راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کووید 19

چشم مردم را

به روی واقعیات

تجارت جهانی گشود!

سوند- نشریه اینفو سپربر- آنلاین

ترجمه - کاوه سرمدی

 

    

آگاهان سیاسی و اقتصادی مدتها بود که جهانی شدن را به عنوان یک بن بست خطرناک شناخته بودند. بحران کرونا نشان می دهد که پیش بینی آنها به حقیقت می پیوندد.

در گذرگاهی در فرانسه هنوز می توانید علامتی هشدار دهنده در تقاطع با قطار را مشاهده کنید، که با این گذاره هشدار می دهد: «قطار دیگری می تواند پشت یک قطار وارد شود.» هشدار روی تابلوی این گذاره مدتهاست که هوشمندانه به ضرب المثلی مردمی دگرگون شده است، آنگونه که چنین مفهومی را نیز میتوان از این ضرب المثل مشتق کرد «یک بیماری دیگر می تواند در پشت بیماری پنهان شده باشد.» از جمله کرونا، بیماریی که در حال حاضر به طور خاص خطر زیادی برای افراد سالمند با علائم "بیماری پیشین" و یا افرادی با ضعف جسمی داشته است. گذشته از همه گمانه زنی هایی که در باره مرگ این افراد زده میشود و این که آیا آنها  «همراه با»  و یا "توسط" کرونا فوت کرده اند، سر سخن ما نه با آن گمانه زنی هاست و نه با تئوری های توطئه، بلکه مصداق کلی این گذاره این است که "در پشت بحران حاضر بحران های  دیگری می توانند نهفته باشند." و به یقین در پشت این بحران، دوران آبستن بحرانهای سخت سیاسی، زیست محیطی و اجتماعی دیگری است.

در بسیاری از کشورها قطار کرونا هنوز در نیمه راه است. اما اگر قطار کرونا عبور کند و مسیر باز شود قطارهای با مشکلات دیگری مانند گرمایش زمین، فقر و حمل و نقل بی رویه کالا در راه هستند که بسیار خطرناک تر خواهند بود!

مدافعان سیاست اقتصادی شبه توتالیتر و طرفدار رشد جنون آمیز نئولیبرالیسم در کنار جهانی سازی،  امیدوار بودند که با مشکلات اقتصادی آشکار شده در پی کرونا روبرو نشوند یا این مشکلات دور از صفحه نمایش آنها باقی بماند. آنگونه که "اکنون هیچ يک از آنها دیگر نمی خواهد به حافظه خود برای بازبینی دوباره رجوع کند!" به عنوان مثال، احزاب ائتلافی دولت سویس، متشکل از ليبرالها، دموکرات مسيحی ها وسوسيال دموکراتها در جلسه ای که چند هفته پیش ويژه کرونا برگزار شده بود، ميلياردها فرانک از ماليات مردم را بدون قيد و شراط واضح به رفت و آمد هوایی اختصاص دادند. حزب ليبرال ادعا می کند که بازگشايی رفت و آمد هوايی مهمترين صنعت در این زمينه است. روزنامه "نوی تسوريخ تسايتونگ" با ابراز شادی نوشت: «در دراز مدت، حمل و نقل هوایی به احتمال زیاد یک صنعت پر رشد با رقابت شدید باقی خواهد ماند، زیرا بیشتر و بیشتر افراد در سراسر جهان به سطحی از توان مالی می رسند که آنها را قادر می سازد تا در سفرهای شغلی و تعطيلاتی از هواپیما بهره ببرند.»

 به طور خلاصه: بزودی مانند گذشته به پرواز با هواپیما ها ادامه دهید.

بدين گونه شرکت های فراملی فراخوانده می شوند تا پشیز آخر مردم فقیر کشورهای جنوبی را - که کمترین سهمی از معادن بزرگ انرژی خود ندارند -  از جیب آنها بیرون بکشند و با بی مسئولیتی بیشتر یا خشونت به ثروت انباشته خود بیافزایند و بدون پرداخت مالیات در سرزمین هایی که به غارت برده اند، آن ثروت را به کشورهای شمالی منتقل کنند. تا کی این سیاست و اقتصاد مستند ( یا بهتر گفته شود - مدعی) بر "دموکراسی"  در برابر واقعيات و تجارب دیروز و امروز بشر چشم پوشی خواهد کرد؟

برای نمونه، تجارت آزاد روغن پالم سرزمین های دوری مانند مالزی و اندونزی مهمتر از نگهداری از جنگل‌های انبوه و بارانی این سرزمین ها است (که زیستگاه بسیاری از گونه های کمیاب و یا نایاب گیاهی و جانوری است و نقش مهمی در چرخه زندگی انسانهای همه جهان را به عهده دارد. م.). و این منابع طبیعی  که حتی برای بقای بشر باید دست نخورده باقی بمانند، در حال نابودی هستند. ترغيب به چنین تجارت هایی تا به آنجا درد آور است که کشورهای شمالی دارای جایگزین های مناسب تری مانند روغن کلزا و یا کره نیز هستند. با نادیده انگاشتن این واقعایت، سیاست های سود و سرمایه به دنبال چه چیز هستند؟

عملا تا سال ۲۰۴۰ شمار هواپیما های مسافری و باری در جهان به ۴۰ هزار خواهد رسید، میلیون ها کامیون "مدرن" کالاهای بیشتری را در سراسر قاره ها به حرکت در می آورند و بزودی بیش از ۱۰ هزار کشتی غول پیکر هزاران مایل را در دریاها پشت سر می گذارند. این کشتی ها اکنون پهنایی برابر با ۶۰ متر و تا ۴۰۰ متر طول دارند که قادر به حمل ۲۵ هزار کانتینر ( با وزنی روی هم ۲۰۰ هزار تن) هستند  که با موتور دو زمانه دیزل کُند (کمتر از صد دور در دقیقه) با توانی برابر با ۱۰۷ هزار اسب بخار روی آب شناور میشوند و برای هر دو متر پیشروی نیاز به یک لیتر سوخت فسیلی دارند. این شناورها نمادی از اقتصاد تجاری و حمل و نقل بی رویه هستند. دهها سال است که اقتصاد تجاری رشدی بسیار شدیدتر از اقتصاد تولیدی داشته است. بر پایه آمار سازمان جهانی تجارت سهم رشد تولید از سال ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۸ ،۶۲۵٪ بوده در حالی که رشد تجارت در همان دوره زمانی برابر با ۱۸۷۴٪ بوده است. (برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به آمار سازمان جهانی تجارت ). این اعداد نشان می دهند که به جای تولید و مصرف محلی، کالاها به طور فزاینده ای در سراسر جهان از جایی به جای دیگر منتقل می شوند. در حالی که زیان های وارد آمده بر محیط زیست در هزینه های این نقل و انتقالات که یکی از مهمترین علل آلایش زیستگاه به شمار میروند، اعمال نمیشود، روز به روز آسیب های وارد آمده بر محیط زیست چشمگیر تر می شوند. مثالی که افراط و تفریط های خانمان سوز را برجسته میکند حمل و نقل چوبی است که از جنگلهای منطقه "برن Bern " سویس بدست میاید و با این کشتی ها راهی چین میشوند، در صورتی که هزینه انتقال این چوب ها از"برن" تا "باسل" Basel بیش از هزینه انتقال از آنجا تا چین است. (در اینجا جا داشت که نویسنده مقاله این دو پرسش را - حال با گفتاری دیگر - میگشود، که آیا اسطوره دموکراسی به آن درجه از بلوغ رسیده که تسهیل توافقی هزینه حمل و نقل کالا را در این ابعاد زیر ذره بین قانون بگذارد و برای آن چاره ای بیاندیشد؟ و یا آنکه آیا سیاست و جنون جهانی سازی نئولیبرالیسم هردو از یک منبع سود میبرند؟ م.)

"آدلوف اوگی" Adolf Ogi  یکی از نمایندگان پیشین حزب سوسیال دموکرات پارلمان سویس که برای مدت زمانی وزیر راه بود، سالها پیش با تیزبینی در باره این جنون هشدار داد که رشد صنعت حمل و نقل افسار گسیخته است. آگاهان بسیاری در سیاست و اقتصاد  از آن روز تا به حال در باره این افسار گسیختگی در این صنعت هشدار داده اند، ولی تحت حمایت "سازمان جهانی تجارت"  WTO  این صداها در نطفه خفه میشوند.

از آغاز سال میلادی یک ویروس بنام کرونا، میله ای آهنین در چرخ تجارت جهانی فرو کرده و آن را تا اندازه ای از حرکت باز نگاه داشته است و در نتیجه آن بسیاری از دانسته های ما که به چرک نویس بازگشته بودند، دوباره خودنمایی کردند. این دو واقعه نمادین را میتوان در این میان برشمرد:

جهانی سازی تجاری در "آزمون فشار" تحت تاثیر همه گیری شکست خورد: زنجیره های خرده فروشی بلافاصله شکسته شدند و کل گروه های اقتصاد تولیدی "میان جهانی" مانند کارخانه های فولکس واگن با شماری برابر با  ۶۰۰ هزار کارمند و کارگر را فلج کرد. در مقابل تولید کننده های منطقه ای با سطح بالایی از ادغام عمودی (تولید داخلی به جای خرید از ارزان ترین ارائه دهنده خارج از کشور )، نه تنها مشکلی برای پیشبرد تولیدات خود نداشتند، بلکه نیازمند نیروی کار بیشتری از میان شهروندان خود نیز شدند.

بهترین و عملی ترین راهکار غلبه بر بحران اقتصادی ـ اجتماعی و اقلیمی اقدامات منطقه ای است که تولید بر پایه نیاز منطقه ای را جایگزین سیاست اقتصادی تولید بیش از حد با محور "جهانی سازی" کند.

https://www.infosperber.ch/Artikel/Politik/Deglobalisierung-Nationalstaat-Ferien-Schweiz

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 758 - 24 مهر ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت