانی‌های امثال احمد جنتی نیست که سال آینده را سال "خطرناک" اعلام کرده و از فعال شدن "براندازان" سخن گفته و یا خواسته دولت دستاوردهای خود را بیشتر به اطلاع مردم برساند! آن هم از جانب کسی که تا دیروز اصرار داشت دولت روحانی هیچ دستاوردی برای مردم نداشته است.

یا مثلا می‌توان سخنان حسن روحانی به مناسبت آغاز دهه حکومتی فجر را به یاد آورد که در آن با اشاره به آخرین سخنرانی شاه سابق اعلام کرد "پیش از آنکه دیر شده باشد باید صدای انقلاب مردم را شنید". سخنانی که هم هشداریست به جناح انتصابی و راست حکومتی و هم پیش بینی اوضاع آینده. هشداری که از آنسو روزنامه "جوان" ارگان نیمه رسمی سپاه برای آنکه از غافله عقب نماند به آن پیوسته و مسولان را به شنیدن صدای اعتراض و انقلاب مردم دعوت می‌کند. در عین حال هشداری است  توام با تهدید به کودتا. 

یا مثلا وقتی عزت الله ضرغامی در گفتگو با شرق می‌گوید "من اصولگرا نیستم" می‌توان آینده "اصولگرایی" را حدس زد. از همه گویا تر وضع امثال استاد شکنجه رحیم پور ازغدی است که تا چند هفته پیش مسئله اصلی کشور را سکولاریسم و سند 2030 یونسکو می‌دانست و برای آن می‌خواست قیصریه را به آتش بکشد، و اکنون به یاد محرومان و مستضفان افتاده است.

بنابراین، برای فهمیدن وضع جامعه لازم نیست راه دوری رفت. خود حکومت به صدها زبان دارد برای مردم ما وضع امروز و بحران و شورش‌های آینده را بیان می‌کند. ولی از آنچه گفته می‌شود می‌توان فهمید که در "شاکله"حکومت هرچند به عمق بحران و خطری که آن را تهدید می‌کند پی برده شده اما هنوز نشانه‌ای به چشم نمی‌خورد که آماده پذیرش دلایل عمیق بحران و شنیدن صدای مردم و تن دادن به اصلاحات بنیادین برای رفتن به سمت حل مشکلات کشور باشد. به همین دلیل است که باید منتظر ماند و دید سرانجام هشدار حسن روحانی که "پیش از آنکه دیر شده باشد باید صدای خواست‌های مردم را شنید"! چه خواهد شد؟

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 635  راه توده -  19 بهمن ماه 1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت