راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بحران اقتصادی

حل نمی شود

مگر با مهار

تجارت خارجی

 

شورش دیماه گذشته ضمن آنکه خود پیامد بحران اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بود، تشدید کننده آن در همه عرصه‌ها نیز بود، از جمله در عرصه اقتصادی که به شکل فوری در نوسان‌های بهای ارز خود را نشان داد. بافت اقتصاد ایران که متکی بر صادرات و واردات و سرمایه تجاری و غیرتولیدی است امکانات وسیعی را برای فرار سرمایه ایجاد می‌کند که خود یکی از عوامل افزایش بهای ارز و فراتر از آن بحران ساختاری در ایران است. شورش دیماه 96 به این فرار سرمایه دامن زده است. بدیهی است که سرمایه‌های تولیدی نمی‌توانند از کشور فرار کنند و جایی و دلیلی برای فرار ندارند. این سرمایه‌های غیرتولیدی مالی و تجاری هستند که در حال فرار از کشورند و بهای ارز را دستخوش نوسان کرده‌اند که بخش تولید باید هزینه گزاف آن را بپردازد.

در این شرایط رئیس اتاق بازرگانی، یعنی تشکلی که رئیس سازمان امور مالیاتی آن را اتاق مجرمان مالیاتی می‌داند و خود یکی از عوامل عمده بحران اقتصادی درکشور است، پیشنهاد کرده درآمد حاصل از صادرات غیرنفتی ایران سه برابر شود. بنظر ایشان این درآمد به کمک دولت آمده و مشکلات اقتصادی کشور را حل می‌کند. معنای این سخن آن است که بحران اقتصادی ایران ناشی از بحران درآمد است و نه بحران ساختارها. از ایشان باید پرسید به فرض که درآمد صادراتی غیرنفتی ایران و صدور ماکارونی شما سه برابر شود، آیا درآمد صادراتی ایران از هفتصد میلیارد دلار دوران احمدی نژاد بالاتر خواهد رفت؟ پس چرا آن درآمد "صادراتی" بجای حل مسائل اقتصادی ایران کشور را دچار بحران همه جانبه کنونی کرد؟ بنابراین مشکل در ساختارهاست و یکی از مهمترین ساختارهای ایجاد کننده بحران اقتصادی در کشور همان تکیه تاریخی به صادرات و واردات برای رفع نیازهای ملی است و نه تولید برای رفع این نیازها. یعنی ما صادرات می‌کنیم تا با درآمد حاصل از آن نیازهای خود را از طریق واردات برطرف کنیم. این ساختار چند نتیجه به بار آورده است:

1- جلوگیری از شکل گیری یک چرخه تولید ملی چرا که هر بخش تولید مواد خام یا غیرخام داخلی مستقیما با خارج در ارتباط است نه با دیگر بخش‌های اقتصادی ملی.

2- وابسته شدن ایران به نوسانات بازار جهانی و کارا شدن و پرهزینه ترشدن روزافزون ابزارهای اقتصادی و از جمله تحریم‌ها علیه ایران.

3- ناتوانی در ایجاد اشتغال و وابسته شدن بخشی از نیروی کار کشور به عرصه قاچاق و تجارت و صادرات و واردات که عملا مبارزه با آن را دشوارتر می‌کند.

4- تبدیل شدن تجار به نیروی عمده اقتصادی در کشور و عمده ترین مدافع و نیروی اجتماعی حامی سیاست‌های مخرب اقتصادی.

5 - تحمیل پراکندگی به کشور و ناتوانی در بسیج نیروها در عرصه ملی و برنامه ریزی ملی.

6- جلوگیری از سرمایه‌گذاری و فراهم کردن امکان فرار سرمایه‌ها به عنوان یکی از معضلات بنیادین کشور. 

بنابراین راه حل مشکلات اقتصادی ایران افزایش سه برابری یا ده برابری صادرات غیرنفتی یعنی حراج بیشتر مواد خام و فروش طبیعت و در برابر، وارد کردن کالاهای مورد نیازهای جامعه  بوسیله تجار نیست. راه حل در تغییر کامل این ساختار و جهت گیری آن است. فرصت حضور مردم در خیابان ها، امکان بزرگی است برای دست زدن به این تغییرات اساسی که اگر به مردم ناراضی و خواهان تغییر توضیح داده شود قطعا مورد پشتیبانی آنها قرار می‌گیرد. اکثریت بزرگ مردم ترجیح می‌دهند که در کوتاه مدت مقداری فشارهای کمبود کالاهای غیراساسی وارداتی را تحمل کنند ولی در درازمدت کشور در مسیر تولید ملی و اشتغال متکی بر آن قرار گیرد اگر منافع کوتاه مدت و زیان آور تجار و بازرگانان کارگزار سرمایه‌های خارجی در ایران اجازه آن را به دولت و مردم بدهد.

 بر برتری سرمایه تجاری بر تولیدی و الویت صادرات و واردات بر تولید قرار دارد امکان وسیعی برای فرار سرمایه ایجاد می‌کند.

که از سیصد سال پیش وارد چرخه صادرات و واردات شده و از زمان پیدایش درآمد نفت به طور کل متکی به درامدهای صادراتی و واردات براساس آن شده است.

بحران کنونی راه حلی ندارد مگر اینکه تغییرات بسیار عمیقی در سیاست‌های اقتصادی و سیاسی کشور بوجود اید. برای آنکه تنها راه حل موقت این بحران افزایش بهای نفت است یعنی افزایش درآمد کشور است یعنی همان پیشنهادی اتاق بازرگانی برای سه برابر کردن صادرات غیرنفتی دارد که در واقع هر دو یکی است یعنی افزایش درآمد کشور به اتکای منابع طبیعی و بدون ایجاد یک چرخه تولیدی در داخل. همانطورکه تجربه دوران احمدی نژاد نشان داد این شکل از افزایش درآمد نفت نه تنها راه برونرفت از بحران نیست که عامل تشدید کننده آن است. افزایش درآمد از طریق صادرات خود عامل تشدید بحران است. چرا که از یکطرف وسیله فرار سرمایه است، از سوی دیگر ابزار واردات و نابودکننده تولید و اشتغال و امکان شکلگیری یک چرخه تولیدی در داخل. با توجه به اینکه بحران راه حل ندارد باید منتظر همه چیز بود و نمی‌توان گفت که ما تغییر جمهوری اسلامی را نمی‌خواهیم. مشکل درآمد و نه مشکل ساختار. ساختاری که اقتصاد ایران را بدست تجار داده است.

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 تلگرام راه توده :

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 633  راه توده -  5 بهمن ماه 1396

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت