راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مسمومیت ناوالنی

جنجالی علیه

خط لوله گاز

روسیه به آلمان!

عسگر داوودی

 

جنجال سازی خبری از جمله وظایف بخشی از رسانه های وابسته به قدرت ها در بعضی از کشورها است. سوال این است، برای یک علاقمند اخبار روزانه معمولا کدام یک از خبرهای کوتاه زیر در طول روز و یا هفته می تواند جالب، مهم و پراطلاعات باشد:

ـ خبر اول، گزارشگر ویژه سازمان ملل اقدام عربستان در مختومه کردن پرونده قتل «جمال قاشقچی» در کنسولگری عربستان در استامبول را محکوم کرد. سازمان ملل معتقد است احکام صادره فاقد مشروعیت می باشد. چرا در باره ارتباط «محمد بن سلمان» در این قتل تحقیق نشده است!؟

ـ خبر دوم، انتشارکتاب «تمامی ماجرا » خاطرات مری ترامپ، برادرزاده دونالد ترامپ، از چهره سیاستمدار جنجالی آمریکا ترامپ پرده برداشته واز پشت پرده الیگارشی قدرت در آمریکا اطلاع می دهد. این کتاب با ادبیاتی هیجان انگیز از زبان یک روانشناس بالینی از شخصیت ترامپ و این که محصول تربیت پدری فاقد علاقه در خانواده بوده است، خبر می دهد.

ـ خبر سوم، آژانس بین المللی اتمی و ایران توافق کردند تا همکاری های خود را بیش از بیش تقویت کنند و اعتماد متقابل را به منظور اجرای کامل موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی به آن که از  16ژانویه 2016 بصورت موقت توسط ایران در حال اجرا است، ارتقا دهند.

ـ خبر چهارم، کتاب «نفت و خون ـ محمد بن سلمان در جستجوی قدرت جهانی» نوشته دوتن از روزنامه نگاران «وال استریت ژورنال» از جزئیات جشن 50 میلیون دلاری ولیعهد سعودی در یک جزیره خصوصی در «مالدیو» پرده برداشته است.

ـ خبر پنجم، شاهزاده آندرو (فرزند سوم ملکه الیزابت و شاهزاده فلیپ) توسط دادستانی امریکا احضار شده است. او به دنبال افشاء رسوائی جنسی با یک مدل 17 ساله مجبور به کناره گیری از وظایف سلطنتی شده است. دلالی این موضوع را خانم «مسکول» و دوست میلیونرش «اپسیتن» برای او انجام داده بودند. خانم مسکول در حال محاکمه و همکار و دوست میلیونرش «اپسیتن» پس از دستیگری، ظاهرا در زندان خودکشی کرد (اعلام شد که زمان خودکشی او دوربین های زندان خاموش بوده اند!).در این رابطه وجود یک شبکه جنسی اغفال ومبادلات دختران باکره اغلب از اروپای شرقی در بین میلیونرها، پای خانواده ترامپ را نیز به میان کشیده است.

ـ الکسی ناوالنی از فعالان اپوزیسیون در روسیه به دلیل آنچه که مسئولین آلمان آنرا «مسمومیت از طریق سم نوی چووک» اعلام کرده اند. در یکی از بیمارستان های برلین بستری شده است. حال عمومی او بهتر اعلام شده است.

 

حالا سوال این است: کدام یک از خبر های بالا برای خواننده دارای اهمیت خبری بیشتری است. قضاوت در این رابطه را میتوان به خواننده واگذار کرد، چرا این چند خبر بالا را برای قضاوت خواننده ذکر کردم؟ به این دلیل که رسانه های غربی بویژه در اروپا دریک هفته گذشته پایشان را در یک کفش کرده و به اشاره مسئولین حکومتی خود بویژه در آلمان تمام هم و غم خود را برای انتشار اخبار و تحلیل های مربوط به الکسی ناوالنی و علیه پوتین و الکساندر لوکاشینکو گذاشتند. ظاهرا مهم تر از مسمومیت ناوالنی که اتفاقا از کمُا هم در آمده و لابد بزودی سخن هم خواهد گفت (اگر گفته هایش نفی تبلیغات اخیر باشد بعید است پخش شود) اتفاق و خبر مهمی روی نداده است!

 این روزها بویژه در آلمان تمام راه ها به روسیه و پوتین ختم می شود! اخبار، تفسیرها، تحلیل ها، میزگردها، گزارش ها همه و همه با عزمی جزم در حال نکوهش و محکوم کردن روسیه و پوتین می باشند در حالی که اصلا تاکنون حتی یک سند مشخص و معین در رابطه با مسموم کردن ناوالنی توسط مسئولین دولتی روسیه منتشر نشده است. فقط مرکل صدر اعظم آلمان اعلام کرده است تحقیقات ما در آزمایشگاه ارتش آلمان، نشان می دهد که این شخص توسط سم «نوی چووک» مسموم شده است و این سم نیز تولیدی زمان شوروی است. همین! در نتیجه بدون هیچ مدرکی مسئولین دولتی آلمان به طور مستقیم و غیر مستقیم پای شخص پوتین را به میان کشیده اند. کلیه احزاب سیاسی آلمان به جز «حزب چپ» در محکوم کردن مسئولین دولتی روسیه بویژه پوتین در حال ربودن گوی سبقت از همدیگر هستند. «حزب سبزهای آلمان» که همواره در بین جریانات روشنفکری آلمان پدیده ای متناقص و غیرعادی محسوب شده نیز به این کارناوال سیاسی پیوسته و مدعی شده که باید با تحریم روسیه در مقابل آنچه اقدامات خودسرانه روسیه نامیده می شود ایستاد. لازم به یاد آوری است که حزب سبزهای آلمان در صف دریافت کنندگان کمک مالی از کنسرن های آلمانی و خارجی می باشد و در اعلام این موضوع نیز هیچ ابائی ندارد.  تنها احزاب سیاسی آلمان که حاضر نیستند با وجود وضع مالی نامناسب از کنسرن های سرمایه داری کمک مالی دریافت کند «حزب چپ آلمان» و «حزب کمونیست آلمان» می باشند. همچنین مسئولین حزب چپ آلمان حاضر نیستند در صف کارناوال دولت آلمان علیه مسئولین دولتی روسیه و شخص پوتین وارد شوند و از مدعیان این اتهام زنی قاطعانه می خواهند تا قبل از اینکه دهانشان را به اتهام علیه این و آن باز کنند مدرک و سند مشخص و معینی درباره دخالت مشخص مسئولین دولتی روسیه ارائه دهند. مسئولین «حزب چپ آلمان» اعلام کرده اند که دولت روسیه پس از اطلاع از مسمومیت ناوالنی به موقع و بدون هیچ تاخیری با اعزام نیروهای پزشکی به محل، به انتقال او به مراکز درمانی اقدام کرده، به دستور مسئولین دولتی معاینه و بررسی حال ناوالنی به طور کامل و بدون هیچ عیب و نقص و کمبود توسط تیم پزشکی انجام شده و هیچگونه ممانعتی برای اعزام فرد مسموم به آلمان بعمل نیآمده است.

«حزب چپ آلمان» تا زمان تحقیق کامل و اعلام نتایج تحقیقات بی طرفانه، قاطعانه مخالف ایجاد شک و تردید در رسانه ها علیه این یا آن شخص است و چنین اعمالی را دور از شان کشوری می داند که خود را دارای جامعه مدنی و دارای حق آزادی بیان اعلام می کند.«حزب چپ آلمان» این ادعا را که سم «نوی چووک» فقط در انحصار دولت روسیه بوده، مردود می داند و با استناد به تحقیقات رسانه های آلمان، از جمله رسانه های: «روزنامه جنوب آلمان»، «روزنامه زمان» و «آن.د.ار.»، استدال می کند که اولا مرکز استقرار این سم در زمان شوروی بطور مشخص جمهوری ازبکستان بوده است و پس از فروپاشی و استقلال ازبکستان، این کشور از مراکز امنیتی آمریکا خواسته است تا به ازبکستان رفته و به پاک سازی مناطق آلوده مربوطه اقدام کنند در نتیجه این سم در دسترس هیئت اعزامی امریکا به ازبکستان نیزقرار داشته است. موضوع بعدی اینکه این سم در سالهای 1990 توسط عوامل اطلاعاتی حاضر در ازبکستان یا از طریق عوامل ازبکستان و یا از طریق عوامل همکار با سازمان های امنیتی آلمان از جمله «ب. ان. د» (اداره اطلاعات آلمان) به آلمان منتقل شده و در اختیار یک سازمان اطلاعاتی دیگر آلمان نیز قرار گرفته است. موضوع سوم اینکه این سم از طریق اداره اطلاعات آلمان به کشور سوئد نیز جهت تحقیقات منتقل شده است. موضوع چهارم اینکه همزمان در دولت هلموت کهل صدراعظم وقت المان در رابطه با این سم یک گروه کاری شامل 5 کشور به اضافه آلمان تشکیل شد تا روی این سم در لابراتوارهای کشورهای خود تحقیق کنند. در نتیجه علاوه بر آلمان کشورهای دیگری نیز به این سم دسترسی داشته اند. موضوع پنجم این است که ممکن است این سم از طریق عوامل مافیای فعال در منطقه شوروی سابق در دسترس افراد غیرمسئول قرار گرفته شده باشد. در نتیجه فقط و فقط اعلام دائمی این موضوع که این سم در اختیار مسکو بوده است موضوعی غلط و غیر عادی است. موضوع ششم اینکه این سم در درگیریهای میان عوامل مافیای بلغارستان علیه همدیگر بکار گرفته شده است. در رابطه با مسمومیست ناوالنی نیز «حزب چپ آلمان» معتقد است که حتی امکان و احتمال یک عمل غیرمسئولانه فردی توسط یک عامل امنیتی که خودسرانه به دلایل مختلف اقدام کرده باشد نیز ممکن است. همانطور که ممکن است عمل مسمومیت ناوالنی بمنظور بهم زدن رابطه مسکو با کشور های اروپائی بویژه آلمان بوده باشد. مسئولین «حزب چپ آلمان» می گویند تعجب ما در این است که دولت آلمان و احزابی مثل دموکرات های آزاد و یا  حزب سبزها از طرفی دولت روسیه و شخص پوتین را محکوم می کنند واز طرف دیگر می گویند دولت روسیه و شخص پوتین در این رابطه توضیح دهد! اگر برای شما دخالت روسیه ثابت شده است که دیگر توضیح روسیه ارزشی ندارد! خوب اگر شما مطمئن هستید که این عمل غیرانسانی توسط دولت یا بدستور پوتین انجام گرفته دیگر چرا از او در این باره توضیح می خواهید!؟ البته دولت روسیه اطلاعات خود را در این رابطه در اینترنت منتشر کرده است اما مسئولین آلمانی حتی حاضر نیستند در این رابطه در ملع عام حتی کلمه ای بر زبان آورند! از طرفی الکسی ناوالنی اصلا شخص خطرناک و موی دماغی برای دولت روسیه و شخص پوتین محسوب نمی شود چرا که آمار و ارقام نشان می دهد که او خارج از جنجال سازی های اینترنتی خود، اساسا پایگاهی در بین مردم روسیه ندارد. مطابق برآورد «صدای آلمان» که رسانه خبری آلمان برای خارج از کشور محسوب می شود، او در صورت حضور در انتخابات فقط یک درصد رای انتخاب کنندگان روس را می توانست بدست آورد. در حالی که دبیر اول حزب کمونیست روسیه «گنادی زیگانف» 10 در صد آرا را بدست آورده است. در نتیجه اصلا ناوالنی خطری برای پوتین محصوب نمی شود. البته او یک ناسیونالیست شدیدا راستگرا است و آرزو دارد تا گرجستان مرکز ناتو در منطقه شود. او پناهندگان را «سوسک» می شناسد. استدال هائی از این نوع که عمل مسموم کردن ناوالنی به انتقام ایجاد نارضایتی در بلاروس انجام گرفته است فقط یک شوخی سیاسی و یا ناشی از یک بی اطلاعی سیاسی مدعی چنین نظریاتی است. مسئولین «حزب چپ آلمان» از رسانه ها و مدعیان دخالت روسیه در مسمومیت می پرسند که چرا زمانی که یک روزنامه نگار معروف از یک نشریه معروف بین المللی در کنسولگری عربستان در استانبول با اره برقی سلاخی شد به فکر تحریم و جوسازی علیه عربستان نیفتادند؟ چرا زمانی که به وضوع مشخص شد که «قاشقچی» در کنسولگری عربستان قطعه قطعه شده و قطعات جسدش به چاه کنسولگری انداخته شد نگران آزادی بیان، حقوق بشر نبودند؟ چرا مسئولین عربستان را محکوم و به تحریم تهدید نکردند؟ چرا همچنان به عربستان سعودی اسلحه صادر می کنید؟ و یا چرا در جریان جوسازی دولت جرج . دبلیو. بوش. برای تجاوز به عراق توسط «کالین پاول» وزیر خارجه وقت آمریکا که در تلویزیون حاضر شد و مدعی شد، نمونه داخل لوله آزمایشگاهی را که در اختیار دارد و نمونه ای از اتم صدام برای تولید بمب اتم است به این دروغ تاریخی عکس العمل نشان ندادند؟ آیا مسمومیت یک فرد در روسیه از همه موارد مهم تر می باشد که این جنجال رسانه ای را راه انداخته اند؟ «حزب چپ آلمان» براین عقیده است که جریاناتی بشدت راستگرا مستقر در آمریکا و آلمان در هماهنگ با سیاست های (نه فقط ترامپ) در آمریکا می کوشند تا مناسبات سیاسی ـ اقتصادی میان روسیه و آلمان را متشنج کنند. از جمله این جریانات که به گفته مسئولین حزب چپ در صحنه سیاسی آلمان نیز خود را پنهان هم نمی کند، اندیشکده های:

- transatlantic community

- Atlantik-Brücke e. V.

- Aspen Institute Germany

می باشند.

کوشش برای به هم زدن ساخت خط لوله گاز «جریان شمالی-2» معروف به استریم 2 از طرف هر دو جریان سیاسی حاکم بر آمریکا یعنی «حزب جمهوریخواه» و «حزب دموکرات» پیگیری می شود یعنی این فقط ترامپ نیست که آلمان را در این رابطه تهدید به تحریم می کند بلکه حزب نئو لیبرالیست های دموکرات نیز در این رابطه به ساز راست افراطی در حزب جمهوری خواه می رقصد و در آلمان نیز بویژه محافل راستگرای نئولیبرالیست طرفدار مناسبات با هر دو حزب آمریکا به حریق دامن می زنند. «نوربرت روتگن» رئیس کمیته روابط خارجی در پارلمان آلمان یکی از این عناصر بشدت راست فعال در عرصه سیاسی این کشور است. او که می کوشید به ریاست حزب دموکرات مسیحی آلمان برسد و در این عرصه ناکام ماند، هم اکنون نیز خود را ناامیدانه کاندید نخست وزیری آلمان کرده است که طبق برآوردها نفر پنجم از جمع پنج کاندید نامزد نخست وزیری است، در نتیجه او در این عرصه نیز ناکام خواهد ماند. «نوربرت روتگن» بشدت مخالف دولت های چین، روسیه و ایران است. او بود که در ماه های گذشته در رسانه های آلمان خواستار پیوستن نیروهای نظامی این کشور به نیروی های گشت زن آمریکا در خلیج فارس شد که البته نتیجه ای نیز از این کوشش هایش نگرفت. «نوربرت روتگن» همچنین طرفدار تحریم و حتی برچیده شدن «جریان شمالی ـ 2» است. «حزب چپ آلمان» در رابطه با امکان حذف قرارداد گازی میان روسیه و آلمان معتقد است که آلمان حتی در زمان جنگ سرد و بعد از جنگ جهانی دوم نیز همیشه از روسیه گاز وارد می کرده ودر طول این مدت اتفاقات مشابه تاثیری بر واردات گاز از روسیه نداشته و خط لوله «جریان شمالی ـ1» همچنان در حال انتقال گاز به آلمان است. برای راه اندازی «جریان شمالی ـ 2» بیش از 100 شرکت از 12 کشور اروپائی حدود 12 میلیارد یورو هزینه و سرمایه گذاری کرده اند که نصف مبلغ سرمایه گذاری از طرف شرکت های آلمانی می باشد. در ضمن خط لوله «جریان شمالی ـ 1» نسبتا فرسوده شده و لازم است بدون تاخیر «جریان شمالی ـ 2» که فقط 48 کیلومتر از آن برای اتمام کار باقی مانده، تمام و راه اندازی شود. چکیده نظرات مسئولین «حزب چپ آلمان» این است که تحریم ها علیه روسیه همانطور که در سالهای گذشته شاهدش هستیم تاثیری در عملکرد درست یا غلط در روسیه نداشته و ندارد در نتیجه بی مورد است. بدون در دست داشتن مدارک محکمه پسند و مستدل ایراد اتهام و جو سازی علیه این یا آن مسئول سیاسی امر نکوهیده و بی نتیجه است. از طرفی روز یکشنبه گذشته در مسکو اعلام شد که دولت آلمان خود از شفاف سازی درباره پرونده مسمومیت آلکسی ناوالنی جلوگیری می کند. یک سخنگوی کرملین اعلام کرد که برلین بررسی ها یی را که خود خواستار آن است به تاخیر می اندازد!

عکس: ناوالنی در یک فیلم ویدئوئی که از او برداشته شده است. او در این فیلم و تصویر می کوشد با رفتاری شوخ طبعانه منظور خود را تفهیم کند.

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 754 - 20 شهریور ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت