راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تاخیر برای

تحولات، یعنی

در انتظار انفجار

 

    

رهبر جمهوری اسلامی از ضرورت تحولات سخن می گوید و همزمان با آن، از مجلسی ستایش کرد که استصوابی تشکیل شده و از نظر سطح و کیفیت و میزان شرکت مردم درانتخابات آن، نازل ترین مجلسی است که در جمهوری اسلامی تشکیل شده است. شمار زیادی از اعضای سپاه پاسداران در لباس شخصی به همراه شماری از مریدان مصباح یزدی و اعضای حزب موتلفه اسلامی به این مجلس برده شده اند. این که سن و سال آنها چقدر است، بحث اصلی نیست، زیرا گاه یک فرد مسن می تواند شرایط مملکت را درک کرده و طراح تحولات شود و گاه یک جوان در نهایت عقب ماندگی از درک شرایط، سخنگوی مرتجع ترین گرایش های مذهبی و اجتماعی شود.

رهبر جمهوری اسلامی زیر فشار نارضایتی مردم و رسیدن کشور به مرز فروپاشی اقتصادی و غرق کامل شدن در فساد سیستماتیک و ساختاری که همه دستگاه قدرت را فرا گرفته از تحولات سخن می گوید و نمونه راه حل و تفکر او برای تحولات همین مجلس و انتخابات آن و دادگاه های نمایشی مبارزه با فساد است که از یک مرزی فراتر نباید برود و مچ دست بالا دستی های نظامی و غیر نظامی نباید گرفته شود.

در شعاری بودن "تحول خواهی" رهبر و سکان تحول و مبارزه با دزدی و اختلاس را بدست ابراهیم رئیسی دادن همین بس که وحشت از شورش مردم موجب تشدید آرایش نظامی و انتظامی برای سرکوب شورش های آینده شده و بر شمار اعدام ها و احکام اعدام ها افزوده شده است. اگر منظور از تحول "اعدام درمانی" باشد، این تحول از ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی رخ داده است!

نشانه‌هایی در عرصه مختلف وجود دارد که عمدتا به شکل تشدید فشار بر روی همه جریان‌های متشکل، سازمان‌های سندیکایی و کارگری و معلمان یا روشنفکران چپ یا نزدیک به چپ مشاهده می شود.

شرایط حاکم بر جامعه و کشور نشان میدهد که حتی اگر اندک عزمی هم درحکومت برای تحول وجود داشته باشد، این نوع عزم کم جان و نیم بند - اگر اصلا بتوان چنین نامی بر آن گذاشت- چه به لحاظ جهت آن، چه به لحاظ عمق و سرعت، آنچیزی نیست که کشور ما امروز بدان نیاز دارد. ایران امروز به اصلاحات و تحولات عمیقی نیاز دارد و فرصت کوتاهی نیز برای انجام آن وجود دارد.

ما امروز به یک برنامه نوین اقتصادی نیاز داریم که دست تجار و دلال‌ها و صادرکنندگان و واردکنندگان را از اقتصاد کشور کوتاه کند؛ تولید ملی و تولیدکننده اعم از کارفرماها و کارگران تولیدی را در الویت قرار دهد؛ با فساد قاطعانه مبارزه کند؛ به شکاف و اختلاف طبقاتی وحشتناک خاتمه دهد؛ خصوصی سازی‌ها و اختصاصی سازها و خصولتی سازی‌ها و هر شکل دیگر سلب مالکیت از مردم را متوقف کند و شرایط را برای اعتماد مردم به دستگاه اداره اقتصادی کشور فراهم کند.

ما به یک برنامه نوین سیاسی نیز نیاز داریم که گفتگو و وحدت ملی درمرکز آن باشد. این گفتگو و وحدت ممکن نمیشود مگر ابتدا مرزبندی حکومتی میان خودی و غیر خودی برداشته شود که این خود یک گام عملی برای مبارزه با فساد و رانت خواری نیز هست. همه نیروهایی که می خواهند برای کشورشان فعالیت کنند با هر‌اندیشه باید بتوانند در این گفتگو مشارکت داشته باشند و زمینه برای وحدت ملی فراهم شود. احزاب و سازمان‌هایی که در داخل ایران و در میان مردم پایگاه دارند باید حق کامل فعالیت قانونی داشته باشند و شرایط برای فعالیت دیگر احزاب و گروه‌ها و نهادها و انجمن‌های صنفی و مدنی فراهم شود. 

اصلاحات حقوقی و سیاسی گسترده‌‌ای لازم است تا شرایط را برای برابری زنان با مردان و اقلیت‌های مذهبی و قومی فراهم کند و به تبعیض‌ها در همه عرصه‌ها خاتمه دهد. آزادی مطبوعات و رسانه‌ها و گردهم‌آیی‌ها و اجتماعات به رسمیت شناخته شود. به پارتی بازی و خودی و ناخودی و حکومت آقازاده‌ها پایان داده شود و شرایط برای مشارکت یکسان و برابر همه مردم در همه امور فراهم شود.

تحولات واقعی و نه آن شعار و مانوری که رهبر  جمهوری اسلامی در نظر دارد، از اینجا آغاز می شود.

ما هنوز خیلی از اراده حکومتی برای چنین اصلاحات دور هستیم، به همان‌اندازه که ضرورت انجام آن روزبروز نزدیکتر می شود. بخشی از این اصلاحات را خود مردم و جدا از حکومت و بی‌اعتنا بدان در عمل شروع کرده‌اند و دیگر تن به فشارها و خواست‌های حکومتی نمی دهند. نمونه برجسته آن کارزار اخیر چند میلیونی مردم روی شبکه مجازی (عمدتا توئیتر) با هشتک "اعدام نکنید" بود. زندان‌ها دیگر برای فعالان سیاسی و مدنی و دانشجویی و زنان و جوانان و کارگران و معلمان و وکلا و معترضان هر روزه کوچکتر می شود و سیل اخبار و اطلاعات است که با وجود منع حکومتی از طریق شبکه‌های اجتماعی در جامعه منتشر می شود و این نشان می دهد که سیاست فیلترینگ و بگیر و ببند و ارعاب مطلقا شکست خورده و به بن بست رسیده است.

سیاست بستن همه روزنه‌ها که حکومت تا سالها به بهانه شرایط جنگی و اکنون به بهانه شرایط امنیتی ناشی از توطئه خارجی دنبال کرده تنها می تواند شرایط را سریع تر به سمت انفجار  ببرد. این روزنه‌ها ناگهان می توانند با هم و به شکلی انفجاری گشوده شوند. در سال 1357 آیت الله خمینی در توصیف دلیل انقلاب گفته بود جامعه ایران دچار اختناق همگانی بود و نتیجه اختناق همگانی، انفجار همگانی خواهد بود. اگر حکومت بخواهد همچنان به سیاست بستن روزنه‌ها ادامه دهد یا در باز کردن آنها تعلل و کندی نشان دهند از این انفجار همگانی گریزی نخواهد بود، انفجاری که همین امروز در عمق جامعه مواد آن در غلیان است و اگر نگرانی عمومی از خطر خارجی و شرایط منطقه‌‌ای نمی بود، دیری نبود که همه ارکان حکومت را زیر و رو کرده بود!

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 747 - 2 مرداد ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت