راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

درس بزرگی که رهبر انقلاب چین

از شکست انقلاب فرهنگی گرفت

تدوین - آزاده اسفندیاری

 

   

 انقلاب چین در سال 1949 با رهبری حزب کمونیست این کشور و پشتوانه همه جانبه اتحاد شوروی به پیروزی رسید. بلافاصله پس از انقلاب، بنا بر روابط دوستانه رهبران وقت دو کشور سیل کمک‌های اقتصادی، فنی و کارشناسی توسط کشور شوراها، به جمهوری خلق چین روانه شد. دهها هزار نفر از جوانان چین وارد مؤسسه های آموزشی اتحاد شوروی شدند. از جانب دیگر، کارشناسان صنعتی و کشاورزی انقلاب اکتبر، جهت اعتلا و پایه گذاری صنایع سبک و سنگین روانه جمهوری خلق چین گردیدند. سازماندهی مؤسسات کشاورزی اشتراکی، برای بازدهی هر چه بیشتر محصول و تأمین مواد خوراکی پر چمعیت ترین کشور جهان پایه گذاری شد.

طی سال‌های کوتاه، پس از ایجاد صنایع سنگین و توجه ویژه به امور کشاورزی، تحولات شایان توجهی در زمینه ایجاد کارخانه های ذوب آهن، ماشین و تراکتورسازی، ابزارآلات کشاورزی و دیگر رشته‌های مرتبط با رشد صنعت صورت گرفت.

در سال‌های پس از 1949 تا مرگ رهبر اتحاد شوروی ژوزف استالین، در سال 1953 رابطه همبستگی برادرانه بین دو کشور رو به تحول و تعالی داشت.

با برآمدن نیکیتا خروشچف به رهبری حزب کمونیست اتحاد شوروی، در سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور تغییرات بنیادی صورت گرفت. خصوصا استالین زدایی، با آب و تاب فراوان تبدیل به رویه ای همه جانبه شد.

جمهوری خلق چین با تغییرات سیاسی و اقتصادی توسط خروشچف، همینطور ضدیت عنان گسیخته با منش و سیاست‌های رهبر سابق حزب کمونیست اتحاد شوروی به مخالفت برخاست. نتیجه این مخالفت منجر به آن شد تا با دستور خروشچف کلیه کارشناسان اقتصادی، صنعتی، نظامی و آموزشی از جمهوری خلق چین فرا خوانده شدند. به همین مناسبت تأسیسات صنعتی پایه و کشاورزی چین با افت و آسیب شدیدی مواجه گشت.

از یک طرف محاصره غرب و از سمت دیگر قطع همکاری‌های اتحاد شوروی با جمهوری خلق چین، زمینه‌ ساز چپ روی و روی آوری رهبران چین به اراده گرایی گردید.

 از ماه می سال 1966 با دستور مائو، انقلاب فرهنگی با تشکیل گارد های سرخ تحت عنوان «مبارزه با بورژواها» آغاز گردید. بیش از یک میلیون نفر که در گاردهای سرخ عضویت داشتند آشوب فراگیری را در سراسر کشور به وجود آوردند. دانش آموز در مقابل معلم، سرباز در ستیز با افسران و بلند پایه‌های ارتش و...امید رهبران و صحنه گردانان انقلاب فرهنگی بر آن بود تا چرخ های صنعت و کشاورزی را با توسل به شیوه‌های عقب افتاده به گردش درآورند.

در دوران بی نظمی و آنارشی حاکم بر اقتصاد و قربانی شدن صدها هزار انسان، آسیب های جبران ناپذیری به کشور وارد شد.

نتایج تخریبی  سیاست‌های ماجراجویانه مائو و هم اندیشان وی، در پایان دهه 60 میلادی هویدا گشت و رهبران حزب کمونیست این کشور را به تامل واداشت. سال 1969 به دستور رهبر حزب کمونیست چین، ارتش گاردهای سرخ منحل گردید.

از ابتدای دهه 70 مائو و عده‌ ای دیگر از رهبران بلند پایه چین با پذیرش اشتباه انقلاب فرهنگی، راه گفتگو با مخالفان دربند، برای خارج شدن از بن‌ بست های اقتصادی و سیاسی کشور را باز کردند. مائو با اقدامی انقلابی شخصاً رهبری مشورت و مذاکره با مخالفان را هدایت کرد و در اولین قدم سال 1973 تنگ شیائو پینگ از اعضای رهبری حزب که مغضوب انقلاب فرهنگی بود (رهبر آینده حزب کمونیست) با ایده «درهای باز» به معاونت نخست وزیر چوئن لای،  گمارده شد.

میهن دوستی، عدالت طلبی و آرمان‌های انسانی، رهبران چین را واداشت تا راه حل‌های عملی و متناسب با شرایط این کشور را در پیش بگیرند.

سرانجام مقامات جمهوری خلق چین به این نتیجه رسیدند تا با گشایش راه دیپلماسی، با کشورهای صاحب تکنولوژی و صنعت، جدا از سیستم‌های اجتماعی این کشورها، در مقابل سرمایه‌ گذاری و احیای صنعت با سهم  50 - 50 یا 51 ، 49 راه برای ورود به کشور پر جمعیت چین را باز کنند. تجربه‌ ای که در نوع خود مبتنی بر شجاعت و دوراندیشی قابل تحسین رهبران چین بود.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 727 - 24 بهمن 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت