راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

نیکاراگوئه

نبرد 40 ساله

میان انقلاب و امریکا

ترجمه و تدوین - عسگر داوودی

 

   

اگر جمهوری خلق چین را کشوری حامل اهداف سوسیالیستی بپذیریم و به آینده سوسیالیسم ویژه ای که در آن در حال پیاده شدن است امیدوار باشیم، می توانیم جنبش پیشرونده «سوسیالیسم قرن بیست و یکم» را دومین امید همه نیروهای ملی، مترقی در سطح جهان بشمار آوریم. «جنبش سوسیالیسم قرن بیست و یکم» آمریکای لاتین از حمایت «جنبش الهیات رهائی بخش» آمریکای لاتین نیز برخوردار است.

همزمان با برگزاری جشن های چهلمین سالگرد انقلاب نیکاراگوئه، وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف از این کشور دیدار کرد. ظریف جمعه 28 تیرماه پس از ترک سفر شش روزه خود از نیویورک وارد ونزوئلا شد تا در اجلاس «جنبش عدم تعهد» در این کشور شرکت کند. او پس از سخنرانی در کاراکاس و دیدار و گفتگو با همتایان خود با «نیکلاس مادورو» رئیس جمهور ونزوئلا و همچنین وزیرخارجه و رئیس مجلس این کشورنیز دیدار و گفتگو داشت. ظریف پس از ونزوئلا وارد ماناگوا پایتخت نیکاراگوئه شد و با «دانیل اورتگا» رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو داشت. این دیدار با برگزاری جشن های چهلمین سالگرد انقلاب ساندنیستی در نیکاراگوئه همراه بود. او در ادامه سفر خود از کشور بولیوی نیز دیدار داشت. ظریف در بولیوی طی پیامی در فضای مجازی به دیدارش با دانشجویان بولیواریی اشاره کرد و نوشت: به همراه همتای بولیوارئی ام در نشستی دانشجویی در دانشگاه «گابریل رِنِه مورِنو» حضور یافتم. همانطور که به دانشجویانم در ایران می گویم به این دانشجویان (بولیواری) هم گفتم: آینده  متعلق به شماست. به قدرت خودتان باور داشته باشید.

با توجه به برگزاری چهلمین سالگرد انقلاب ساندنیست ها در نیکاراگوئه گزیده ای از مطلبی طولانی منتشر شده در روزنامه آلمانی «یونگه ولت» را ترجمه کرده ام.

 

چهل سال قبل در نوزدهم ماه جولای سال 1979 میلادی (1357) ساندنیست ها قدرت را در نیکاراگوئه در اختیار گرفتند. جنبش چپگرای ساندنیست ها توسط کماندو «دانیل اورتگا» و برادرش «هومبرتو» رهبری می شد. جنبش چریکی «اف.اس. ال. ان» جبههٔ آزادیبخش میهنی ساندینیست پس از 42 سال تسلط باند «سوموزا» بر کشور، بالاخره با دست مردم از اریکه قدرت به زیر کشیده شد. فاصله طبقاتی در سالهای دیکتاتوری بشدت زیاد بود و این ارثیه به انقلابیون نیز رسید. در سال 1972 نیز زلزله ای خانمان برانداز باعث کشته شدن 10 هزار تن شده. کشوری از لحاظ اقتصادی ورشکسته با صندوق دولتی خالی به انقلابیون رسید.

دیکتاتور دو روز قبل از پیروزی مردم و انقلاب به میامی فرار کرد. نیکاراگوئه نیز مانند دیگر کشور های آمریکای لاتین حیاط خلوت آمریکا محسوب می شد و در نتیجه کشوری پشتیبان جنایتکاران این قاره. مبارزه بر علیه حضور نظامی آمریکا در نیکاراگوئه تاریخی طولانی داشت. جنبش ساندنیستی سال 1961 توسط «کارلوس البرتو فونسکوس» و یاران مارکسیستش تحت نام جنبش ( (F S L N بنیانگذاری شد. دانیل اورتگا در سال 1963 تحصیلات خود را در دانشگاه نیمه کاره رها کرد و به جنبش پیوست. این جنبش با روش مبارزاتی جنبش چریکی کوبا سازماندهی و دارای بینش مارکسیستی و پیرو دیدگاه های «آگستو ساندینو» بود. «او که قیام خود را از سال 1926 (1305) بر ضد حکومت راستگرایان وابسته به امپریالیسم آمریکا در نیکاراگوئه آغاز کرده بود از 16 جولای 1927(24 تیر 1306) جنگ با تفنگداران دریایی آمریکا را که از سوی این دولت برای دفاع از منافع آمریکاییان و کمک به دولت راستگرایان به آن سرزمین فرستاده شده بودند، آغاز کرد. در این زد و خوردها به تفنگداران آمریکا تلفات نسبتا سنگین وارد آمد.

«آگوستوساندینو» به مبارزه مسلحانه خود تا 1934 (1313) ادامه داد، در این سال ژنرال «ساموزا» رئیس راستگرای دولت نیکاراگوئه به نیرنگ متوسل شد و او را به مذاکره و حل اختلاف از راه مسالمت‌آمیز دعوت کرد. «ساندینو» پذیرفت ، اما این دعوت به مذاکره دامی مهلک برای او بود و او در دام توطئه کشته شد.

پیروان افکار «ساندینو» دنباله کارش را گرفتند و در سال 1978 (1357) آن را شدت دادند که منجر به فرار ساموزا از نیکاراگوئه و قتل او در تبعید شد و حکومت به دست ساندینیست ها افتاد.

جنبش پس از پیروزی انقلاب در سال 1978(1357) با پشتیبانی مردم دارائی های بیشمار دیکتاتور از جمله بانک ها را ملی اعلام کرد . از سال 1978 تا 1980 میزان سهم دولتی درآمد خالص داخلی از 15 به 41 درصد افزایش یافت. در ادامه رشد اقتصادی با سرمایه گذاری های خارجی تا سال 1980ـ 81  به وضعیتی پایدار رسید. در سال 1981 رونالد ریگان رئیس جمهور امریکا تصمیم گرفت به عنوان مجازات میزان واردات شکر از نیکاراگوئه را 90 در صد کاهش دهد و به صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، و جامعه اروپائی فشار آورد تا دیگر به این کشور وامی پرداخت نکنند. همزمان «ویلیام کیسی» رئیس وقت سازمان سیا، رونالد ریگان را قانع کرد تا با فروش اسلحه به ج. اسلامی در بازار سیاه به چندین برابر قیمت، سود حاصل را به ضد انقلاب نیکاراگوئه که توسط آمریکا سازماندهی شده بود، پرداخت کنند. پیش از این در پانزدهم ماه مارس 1982 سازماندهی سرخپوستان منطقه علیه انقلاب نیکاراگوئه توسط سازمان سیا انجام گرفته بود. عوامل سیا و افراد مزدورشان با انفجار پل ها ، خطوط راه اهن و تخریب جاده ها و دیگر تاسیسات کشور کوشیدند تا هرج ومرج را بر نیکاراگوئه حاکم کنند. در سال 1983 مرکز عظیم تاسیسات نفت و گاز در بندر کونیتو را به آتش کشیدند. به گزارش «مجله تایم» عملیات توسط عوامل مستقیم سیا انجام شد. عوامل سیا و مزدوران از مسیر هندوراس لوله های نفت انتقال نفت و گاز را اتش زده و رانندگان کامیون های حامل را تهدید و یا می کشتند و کامیون ها را به اتش می کشیدند. هدف از این توطئه جلوگیری از هر نوع واردات و صادرات به نیکاراگوئه بود. شدت توطئه به حدی بالا بود که در سال 1983 نیکاراگوئه فقط برای 10 روز سوخت داشت.عوامل مستقیم سیا و مزدوران به خدمت گرفته شده از منطقه و کشور همزمان پل ها، محصولات کشاورزی، وسائل حمل و نقل، خانه های روستائی را به طور سیستماتیک به آتش کشیده و تخریب می کردند. محصولات کشاورزی را نابود و حتی رودخانه هائی که امکان ماهیگیری در آنها وجود داشت را مین گذاری می کردند. ضد انقلاب تا زمانی که هزاران نیروی نظامی آمریکا درهندوراس مستقر نشده بودند، چندان قادر به اعمال نفوذ نبود اما با استقرار نیروهای نظامی امپریالیسم بر مشکلات نیروهای انقلابی افزوده شد. جت های جنگنده، تاسیسات رادار، مراکزنظامی ارتباطات راه دور از طریق مرزهای هندوراس هزاران عامل ضد انقلاب را که پیش از این درفلوریدا و کالیفرنیا آموزش نظامی داده شده بودند را سازماندهی و رهبری می کرد. میزان تخریب و آدمکشی ضد انقلاب به حدی بود که رسانه های غربی نیز به این موضوع اعتراف می کردند. روزنامه انگلیسی «گاردین» در تاریخ پانزدهم نوامبر سال 1984 گزارش کرد که روستائیان و دهقانان طرفدار ساندنیست ها به صورت سیستماتیک زیر شکنجه و کشتار عوامل سیا و ضد انقلاب وابسته قرار دارند. گاردین نوشت آنها پستان زنان و بیضه مردان طرفدار ساندنیست ها را می برند و به آنها تجاوز می کنند. گاردین همچنین نوشت: عوامل ضد انقلاب نیکاراگوئه با سازماندهی سیا تا تاریخ نوامبر 1984،( تاریخ انتشار گزارش گاردین.م.) تعداد 910 مامور دولتی و تعداد 8 هزارتن از افراد غیر نظامی را در نیکاراگوئه کشته اند.(در فاصله 5 سال انقلاب.م.). بدین ترتیب سیاست اجتماعی ساندنیست ها و موفقیت ها اولیه آنها با سیاست: سابوتاژ، خرابکاری و تحریم ها و محاصره و انفجارها و تجاوز و ضرب و شتم ضدانقلاب سازماندهی شده توسط سیا خنثی می شد. ضد انقلاب برعلیه سیستم آموزشی چه از طریق تخریب مراکز و چه از طریق تهدید و کشتن معلم ها و نیز برعلیه مراکز بهداشت و داروئی اقدام کرده و تعداد از ماموران بهداشتی بویژه در روستاها را می کشت. جنگ امپرالیسم آمریکا با دست سیا انبوهی از کشته ها، مجروحان جنگی و یتیم باقی گذاشت. فرار از مناطق تحت تسلط تروریست ها و مهاجرت به دیگر شهرها باعث انبوهی از بیکاری شد. کمک های بی شائبه کشور شوروی و متحدانش برای جبران خسارت ها عملا کافی نبود . در ادامه توطئه، کشور از سال 1984 دچار بحران اقتصادی شدیدی شد. دلیل این بحران علاوه بر جنگ تحمیلی ضد انقلاب، درهم ریختگی سیستم تولید و کمبود انواع کالاها در مراکز توزیع دولتی بود. فرار سرمایه و بایکوت سرمایه گذاری توسط صاحبان صنایع کشور بحران را باز هم شدیدتر کرد. بدین ترتیب باوجود اینکه در سال 1984 دانیل اورتگا با دو سوم آرای انتخاباتی به ریاست جمهوری کشور رسیده بود اما در ماه فوریه 1990 او در مقابل چهارده کاندیدای راستگرا که توسط جریان اپوزیسیون «ملی» با رهبری خانم ویولتا باریوس چامورو انتخابات را به اپوزیسیون تحمیلی باخت. سندینستها شکست انتخاباتی خود را پذیرفته و انتخاب جدید را قبول کردند. البته نباید فراموش کرد که «بنیاد ملی دمکراسی» آمریکا 11 میلیون دلار به « اتحاد ملی اپوزیسیون» کمک مالی کرده بود! جرج.بوش پدر باخت ساندنیست ها را «یک پیروزی برای دموکراسی» اعلام کرد. دولت راستگرای تحمیلی روابط با آمریکا را به حالت عادی درآورد. دستاورد های زمان انقلاب را برچید. تحرک سندیکا ها و مراکز اجتماعی محدود کرد.

بیکاری و فقر تاکنون در ابعاد زیادی ادامه دارد. در سالهای ریاست جمهوری ارنولدو المن ( 1997ـ 2002) و در سالهای ریاست جمهوری انریکو بولانوس (2002 ـ 2007) سیاست های نئولیبرالی ادامه پیدا کرد تا حدی که نیکاراگوئه پس از هائیتی به دومین کشور فقیر آمریکای لاتین تبدیل شد. در پایان سال 2006 دانیل اورتگا توانست سی وهشت درصد آرای انتخاباتی را در مقابل کاندیدای راستگرا صاحب شود که او خود سی درصد آرا را داشت. در 10 ژانویه2007 بار دیگر مسئول «جبههٔ آزادیبخش میهنی ساندینیست» به ریاست جمهوری رسید. دولت جدید بار دیگر برنامه های اجتماعی مشخص خود را که تا سال 1990 ادامه داده بود از سر گرفت. پیکار با بیسوادی با کمک های رفیقانه کشور کوبا در سال 2009 با موفقیت به پایان رسید و سازمان ملل نیکاراگوئه را کشوری بدون بی سواد اعلام کرد. همکاری با متحدان منطقه ای از جمله با کوبا، با چاوزیست های ونزوئلا، «اتحادیه بولیواری برای ملت‌های آمریکای لاتین» (آلبا) و نزدیکی سیاسی به روسیه و چین استراتژی دولت ساندنیست نیکاراگوئه را تشکیل می دهد. با پیروزی انتخاباتی اورتگا در سال 2011 که با 62.6 درصد آرای توام بود و همچنین پیروزی در انتخات پارلمانی سال 2016 که با 72.1 در صد آرای برای ساندنیست ها میسر شده است با دیگر برنامه کودتای سیاسی در واشنگتن از کشور ویژه توطئه های انتخاباتی پیش بینی شده بیرون کشیده شده و توطئه خاموش به تدریج در دست اقدام است. رسانه های وابسته نیز حتی در اروپا به این تبلیغات دروغین علیه جنبش ساندنیستی دامن می زنند. دستگاه تغییر رژیم در واشنگتن همچنان بر علیه جنبش برابری خواهی و استقلا طبی در آمریکای لاتین فعال است.

https://www.jungewelt.de/artikel/359046.geschichte-nicaraguas-sieg-der-armen.html

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 701 - 10 مرداد ماه 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت