راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

عزاداری

اتاق بازرگانی

برای رفتن

سامسونگ و ال جی!

   

هفته گذشته و در پی تحریم های آمریکا شرکت های سامسونگ و ال جی بازار ایران را ترک کردند و عجیب اینکه برخی گردانندگان جمهوری اسلامی از رفتن آنها ابراز نارضایتی کرده و اعلام کردند که بازگشت دوباره و بدست گرفتن بازار ایران برای این شرکت ها در آینده سخت خواهد شد! این در حالیست که نمایندگان تجاری سامسونگ و ال جی که از گردانندگان اتاق بازرگانی و پرنفوذترین قدرت های اقتصادی ایران می باشند خود یکی از مهمترین عوامل ورشکستگی شرکت هایی نظیر ارج، آزمایش، پارس و مشابه آنها در ایران بوده اند. بسیاری از کالاهای پرمصرف عمومی مانند یخچال، کولر، تلویزیون که قبلا این شرکت ها در ایران می ساختند با فشار واردکنندگان سامسونگ و ال جی به ورشکستگی کشیده شده اند تا راه آنها برای واردات بی رقیت و "بدست گرفتن بازار" کشور باز شود.

انتقاد از خروج این شرکت ها در شرایطی است که آقای روحانی در دوران ریاست جمهوری خود بارها تاکید کرد که "ما شرایطی ایجاد نخواهیم کرد که ایران سرزمین واردات کالاهای بیگانه شود بلکه کاری خواهیم کرد که ایران سرزمین تولید و صادرات انواع کالاها برای منطقه و جهان شود."

اشاره روحانی به تبدیل شدن ایران به "سرزمین واردات کالاهای بیگانه" انتقاد از اقتصاد دوران احمدی نژاد و واردات صدها میلیارد دلار کالا به زیان تولید داخلی کشور است. سخنان روحانی ضمنا متوجه سپاه پاسداران و تبدیل شدن آن به مجرای واردات غیرقانونی به درون کشور و انواع و اقسام اسکله های قاچاق وابسته بدان نیز هست. سپاه بویژه در  دوران هشت ساله دولت احمدی نژاد و به اتکای افزایش بیسابقه درآمد نفت عملا سرنوشت کشور را به واردات گره زد و یک قشر فاسد ثروتمند و اختلاس گر را بوجود آورد. همان کاری که در 6 ساله گذشته دوران روحانی نیز ادامه یافته و اکنون به اتکا همان ثروت علیه دولت روحانی کارشکنی می کند.

دلیل اصلی مخالفت های سرداران سپاه، گردانندگان استان قدس رضوی، فراکسیون سپاه و جبهه پایداری در مجلس با تفاهم اتمی در هفت سال گذشته و پیوستن به کنوانسیون جهانی مبارزه با پولشوئی و تروریسم نیز ناشی از درک این واقعیت است که در مناسبات شفاف اقتصادی با جهان، آنان امکان مخفی شدن در پشت صحنه و واردات کالا و سودهای پنهانی را از دست می دهند. یا باید فعالیت های اقتصادی خود را شفاف کرده و درباره آن توضیح دهند و یا باید از آن کنار بکشند. ضمن اینکه در این شرایط فرماندهان سپاه اصولا امکان توجیه ادامه فعالیت های اقتصادی را از دست می دهند، فعالیتی که تنها در شرایط تنش در مناسبات ایران با جهان و تحریم ها تا اندازه ای می توانست موجه بنظر آید. مشابه همانچه در دوران جنگ عراق با ایران انجام دادند و هفت سال جنگ را زیر پوشش مقابله با صدام و فتح کربلا به درازا کشاندند به این امید که در پایان جنگ و با در گذشت آیت الله خمینی سپاه قدرت را بدست خواهد گرفت.

البته ایران هنوز سرزمین واردات کالاهای بیگانه است و درآمد نفت ایران صرف چرخش تولید و صنعت و ایجاد اشتغال در کشورهای دیگر و تولید بیکاری در درون خود ایران می شود. طبقه حاکمه و دستگاه دولتی ایران و "اقتصاددانان و کارشناسان" کم سواد و بدون اعتماد به نفس آن، در این وضع نقش درجه نخست را داشته اند. فاجعه هشت ساله دوران احمدی نژاد در واقع اوج کاربست نظریات اقتصاد دانان لیبرال و طرفداران آزادی تجارت بود. آنان کوته بینانه و غیرمسئولانه مدعی بودند که واردات به رقابت می انجامد و نتیجه رقابت تولید کالای با کیفیت بهتر است. همان نظریه ای که علم الهدی - امام جمعه کاسبکار مشهد که مردم را گوسفند و بزغاله خطاب می کرد- در دفاع از سیاست های وارداتی و واردکنندگان خودروهای لوکس بدان متوسل شد. به گفته وی "آن سخنی که می‌گوید جلوی واردات اجناس خارجی گرفته شود تا کالای ایرانی رونق بگیرد، می‌گوید دست مردم به هیچ کالای خوب و باکیفیتی نرسد تا مردم مجبور باشند جنس «بی‌کیفیت و بنجل» تو را بخرند."

 این در واقع همان نظریه سرمایه داران تجاری و واردکنندگان بزرگ کالاها و صاحبان اسکله های غیرقانونی و سرداران سپاه است که جنس و تولید داخلی را بنجل می خواهد و می خواند و جنس خارجی را با کیفیت تبلیغ می کند تا ورود کالای خارجی و سود حاصل از این واردات را توجیه کند و به جیب خود سرازیر کند. هرچند در دوران احمدی نژاد روش جدیدی کشف شد و آن ریختن پول نفت مستقیما به حساب های شخصی بود بدون آنکه حتی چیزی در قبال آن وارد کشور شود.

اکنون که تحریم های آمریکا به اوج خود رسیده و عملا جمهوری اسلامی از امکان کسب درآمد نفت محروم شده زمانی است که می توان در سیاست های گذشته تجدید نظر کرد. در همین منطق اطراف خود نیز اگر نگاه کنیم حتی یک کشور عربی نفتی را سراغ نداریم که صنعتی شده باشد همه آنها یا دنبال توریسم هستند یا خدمات. ولی آنها مانند کشور ما هشتاد میلیون جمعیت ندارند. تنها کشوری که در اطراف ما توانسته در مسیر صنعتی شدن و اشتغال گام بگذارد ترکیه بوده است زیرا کشوریست که نفت و مواد خام برای فروش ندارد. باید نفت بخرد و برای پرداخت بهای آن کالا تولید کند یعنی صنعت و اشتغال ایجاد کند. بنابراین تکیه بر صادرات نفت یا در آمد حاصل از صدور مواد خام و کالاهای کشاورزی به اصطلاح غیرنفتی اصلا عامل پیشرفت نیست، عامل حفظ عقب ماندگی و مانع توسعه صنعتی است. 

تجربه سه دهه اخیر یک بار دیگر در تاریخ چند صد ساله اخیر ایران نشان داد که صدور مواد خام و ورود اجناس ارزان تر خارجی نه موجب رقابت و بهبود کیفیت، بلکه موجب هلاک تولید و صنعت داخلی و بیکاری و ویرانی و فروپاشی می شود. این همان چرخه انحطاطی است که ایران از دوران صفوی با تکیه بر صادرات ابریشم (که در آن دوران همان نقش نفت امروز را بازی می کرد) گرفتار آن شده و قدرت اقتصادی و سیاسی و اقتصادی تاجر- مالک ها در یک دوران و سپس سرمایه داران تجاری در دوران های بعدی- و وابسته کردن حیات کشور به صادرات و واردات امکان برونرفت از این چرخه انحطاطی را نمی دهد. در وضع کنونی ایران و با انحطاط تاریخی آن، تنها راه دفاع از صنعت و تولید داخلی، ملی کردن کامل بازرگانی خارجی، کنترل آن بوسیله دولت، کنترل صادرات مواد خام و حذف هر گونه سودآوری از واردات کالاهاست. کشورهای دیگر هم که کوشیده اند تولید داخلی خود را تقویت کنند به همین روش متوسل شده اند. مثلا دولت آرژانتین در زمان دولت چپگرای کریستینا فرناندز بدون آنکه ورود کالاهای خارجی را ممنوع کند بنوعی اولویت بندی در ورود کالاها دست زد وعملا کالاهای خارجی را ماه ها در بندرها نگه می داشت که موجب ورشکستگی واردکنندگان می گردید. بدینگونه اجازه نمی داد که سازوکار سودآوری سرمایه به عامل نابودی تولید داخلی آن کشور تبدیل شود. در ایران اگر هم چنین ابتکارهای ملی فعلا و با قدرتی که سرداران و سرمایه داران تاجر پیشه در دستگاه حکومتی برهم زده اند و با نفوذ آنان در رسانه ها ناممکن است حداقل در این شرایط تحریم ها باید به سیاست های دولت میرحسین موسوی بازگشت. یعنی با ایجاد مراکز تهیه و توزیع کالا و پخش از طریق تعاونی های محلات و ادارات بتدریج دست سرمایه داری بزرگ تجاری و سرداران و واردکنندگان کالاها را از اقتصاد کشور کوتاه کرد. در عین حال بتدریج شمار عظیم خرده فروشی های کالاهای وارداتی را که هیچ تناسبی با یک اقتصاد صنعتی و پیشرو ندارد کاهش داد.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 


 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 728 -  اول اسفند 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت