راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله راه توده 751

ایران و امریکا، هر دو

در یک "تله" گیر کرده اند!

   

 هفته گذشته قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد با تنها 1 رای موافق جمهوری دومینیکن، 9 رای ممتنع و دو رای مخالف روسیه و چین شکست خورد. بدنبال این شکست که انزوای نسبی جهانی آمریکا را نشان داد، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از فعال کردن "سازوکار ماشه" علیه ایران سخن گفت. براساس این سازوکار کلیه کشورهای عضو برجام بدون نیاز به رای موافق دیگر اعضا می توانند تحریم‌های بین المللی علیه ایران را باز گردانند. با اینحال چون ایالات متحده از برجام خارج شده بنظر می رسد که امکان بهره گیری از سازوکار ماشه برای آمریکا وجود ندارد.

همزمان با شکست قطعنامه آمریکا در شورای امنیت، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز طی بیانیه‌‌ای با تاکید بر اینکه "خلیج فارس نباید محل شانتاژ و دیکته کردن گردد" پیشنهاد کرد که سران کلیه کشورهای عضو برجام در یک نشست از راه دور شرکت کنند. معنای این پیشنهاد نشستن روسای جمهور ایران و آمریکا دور یک میز برای گفتگو درباره اوضاع منطقه بود. فرانسه و چین بلافاصله از پیشنهاد پوتین پشتیبانی کرده و آمادگی سران این کشورها را برای حضور در این نشست اعلام کردند. هرچند آلمان و انگلستان در این زمینه موضعی اتخاذ نکرده‌اند ولی بنظر قطعی می رسد که در صورت موافقت ایران و آمریکا، این دو کشور نیز موضع مخالفی نخواهند داشت.

آنچه اکنون موضوع گفتگو و محل تردید است موضع دو کشور آمریکا و ایران درباره این پیشنهاد است. در آمریکا، ترامپ با سقوط در نظرسنجی‌ها برای تثبیت موقعیت خود دو راه حل در رابطه با ایران دارد. یا بسوی تحریک و جنگ افروزی در منطقه گام بردارد با امید به اینکه بتواند با تحریک ایران و وارد کردن ضربه نظامی، شاید موقعیت خود را در آمریکا تثبیت کند. راه دوم اینکه به پیشنهاد پوتین فکر کند و فعلا گفتگوی چندجانبه را بجای مذاکرات مستقیم با ایران بپذیرد. نتیجه راه نخست معلوم نیست تا چه‌اندازه به سود انتخابات ریاست جمهوری ترامپ تمام شود، ضمن اینکه با همه وعده‌های پیشین وی ادعای اینکه از طریق تحریم بهتر از جنگ توانسته ایران را به زانو درآورد مغایر است. راه دوم را هم دستگاه سیاست خارجی آمریکا چندان با آن موافق نیست. در واقع آمریکا می خواهد در یک گفتگوی دو جانبه با ایران شرایط خود را تحمیل کند، نه اینکه در گفتگویی شرکت کند که دو طرف آن، یعنی روسیه و چین، مستقیما در کنار ایران قرار دارند و سه طرف دیگر ادعای بیطرفی دارند و حداقل خواهان حفظ برجام هستند. بنابراین اینکه آمریکا چنین پیشنهادی را بپذیرد چندان معلوم نیست.

از سوی ایران هم هرچند پیشنهاد پوتین آشکارا به سود ایران است ولی چون رهبری ایران در سال‌های گذشته چندین موقعیت مناسب برای مذاکره با آمریکا را از دست داده ( ازجمله پس از حمله پهپادی به تاسیسات آمریکا در عربستان و هنگام سفر نخست وزیر ژاپن به ایران) اکنون پذیرش این پیشنهاد در شرایط وخیم برآمده از تاثیر تحریم‌ها بر روی اقتصاد نفتی و تجاری ایران به معنای پذیرش اثرگذاری تحریم‌ها و عقب نشینی ایران می تواند تلقی شود. از سوی دیگر رد کردن این پیشنهاد، هم به معنای پذیرش خطر ضربه نظامی به ایران است، هم از دست دادن موقعیت برای شرکت در جلسه‌‌ای چندجانبه که آمریکا در مجموع در آن منزوی است، و هم به معنای مخالفت با روسیه و چین بعنوان دو قدرت عمده پشتیبان ایران. به همین دلیل دولت ایران بررسی پیشنهاد پوتین را عملا موکول به قطعی شدن اعلام آمادگی آمریکا کرده است.

گزارشها همچنین نشان می دهد که ایران در کنار دیپلماسی و تلاش برای ایجاد بهره گیری از شکاف میان اروپا و آمریکا، خطر ضربه نظامی آمریکا را نیز جدی گرفته است و برای مقابله با آن نیروهای نظامی را به حال آماده باش قرار داده است. با اینحال نه آمادگی نظامی و اقدامات دیپلماتیک نمی تواند موفقیتی داشته باشد اگر در پشت جبهه و داخل کشور رضایت مردم جلب نشود و پاشنه اشیل جمهوری اسلامی در همینجاست. فقر فزاینده، خوابیدن کارخانه‌ها و صنایع، ادامه خصوصی سازی‌ها، بی اعتنایی به مردم، تشکیل مجلس دوپینگی، گسترش فساد و اختلاس و مبارزه غیرجدی و نمایشی با آن، عدم رعایت قانون اساسی در همه عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حقوق مردم، مخالفت با گفتگو و آشتی ملی، ادامه سیاست حصر و حبس و ممنوعیت، پاسخگو نبودن رهبری، تسلط مافیاهای سیاسی، اقتصادی و تجاری بر هستی و نیستی مردم و ... همه آن دسته از عواملی هستند که هر درجه از آمادگی نظامی و هر نوع ابتکار دیپلماتیک را از کار می‌اندازند. رهبری جمهوری اسلامی بدون اتکا به مردم و پشت به مردم می خواهد در جهان به مقابله با نیروهایی رود که تنها با جلب پشتیبانی مردم می توان دربرابر این نیروها ایستاد. بدتر از آن به نام مقابله با این نیروها، بجای تقویت وحدت ملی و خشنودی و رضایت عمومی، مدام بر طبل تفرقه ملی و مذهبی و تبعیض جنسیتی می کوبد و در جهت افزایش شکاف و فاصله طبقاتی حرکت می کند. برای تقویت امنیت ملی و حفظ تمامیت سرزمینی کشور بیش از اقدامات دیپلماتیک و تقویت نظامی، باید به تقویت وحدت ملی و افزایش همبستگی عمومی‌اندیشید و این ممکن نیست مگر از طریق یک خانه تکانی واقعی و سراسری با باز کردن فضا و تکیه بر بخش سالم هواداران انقلاب و ایران از میان همه نیروهای سیاسی و مدنی کشور.

 

 تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

   

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 751 - 30 مرداد ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت