راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سقوط رئیسی در گردابی که دولت سایه

علیه روحانی بوجود آورد!

 

دولت ابراهیم رئیسی با شتاب به سمت بن بست حرکت می کند. هیچ دولتی در تاریخ جمهوری اسلامی نبوده که در ظرف سه ماه به آنچنان گردابی سقوط کند که دولت رئیسی در آن فرو رفته. این سقوط، در ادامه و پیامد آن روندی است که ابراهیم رئیسی را به ریاست جمهوری رساند. دلیل اصلی نابسامانی شتابگیر اوضاع در این واقعیت است که در طول هشت سال دولت روحانی یک دولت موازی زیر بال و پر بیت رهبری تشکیل شد که همه هدف خود را زمین زدن دولت روحانی و اقتصاد کشور قرار داده بود. این دولت سایه در تب و تاب کسب قدرت کمترین اهمیتی به این واقعیت نداد که اگر اقتصاد کشور زمین گیر شود هر دولت دیگری را – ولو اصولگرا یا سپاهی – زمین گیر خواهد کرد. بنابراین، ادعای اینکه دولت رئیسی وارث ویرانی های دولت روحانی است در اساس نادرست است. دولت رئیسی وارث میراثی است که خود کارگزاران امروزین آن بر جای گذاشتند و تا آنجا که توانستند هر نوع امکان بهبود در اضاع کشور را با بن بست مواجه کردند. بارزترین نمونه آن برجام بود که تمام کوشش خود را برای بی نتیجه گذاشتن آن به کار گرفتند.

این کوشش برای زمین زدن دولت روحانی همراه با تبلیغات ساده نگارانه ای شد که اکنون بندی بر پای دولت رئیسی شده است. مانند این ادعا که با ورود 300 میلیون دلار ارز به بازار می توان بهای دلار را به 5 هزار تومان رساند در حالیکه در ظرف همین سه ماه بهای دلار از 23 هزار تومان به 30 هزار رسیده و 7000 تومان افزایش یافته است و مردم می پرسند آن 300 میلیون دلار معلوم نیست چرا وارد بازار نمی شود؟ این در شرایطی است که در همین چند ماه بهای کالاها که گفته می شد با یک دستور "انقلابی" کاهش پیدا خواهد کرد بین 50 تا 70 درصد افزایش یافته است. یا ادعای توان ساخت یک میلیون مسکن در سال که در ظرف سه ماه یک واحد آن هم ساخته نشده، یا این ادعا که دولت روحانی دولت اداری بود در حالیکه دولت رئیسی دولت "پای کار" و در صحنه است که در جریان اعتراضات اصفهان مردم دیدند که ابراهیم رئیسی حتی یک نماینده هم بین مردم نفرستاد چه رسد به آنکه خودش پای کار حضور پیدا کند تا کار به چماق و گارد ویژه و تفنگ و ساچمه نکشد.

در کنار اینها انتصاب های گسترده فامیلی و گماردن افراد بدون صلاحیت در راس نهادهای تخصصی حتی سرسخت ترین امیدواران به دولت رئیسی را هم بشدت سرخورده کرده است. نوع برخورد کارگزاران دولت رئیسی مانند کسانی است که به یک ثروت غارتی دست پیدا کرده اند و می خواهند از فرصت کوتاهی که در اختیار دارند برای غارت استفاده کنند. حضور یک هیئت 40 نفره همراه با اعضای خانواده و فک و فامیل در وین به قصد گردش و تفریح با هزینه ملت که یادآور سفر احمدی نژاد به نیویورک است نماد روشنی از این نگاه غارتگرانه به اموال ملی و عمومی در این دولت است.

گماردن افرادی نظیر قالیباف یا علیرضا زاکانی در هیئت امنای دانشگاه تهران بعنوان مهمترین دستگاه علمی کشور بازتاب بسیار منفی حتی در میان امیدواران به دولت رئیسی داشته است و به آنها نشان داده که همه جنگ آنها با دولت روحانی بر سر این انتصاب ها و گرفتن و تقسیم پست و مقام ها بوده است. حتی بسیاری از اساتید مذهبی که با حکومت رابطه خوبی داشته اند و حامی آن بوده اند نیز منتقد این انتصاب ها هستند و نمی توانند از آنها دربرابر همکاران خود دفاع کنند. 

کوشش برای فیلترینگ اینترنت تحت عنوان "صیانت" از مردم نیز جنبه دیگری از بن بست دولت رئیسی است آن هم در شرایطی که اینترنت با زندگی و فراغت و کسب و کار مردم صرفنظر از طبقه و جایگاه اجتماعی آنها و شهری و روستایی بودن گره خورده و دست زدن و قطع آن می تواند حتی موجب انفجارهای اجتماعی شود. اقدامات بی ریشه دیگر مانند دستور خواندن نماز در دانشگاه آن هم در شرایطی که مسئله اصلی دانشگاه ها موج مهاجرت اساتید و دانشجویان و متخصصان و مهندسان و مبتکران است که نشان از بیگانه بودن کارگزاران این دولت با واقعیت های جامعه و میزان بی ریشگی آنها دارد.

به این ترتیب دولت رئیسی نه تنها از نظر اقتصادی نتوانسته در این چند ماهه کمترین امکان بهبودی را بوجود آورد و مردم را بشدت نگران آینده کرده است، بلکه از نظر فرهنگی و اجتماعی نیز شکست خورده است، شکستی که در آینده بیشتر آشکار خواهد شد!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 813  - 17 آذر 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت