راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرانجام جنبش و

تحولات اجتماعی

پیشاپیش

 تعیین شده نیست

 

  

به نظر بنده در عرفان خدا از پیش وجود ندارد، بلکه با سیر و سلوک سالک بوجود می‌آید! لذا مقصد از پیش تعیین شده نیست. مقصد همان راه است و مرغانی که به دنبال سیمرغ می‌گردند خود پس از طی طریق به هدف خویش یعنی به خدای خویش می‌رسند !

یکی از دوستانم که با همسرش مشکل داشته و در آستانه جدایی است، از من برای گشایش و حل مشکلاتش یاری ‌طلبید. او مدام از من می‌پرسد که آخر داستان او و همسرش چه خواهد شد؟ و من همواره درپاسخ این سوال می‌گویم آخر داستان تو و همسرت بستگی دارد به حوادث و وقایعی که در طول این داستان رخ می‌دهند! داستانی که پر از خشونت و پرخاشگری باشد بعید است پایان خوشی داشته باشد و اگر قهرمان داستان مانند "ابلوموف" منفعل و خیالپرداز باشد نباید انتظار داشته باشد که در پایان داستان به هدفش برسد!

عرصه سیاسی نیز بی شباهت با ماجرای خانوادگی این دوستم نیست. پایان یک داستان سیاسی نیز به حوادثی که در طی آن رخ می‌دهد بستگی دارد. توده‌‌ها با درک درست از این قانون نانوشته تلاش می‌کنند در مقاطع و موقعیت‌‌های بدست آمده مهر تاثیر خود را بر روند رویدادها به جای می گذارند و اجازه نمی دهند حوادث بدون حضور و کنترل آنها خود به خود شکل بگیرد. اما کسانی که خود را روشنفکر می‌دانند گاه با ناامیدی پیشگویی و ادعا می‌کنند که از پایان ناخوشایند داستان باخبرند. کسی که ادعا می‌کند از پیش نتیجه را می‌دانسته در واقع اعتراف می‌کند که برای تغییر آن تلاشی نه کرده و نه می کند – و این البته شاید تلاشی باشد برای حصول نتیجه ی مورد ادعای خودش!-

طبیعی است که مدعی باید رفتاری را پیش بگیرد که به نتیجه ی مورد اشاره اش بینجامد تا صحت گفته اش عیان شود!

در یکی از برنامه های "پرگار" در تلویزیون بی بی سی، در خصوص "پیامد مبارزه ی مسلحانه علیه جمهوری اسلامی چه بود؟" آقای حسن بهزاد (نمایندگان اقلیت فدایی) مدعی شد که از پیش می‌دانسته جمهوری اسلامی قرار است همه گروه‌‌های مخالف را سرکوب کند. او بزعم خود برای مقابله با این طرح نظام که تلاش می‌کرده گروه‌‌ها را به درگیری خشونت آمیز بکشاند، از مبارزه مسلحانه در آن شرایط دفاع می‌کند! مبارزه‌ای که همه ی عرصه ی سیاسی را تحت تاثیر خود قرار داد و دامنه ی شکست آن فقط متوجه‌ی نیروهای مسلح مخالف نظام نشد بلکه دامن دیگر نیروهایی را که تلاش می‌کردند با مبارزه ی سیاسی آزادی‌‌های بدست آمده پس از انقلاب را حفظ و توسعه بدهند، شامل گردید. (تصور و اقدام ویرانگری که مجاهدین خلق نیز بدان دست زدند)

مانند امروز که تحریم کنندگان انتخابات که اغلب پیش بینی می‌کنند که از دست هیچ مجلس و رئیس جمهوری هیچ کاری بر نخواهد آمد. این ادعاها مبتنی بر چند پیش فرض است. مدعیان نقشی برای توده‌‌ها در تحولات اجتماعی قائل نیستند و حاکمیت را فعال مایشاء می‌دانند و از این اصل غافلند که در خیز اعتراضی علیرغم سرکوب آن، نتایجی باقی می ماند که هم به آگاهی مردم از ماهیت حکومت می افزاید و هم انشقاقی در خود حاکمیت ایجاد می کند و حتی حکومت را ناچار به تجدید نظر در برخی سیاست هایش می کند.

کسانی که شکست اصلاح طلبی و اصلاح طلبان را امری چنان قطعی و‌‌ بی تردید می‌نمایانند که گویی همه چیز محصول جبر و اراده از پیش طراحی شده توسط نظام است و نمی‌توان تغییری در آن ایجاد کرد، درحقیقت اصل را بر میل خود برای سرنگونی نظام گذاشته اند و کاری به توان جنبش مردم و امکانات حکومت برای ادامه حیات ندارند. آنها جسارت ندارند این را با صراحت بگویند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 721 - 5 دیماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت