راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

عبدالصمد کامبخش

شاهزاده سرخ

جنبش انقلابی

و توده ای ایران

 

 

از جمله یادگارهائی که راه توده در دوران طولانی انتشار (از مهرماه 1371 تا اکنون) از خود به یادگار گذاشته، شرح حال رهبران حزب توده ایران است که بتدریج تهیه و منتشر کرد و روی شبکه اینترنت قرار داد. از جمله درباره عبدالصمد کامبخش که در شماره  25 شهریورماه 2011 متن زیر که لینک آن را ضمیمه کرده ایم را درباره این برجسته ترین رهبر جنبش کمونیستی جهان، احیاء کننده حزب کمونیست ایران و بالاخره از بنیانگذاران حزب توده ایران پس از سقوط رژیم رضا شاه و آزادی از زندان او نوشتیم و منتشر کردیم.

آنچه را می خوانید شرح زندگی پر افتخار اوست که در راه توده چاپی منتشر شد و بعدها یکبار نیز در راه توده اینترنتی تجدید انتشار شد. اخیرا دوستان با حسن نیتی متن دست و پا شکسته ای را با استفاده از اطلاعات مندرج در همین گزارش روی اینترنت قرار داده اند که انگیزه ای شد برای بازانتشار کامل گزارشی که می خوانید.

عکس این مطلب که طبری و کامبخش را در کنار هم در شهر لایپزیک آلمان نشان میدهد نیز برای نخستین بار بصورت اختصاصی در راه توده منتشر شد.

http://www.rahetudeh.com/rahetude/yadbood/pdf/mai/kambakhch.pdf

http://www.rahetudeh.com/rahetude/yadbood/html/mai/kambakhch.html

 

عبدالصمد کامبخش (فرزند شاهزاده کامران میرزا عدل الممالک)عدل قاجار بود. در سال 1282 شمسی در شهر قزوین متولد شد. از چهارده سالگی از صف شاهزادگان جدا شد و بعدها شد "شاهزاده سرخ" ایران.

دو سال قبل از انقلاب اکتبر، برای تحصیل راهی روسیه شد. چهارده ساله بود که به روسیه رسید و 16 ساله بود که انقلاب اکتبر را دید! او شاهد ایرانی انقلابی بود که مسیر جهان را دگرگون کرد.

در سال 1298 از روسیه به ایران بازگشت و در سال های 1303- 1302 ( 1924- 1923) عضو جمعیت آزادیخواهان قزوین و انجمن پرورش شد که در زمان خود دو کانون مترقی بودند.

در سال 1307 (1928) از طرف دولت برای تحصیل مهندسی هواپیما به شوروی اعزام شد و به هنگام امتحان ورودی در دانشگاه شاگرد اول شد.

در سال 1311 (1932)  پس از احراز مقام اول در امتحانات، به میهن بازگشت و در ارتش با رتبه ستوان دومی وارد خدمت شد. با آن که افسرجوانی بود، به علت آن که در رشته خود در ایران آن روز یگانه بود او را به فرماندهی مدرسه مکانیک ارتش  گماردند. فرماندهی مانورهای هوایی و بمباران ها و عملیات دیگر هوایی با او بود. در همین سال به اتهام داشتن افکار سیاسی و در واقع به آن دلیل که در اتحاد شوروی تحصیل کرده بود بازداشت شد. یک سال و نیم در زندان دژبان ماند و سپس از زندان آزاد و از ارتش اخراج شد.

در سال 1313 از طرف "انترناسیونال سوم کمونیستی" ( کمینترن) تجدید تاسیس حزب کمونیست ایران که در سال 1310- 1311 و پس از شکست جمهوری گیلان زیرضربات پلیس متلاشی شده بود، به او واگذار شد.

کامبخش به همراه دکتر تقی ارانی و سرهنگ سیامک این حزب را بصورت غیر متمرکز احیاء کردند. بدین شکل که بخش عملیاتی- نظامی آن مستقل از بخش ترویجی ـ تبلیغی باقی ماند و هیچیک از سه نفر یاد شده اطلاعات خود را با دیگری در میان نگذاشتند و حتی سرهنگ سیامک را نه ارانی و دیگر اعضای 53 نفر (جز کامبخش) اساسا ندیده و نمی شناختند.

 دراردیبهشت 1316 سازمان نوین حزب کمونیست ایران که به همت کامبخش و کار موثر ایدئولوژیک دکتر تقی ارانی به کامیابی های چشم گیری رسیده بود به چنگ پلیس رضاشاهی افتاد. 53 تن ازاعضا این سازمان بازداشت شدند، ولی سرهنگ سیامک که با کامبخش در ارتباط بود و مستقل از بخش ترویجی فعالیت می کرد شناخته نشد و کامبخش نیز در بازجوئی های خود درباره این بخش از فعالیت های سازمانی خویش مهرسکوت بر لب زد.

در سال 1317 محاکمه 53 نفر در دادگاه جنائی تهران تحت ریاست سرهنگ حسینقلی وحید آغاز شد و شاهزاده سرخ ایران در این دادگاه به ده سال حبس محکوم شد.

در سال 1318 از زندان تهران به زندان بوشهر تبعید شد و 15 ماه را در شرایط بسیار دشوار در این زندان به سر برد. در همین زندان بشدت بیمار شد و اگر رژیم رضاخان سقوط نکرده و درهای زندان ها باز نشده بود، او زنده از زندان بیرون نمی آمد. سقوط رژیم دیکتاتوری رضاخان و باز شدن فضای خفقان آور سیاسی، هوای تازه را به او نیز در زندان بوشهر رساند و از تنگی نفسی که گرفتار آن شده بود موقتا نجات یافت.

در آبان 1320 زیر فشار شدید جنبش آزادیخواهی، مردم از زیر فشار رژیم رضاشاه بیرون آمدند. کامبخش نیز مانند دیگر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد و در بنیانگذاری "حزب توده ایران" سهیم شد. در اسفند 1322 کامبخش از قزوین نماینده مجلس چهاردهم و در فراکسیون 8 نفری حزب توده ایران در مجلس جای گرفت. در10 مرداد 1323 در نخستین کنگره حزب توده ایران کامبخش به عضویت کمیته مرکزی حزب انتخاب شد. در سال1323 او با بهره گیری از مناسباتی که با نظامیان میهن دوست و آزادیخواه در درون ارتش داشت و با کمک سرهنگ سیامک و سروان خسرو روزبه سازمان نظامی حزب توده ایران را بنیانگذاری کرد. کامبخش در تاسیس سازمان نظامی حزب توده ایران استعداد خارق العاده خویش در امر سازماندهی را به نمایش گذاشت. حضور او در مجلس و در رهبری حزب توده ایران برای محافل ارتجاعی دربار شاهنشاهی باندازه کافی رنج آور بود که برای یورش به وی، منتظر آگاهی از نقش وی در سازمان نظامی حزب توده ایران نشوند.

پس ازسرکوب دو جمهوری مترقی در آذربایجان و کردستان، کامبخش با تعقیب دائمی روبرو شد. بیش از همه، وزیر جنگ وقت "سپهبدرزم آرا" و رکن دو ارتش در پی او بودند. حلقه محاصره او چنان تنگ شد که چاره ای جز خارج کردن او از کشور باقی نماند. به دستور حزب در دی ماه 1325 از ایران خارج و در اتحاد شوروی وقت مقیم شد.

پنجم اردیبهشت 1327 در دومین کنگره حزب توده ایران کامبخش با آنکه نتوانست در کنگره حضور یابد، بطورغیابی بار دیگر به عضویت کمیته مرکزی حزب انتخاب شد. در26 تیرماه 1336 در چهارمین پلنوم کمیته مرکزی که پس از کودتای 28 مرداد و در مهاجرت تشکیل شد، کامبخش به عضویت هیئت اجرائیه و دبیری کمیته مرکزی حزب انتخاب شد و تا پایان عمر در این سمت باقی ماند.

در سال 1338 یکبار دیگر تحصیلات عالیه خود را- این بار در رشته تاریخ نوین- به پایان رساند و از رساله نامزدی علوم دفاع کرد و این در حالی بود که یکبار نیز در رشته علم اقتصاد تا مرز پایان دوره دکترای این رشته پیش رفته بود.

پلنوم دهم (فروردین 1341) کمیته مرکزی حزب، کامبخش را بعنوان یکی ازاعضا سه گانه "بوروی موقت" و پلنوم 12 (خرداد 1347) او را به عنوان یکی ازاعضا هیئت اجرائیه و هیئت دبیران کمیته مرکزی انتخاب کرد. در پلنوم های 13 و 14 کمیته مرکزی نیز در همین سمت ها باقی ماند و در تدوین برنامه، انتخاب شعارهای مرحله ای حزب توده ایران نقش تعیین کننده ایفا کرد. شعار "جبهه واحد ضد دیکتاتوری" و طرح برنامه سال 1350 حزب توده ایران که در پلنوم 15 و در سال 1352 تصویب شد نیز از جمله یادگارهای او برای جنبش چپ و کمونیستی ایران و نشان دهنده عمق بینش اجتماعی- انقلابی کامبخش است. بی جهت نیست که او را طراح سیاست و بینشی در حزب توده ایران می دانند که خمیره مایه خط مشی دفاع از انقلاب 57  شد و اگر مرگ زود هنگام فرا نرسیده و او را در یک تنگنای نفس گیر از حزب توده ایران و جنبش انقلابی کشور نگرفته بود، بی شک کامبخش بعنوان دبیر اول حزب توده ایران و در راس هیات سیاسی به میهن باز می گشت و نوبت به زنده یاد کیانوری نمی رسید، گرچه او نیز قطعا عضو هیات سیاسی و دبیر کمیته مرکزی حزب به ایران باز می گشت اما نه بعنوان دبیر اول حزب. دوراندیشی سیاسی، نرمش در رفتار و مناسبات، سازماندهی و پرهیز از ماجراجوئی از خصلت های برجسته کامبخش بود که حتی در برخی عرصه دشمنان و مخالفان او نیز بدان اعتراف دارند.

 در آبان ماه 1350 (10نوامبر1971) پس از ده سال بیماری دشوار تنگی نفس که یادگار زندان رضاشاهی بود در سن 68  سالگی نفسش در خیابان (در شهر لایپزیک آلمان) گرفت و تا پیش از آن که بتواند خود را به کپسول اکسیژنی که همیشه در خانه داشت و یا به بیمارستان برساند، قلبش از تپش باز ایستاد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 662  راه توده -  5 مهر ماه 1397

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت