راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

دوران سیاه

و آشفتگی های

پس از روحانی

 

ترور موشکی قاسم سلیمانی فرمانده وقت سپاه قدس و سپس سقوط موشکی هواپیمای مسافربری اوکراین و موج نفرتی که ایجاد شد کشور ما را وارد تحولاتی تازه کرد. تا پیش از این، همه کوشش جناح راست حکومتی و به اصطلاح اصولگرا به شکست کشاندن برجام، فلج کردن دولت روحانی، زمین زدن آن بود. ادامه این کارشکنی  ها، اجازه ندادن به دولت برای اجرای هیچیک از طرح‌ها و برنامه‌های آن، افزایش تنش، افزایش نارضایتی، وحتی کوشش برای سوار شدن بر روی این موج نارضایتی‌ها بود که خود به دو شورش دی 96 و ابان 98 انجامید.

این سیاست آیا قابل ادامه است یا از هم اکنون شکست خورده و به بن بست رسیده و به ضد خود تبدیل شده است؟ اکنون جواد ظریف وزیر امور خارجه از خروج ایران از پیمان منع اشاعه تسلیحات هسته‌‌ای سخن می گوید. دست راستی‌های حکومتی با همه جنجال و هیاهو و شعاری که در این چند ساله دادند و با وادادگی که در برابر ترور موشکی قاسم سلیمانی از خود نشان دادند اکنون با این سطح بالای تنشی که میان ایران و آمریکا بوجود آمده و اراده غرب به جلوگیری از افزایش توان موشکی ایران می خواهند چه کنند؟ اگر عقب نشینی کنند باید به چیزی به مراتب کمتر از آنچه روحانی در برجام بدست آورد اکتفا کنند و چگونه خواهند توانست این خیانت را در برابر افکار عمومی توجیه کنند؟ و اگر عقب نشینی نکنند باید با قدرت و ثروت و حکومت و همه چیز وداع کنند.

با چرخشی که در سطح منطقه و جهان بوجود آمده، با انحطاط و فشار اقتصادی موجود، با افزایش عمیق نارضایتی‌ها، با چرخش مردم به سمت مقاومت و ایستادگی در برابر حکومت، با بی لیاقتی و بی کفایتی دست‌اندرکاران حکومتی در همه سطوح و ... آن کسانی که در این هشت ساله برای سرنگونی روحانی توطئه کرده بودند باید بر آنچه کرده‌اند و بر آنچه بدست خواهند آورد بارها بیاندیشند. این خیال خام که مجلس را می بریم و دولت را سرنگون می کنیم و با آمریکا پشت پرده مذاکره می کنیم و همه امتیازها را هم می دهیم و به حکومت ادامه خواهیم داد را باید از سر بیرون کنند.

با سطح تنش‌ها، سطح دشواری‌ها، گستره مسائلی که ایران اکنون با آن روبروست حتی یک دولت وحدت ملی هم به دشواری می تواند به مقابله با آنها برود چه رسد به دولت جبهه پایداری و دست راستی‌های حکومتی متحد یا رقیب آن. سرنگونی روحانی در این شرایط یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی با‌اندکی تاخیر. حرکت روحانی در نماز جمعه آقای خامنه‌‌ای و ترک آن نشانه آگاهی او از این وضع جدید است. وضعی که بوجود آمده را کسی دیگر نمی تواند جمع کند مگر همین دولت موجود. اگر تنش‌ها افزایش یابد، اگر ایران از پیمان منع سلاح‌های هسته‌‌ای خارج شود، هیچکس دیگر نمی تواند به این پیمان باز گردد مگر همان کسانی که خروج از آن را تصویب کردند. آنقدر شعار داده‌اند و آنقدر رجز خوانده‌اند و دروغ گفته‌اند که به سادگی نمی توانند از این شعارها و رجزخوانی‌ها و دروغ‌ها باز گردند. این شعارها و رجزخوانی‌ها مصرف داخلی داشت و فکر نمی کردند که کار از نظر جهانی به آنجا بکشد که اکنون کشیده شده است. بدون روحانی و بعد از روحانی چه کسی خواهد توانست این وضع را سامان دهد؟ 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 725 - 3 بهمن 1398

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت