راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

پیوند روسیه و چین

در مسیر

تکامل بیشتر!

ساویتسکایا راسیا- ترجمه آزاده اسفندیاری

  

روز اول ژوئن ایوان ملینکوف، معاون اول رئیس دومای دولتی (مجلس فدرال فدراسیون روسیه) و معاون اول رهبر حزب کمونیست این کشور، رئیس انجمن دوستی روسیه و چین در ششمین کنفرانس بین المللی «روسیه و چین، همکاری در دوره جدید» شرکت کرد. برگزارکنندگان این کنفرانس، شورای امور بین الملل روسیه و آکادمی علوم اجتماعی چین بودند.

زمان برگزاری این رویداد، همزمان با بیستمین سالگرد پیمان همسایگی دوستی و همکاری بین روسیه و جمهوری خلق چین بود که پایه و اساس ایجاد نوع جدیدی از روابط بین دو کشور را بنا نهاد.
وزرای امور خارجه روسیه و چین، سرگئی لاوروف و چین، وانگ یی، همراه برخی از دولتمردان، سیاستمداران، کارشناسان برجسته و دانشمندان دو کشور که در جهت توسعه روابط روسیه و چین فعالیت می کنند، در این کنفرانس شرکت کردند. در این اجلاسیه ایوان ملینکوف، به نمایندگی از دومای دولتی و انجمن دوستی روسیه و چین، گزارشی بدین شرح ارائه داد:

حضار محترم، همکاران، رفقا و دوستان عزیز! باعث مسرت و خوشحالی است که در این جمع چهره های آشنای زیادی را مشاهده می کنم. در ابتدا می خواهم از مقامات روسیه و چین، جهت برگزاری این مراسم و دعوت من برای شرکت در این کنفرانس، سپاسگزاری کنم. از طرفی، زمان برگزاری این رویداد با اهمیت، همزمان است با بیستمین سالگرد پیمان ارزشمند دوستی و همکاری بین روسیه و جمهوری خلق چین. ما با اتکاء به تجربیات گذشته، نمود درخشان مشارکت خود را با یک استراتژی همه جانبه تجزیه و تحلیل می کنیم. مرحله‌ ای که یک موفقیت بزرگ را شامل می شود.

از طرف دیگر، تمرکز بر همکاری دوره جدید است و ما در حال بحث و گفتگو در مورد آینده می باشیم. ضمن این که برای ما قابل درک است که در بسیاری از موارد نگاه‌های دیگر کشورها به روند چشم انداز روابط ما بستگی دارد و همین موضوع مسئولیت مشترک بزرگی را برای ما به وجود می آورد.

مجموعه سوالات ارائه شده برای این جلسه از ویژگی ها و خصوصیات اساسی همکاری های روسیه و چین صحبت به میان می آورد. با این اعتقاد که، روند اصلی تاریخ در بنیان حرکت آن است. یعنی تاریخی و ژئوپلیتیکی. برای این که پویایی و چگونگی روابط دو کشور بهتر درک شود منطقی است به گذشته برگردیم.
پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (
10 سال قبل از انعقاد پیمان) روسیه در اجرای سیاست حاکمیت خود از جمله سیاست خارجی با مشکلاتی بغرنجی مواجه شد. هیچ راز پنهانی نیست که در دهه 90 قرن گذشته، مشاوران خارجی از غرب، مسئولیت تعداد قابل توجهی از نهادهای دولتی را برعهده داشتند. شغال های سیاسی برای تکه پاره کردن غنایم خود هر آنچه در توان داشتند به کار گرفتند. یعنی شقه کردن اقتصاد اتحاد شوروی.

با شروع قرن بیست و یکم، درست در زمان امضای پیمان دو کشور، به تدریج اوضاع رو به بهبودی گذاشت. روسیه مدرن شروع به جستجوی سیاست مستقل جدید خود کرد. در یک شرایط خاص، روسیه یکدست در دست اروپا داشت و دستی در دست آسیا. کشور ما با تاریخ و فرهنگ اروپا پیوند های زیادی دارد اما اروپایی ها انتظارات زیادی داشتند. آنها در مورد یک پروژه بزرگ «از لیسبون تا ولادی وستوک» صحبت می کردند.

نمایان شدن واقعیت عدم استقلال اروپا، خواه غرب و خواه شرق آن برای روسیه زمان بر بود. در یک روند، اروپایی ها همه رهبران کم و بیش مستقل خود را بازنشسته کردند و به جای آن‌ها نسل جدیدی از سیاستمدارانی که وابستگی خود را به واشنگتن و یا بروکسل ابراز می داشتند جای گرفتند. به این ترتیب ما  سیلی از حوادث و بحران ها را برای خود ساختیم: دموکراسی، هویت ملی، رهنمودهای معنوی... صحبت درباره چیزی «نامفهوم» و «سودمند متقابل» وضعیت را دشوار تر کرد.

 طی سالها همه چیز «در مقایسه‌ها آموخته می شوند» و در یک روند تفاوت‌ها خود را به خوبی به ما نشان دادند. ضمن اینکه شرایط این امکان را  فراهم می‌آورد تا چین را با ویژگی هایش، بیشتر بشناسیم و همکاری‌های قابل پیش‌ بینی را به اجرا بگذاریم.

پس از یک دوره جدائی با چین، تبادل عملی در موضوعات خاص و ارتباط محرمانه، به تدریج روابط را نزدیک و نزدیکتر کردیم. این نقش حیاتی، دست آورد مقامات ارشد کشورهای ما خصوصا روابط شخصی آنها و شرایط عینی تاریخی بود. مهم تر از همه: تماس بین ارزشهای ملی و رویکردهای بلند مدت دو کشور. نفی جنگ و پی‌ گیری صلح. توجه به منافع جمع و گفتن نه به خود بینی. توجه به منافع متقابل و نه مخالفت با آن.

 تمدن روسیه با داشتن دولت هزار ساله و تجربه منحصر به فرد اتحاد جماهیر شوروی، چین، با داشتن یکی از قدیمی ترین تمدن‌ها در تاریخ بشر، دارای پتانسیل بسیار زیادی است که برای تعادل بخشیدن به دستور کار بین المللی مؤثر می باشد. با تکیه بر گذشته های درخشان، دو کشور در آینده می توانند نقش تعیین کننده ای در مسیر پیشرفت توسعه اقتصادی و فناوری در اقصا نقاط جهان اجرا کنند. مسلماً این روند، برای کسانی که چنین برنامه هایی را بر نمی تابند واضح است و تلخ . به همین دلیل است که هم اکنون اطلاعات بیشتری در مورد برنامه های ادعایی « نقش موذیانه چین درباره روسیه منتشر می شود». تلاش برای ایجاد تصویری« تهدید از طرف شرق» در نگاه روس ها در حال انجام است.

ما «خیرخواهانی» از این دست را می شناسیم. آنها مفتون چنین طرح هایی می باشند. شاید آنها بخواهند ترفند «نیکسون-کیسینجر» اواخر دهه 60 - اوایل دهه 70 قرن گذشته را برای تضعیف روابط بین دو کشور قدرتمند تکرار کنند. ما در برابر این ترفندها واکسینه شده ایم. باید توجه داشت که هنگام انتخاب شعار  امضای پیمان بیست سال پیش ما: « رابطه دوستی برای همیشه، دشمنی هرگز» تصادفی نبود.

البته سیاست و منافع ژئوپلیتیک نه شعر است و نه کلمات عاشقانه. شکی نیست که هر کشور منافع خاص خود را دارد. روسیه و جمهوری خلق چین قبل از هر چیز به فکر رفاه، انجام وظایف ملی برای مردم خود، حفاظت از مرزها و خطوط قرمز خود هستند. لذا زندگی واقعیت غیر قابل انکار دیگری را نیز ثابت می کند: در شرایط جهان تک قطبی تحمیل شده، بسیار دشوار است که جدا جدا و پراکنده عمل کنیم و سودای حل مشکلات جهانی را داشته باشیم.

برای ما شنیدن سخنان اخیر وانگ یی، وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین، مبنی بر این که مقامات چین قصد دارند حمایت خود را از روسیه در برابر تشدید تحریم های غرب علیه مسکو بیشتر کنند، امید وار کننده بود. حتی چنین فرمول بندی های نمادین نه تنها برای سیاستمداران بلکه برای افراد جامعه روسیه نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. از دید گاه مردم روسیه، همبستگی مفهوم بسیار ویژه ای دارد و آن ها می دانند به چه نحو ارزش گذاری کنند.

رهبران ما همواره تکرار کرده اند، ما هیچ بلوک یا اتحاد نظامی ایجاد نخواهیم کرد. این موضع درستی است اما این نیز درست است که راه رسیدن به جهانی چند قطبی تنها از طریق همکاری ژئوپلیتیک کشور هایی که به چنین جهانی تمایل دارند قابل دست یابی است.

از قرن بیست و یکم، تا به حال «سه هفت دوره» گذشته است. روسیه برای جهانی چند قطبی می جنگد و در برابر گسترش نظامی و فرهنگی جهانی سازی به روش آمریکایی مقاومت می کند.

به یاد بیاوریم، سال 2007 ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در سخنرانی خود در شهر مونیخ آلمان مشکلات جهانی را به صراحت و روشنی بیان کرد. سال 2014 وقتی شاهین ها منقار خود را در مرزهای روسیه نشان دادند، دیگر فرصتی برای گفتگو باقی نمی ماند. در شرایطی که مقامات غربی به توافق نامه ای که در کیف توسط نمایندگان عالی خود امضا شد خیانت کردند ما مجبور شدیم قاطعانه عمل کنیم. هم‌ اکنون در سال 2021 هنگامی که سطح تشدید حملات و اتهامات به اوج خود رسیده اند، رهبر همیشه مودب روسیه از اصطلاح « دندانهای متجاوز را خواهیم کشید» استفاده کرده است. اگر خواهان شنیدن ازاین نوع اصطلاحات نیستید، در این صورت به بینید چه کاری می‌توانید انجام دهید و چه روشی را در پیش بگیرید.

روسیه کشوری است صلح طلب. بیاد داشته باشیم، کشور ما نبود که در اواسط قرن 20 جنگ سرد را آغاز کرد. برعکس، اتحاد جماهیر شوروی، با داشتن قدرت و نفوذ عظیم خود در جهان پس از جنگ دوم جهانی، در همه کنفرانس های مربوط به ایجاد سازمان ملل متحد، هیئت نمایندگی آن به طور دائم و قاطعانه از تشکیل این سازمان جهانی حمایت می کرد. فعالیت های این سازمان از همان ابتدا بر اساس اصول دموکراتیک آغاز به کار کرد…

در شرایط حاضر، روسیه و چین می توانند یک نمونه از برنامه های مثبت و سازنده ای را مقابل دید همگان قرار دهند. سالهای زیادی است که به عمق روابط روسیه و چین توجه داشته ام. رابطه بین ایالتی، بین پارلمانی و بین حزبی. من در رأس انجمن دوستی روسیه و چین، طی دو سال گذشته شاهد توجه یک  لایه‌ ای عظیم از مردم، چه در روسیه و چه در چین بوده ام. آن ها با اشتیاق فراوان و علاقمندی صادقانه به یکدیگر، جهت اقدام به سازماندهی رویدادها، جاری سازی اعتلای سنت ها و دستاوردهای دو کشور آمادگی دارند. در این روند یک احساس کاملاً صمیمانه ای وجود دارد که از طریق نزدیک شدن به مردم، می‌ توان پروژه های مشترک را با وجود تفاوت زبان و موانع احتمالی دیگر اجرا کرد.

در اینجا صحبت بر سر علاقه به زیبایی خط قرمز یا خط های چینی نیست. بلکه صحبت بر سر دوستی دانشمندان، کارآفرینان، دانشجویان، ورزشکاران، پزشکان و غیره، با توجه به گسترده ترین لیست ممکن  در تمام رده های اجتماعی، گروه های سنی و حرفه ای در میان است.

ما از این طریق می توانیم پایگاه اجتماعی روابط دو کشور را گسترش داده و تقویت کنیم. علاوه بر این، امروزه سیستم های ارتباطی مدرن به شهروندان این امکان را می دهد تا- جدا از فاصله جغرافیایی- به یک دیگر نزدیکتر باشند. اگر علاقه متقابل شهروندان ما نسبت به یکدیگر به یک جریان عبور از یک مسیر تبدیل شود، کشتی مشترک بین ایالتی ما سریع تر و با اطمینان بیشتری بر روی چنین رودخانه ای حرکت خواهد کرد. کیفیت کار کشتی مربوط است به تلاش عمل سیاستمداران. قطعاً سرعت پیشرفت کار و تجارت حاصل آن به نفع مردم خواهد بود.

در پایان سخنان خود می خواهم توجه شما را به یک کلمه در متن معاهده دوستی ما جلب کنم: کلمه‌ ای با اهمیت، « حسن همجواری». قسمت اول این دو کلمه بسیار قوی است. بگذارید روابط ما تحت عنوان کلمه « خوبی» برای روسیه و چین، همین طور برای همه مردم جهان عمومیت پیدا کند!

http://www.sovross.ru/articles/2127/52254

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 790  -  19 خرداد 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت