راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

انتخاب و انتخابات

ادامه تکامل حیات

اجتماعی بشر است!

على جهرمی

  

انتخابات ریاست جمهوری در ایران به پایان رسید و نتایج رسمی آن اعلام شد. این نتایج نشان دهنده عدم شناخت علمی از انتخابات وبهره جوئی ازاین حق طبیعی، مدنی و قانونمند از صندوق رأی از سوی بخش مهمی از فعالان سیاسی و بخشی از مردم بود که نتیجه آن قبضه قدرت مطلق توسط جناح راست در ج. اسلامی است.

جهت تبیین مقوله انتخابات لازم است که به پیشینه رشد و اهمیت و کارآمدی این پدیده که درجهان  معاصر به نوبه و بجای خود بی بدیل است بطور اجمالی اشاره ای شود.

واژه حضور در عرصه های مختلف هستی اجتماعی آنچنان که عمده فیلسوفان قرن20  و 21 تفسیر و تأویل (هرمنوت) کرده اند، نشان از حضور آگاهانه انسان و از جمله حضوری انتخاب محور در تمامی عرصه های هستی اجتماعی دارد. پدیده انتخاب سرشتی طبیعی است در دل حیات تمامی جانداران جاری، ازآبزیان تا پرندگان وانسان در درازنای تاریخ .

انتخاب همزاد آزادی است و به درستی حق طبیعی انسانها بشمار می رود. این دو پدیده در روند طبیعی تکامل حیات همراه و همدمند و درسیر و روند تکاملی خود سر به عرصه هستی اجتماعی در عالی ترین اشکال فردی و جمعی حیات انسانی از جمله درحوزه سیاسی  سر بر آورده و نقش ایفا می کنند. سیرتکاملی پدیده انتخاب و انتخابات که همواره بطور طبیعی با مقوله آزادی عجین بوده با تمام ابعاد فرهنگ  معنوی همچون حقوق، قانون، علم  و هنردر شناخت انسان در چیستی هستی جهان و کیستی خودش، رو به عالی تر شدن داشته است. از جوامع ابتدائی پیش از باستان تا شکل گیری تمدنها و دولت شهرهای یونانی و با شکل گیری نهادهای مردمی و بسط و توسعه قوانین نهادهای انتخابی سیر تکاملی و عمل و عملکرد پدیده انتخاب و انتخابات بنا به سطح رشد فرهنگ عمومی و ساختار سیاسی و اجتماعی آن جامعه رو به تحول و تعمیق وهر چه بیشتر هنجارمندتر شدن داشته است. این سیرتکاملی نقاط عطفی داشته که به نظر نگارنده مباحثات و دیدگاههای ژان ژاک روسو فیلسوف و جامعه شناس ابتدای عصر روشنگری که بویژه در کتاب قرارداد اجتماعی او منعکس شده، تأثیر ژرفی داشت. در تداوم نظرات و دیدگاههای دیگر فلاسفه، نظریه پردازان سیاسی و جامعه  شناسان عصر روشنگری بود که مفهوم پدیده و مقوله انتخابات و نحوه شکل گیری نهادهای قدرت بشکلی کیفی رو به تغییر و تحول گذاشت. قرارداد اجتماعی آن میثاق ملی است که در هر جامعه ای بر اساس آن به یک جامعه مدنی گام نهاده و قانون و قانونمندی حکمفرماست. از نظر روسو حاکمیت تازمانی مشروعیت دارد که موفق به جلب نظر و رضایت مردم  از طریق انتخابات آزاد باشد. روشن است که از نظر او در جامعه ای که اصل انتخاب براساس قرارداد اجتماعی (ازجمله براساس قانون اساسی مدون)حرکت میکند رعایت اصول مسالمت آمیز آن لازم و ضروری است . درهمین راستا کارل پوپر بر این نظر تأکید دارد که  انتخابات این فرصت را به مردم می دهد که از طریق مسالمت آمیز منتخب یا منتخبین خود را بر گزینند.

فلسفه وجودی انتخابات از مقولات و اموری است که در زندگی اجتماعی بعنوان یکی از بنیان ها و مؤلفه های اصلی جوامع انسانی، بویژه جوامعی است که در گیر مسائل بنیادین اقتصادی، سیاسی، حقوقی واجتماعی هستند و در عین حال سودا و آرزوی دیرینه تحول و توسعه برای گذار به یک جامعه مترقی و دمکراتیک، هر چند آرام و در عین حال سخت را بر بنیان آن و از راه مسالمت آمیز دارند .

امر و اصل انتخاب و انتخابات درهستی فردی و اجتماعی انسانها در دوران معاصر در سطوح مختلف محور و میزان سنجش سطح فرهنگی و اجتماعی جوامع و کشورهای مختلف  می باشد و بی دلیل نیز نیست که پدیده و امر انتخابات درهر کشوری از عمده ترین و مهمترین وقایع محسوب می شود. اهمیت مقوله انتخاب و حق انتخاب تا حدی جدی و حیاتی است که در سیر تفکر فلسفی، سیاسی و جامعه شناختی فلاسفه و جامعه شناسان در طول تاریخ همواره برجسته  و نقش آن به عنوان یک فاکتور و عامل بنیادین برای رسیدن به یک جامعه مدنی ، قانونمند و عقلانی بی بدیل است. چنانکه اگر انسان را بعنوان کانون هستی اجتماعی بدانیم اصل انتخاب که او در زندگی فردی و اجتماعی برای بهتر شدن روزگار خویش و محیط خود بکار می برد نماد حضورآگاهانه او در راستای تبیین کیستی خویش و چیستی جهان بشمارمی رود .

بر مبنای کانونیت اصل حق انتخاب است که توان تشخیص و شناخت انسانی برای بهتر زندگی کردن محک می خورد و جایگاه انسان و جوامع انسانی از منظر تاریخی مورد بررسی، سنجش و ارزیابی قرار می گیرد. ارسطو فیلسوف یونان باستان براساس و محور همین توانائی تشخیص و قدرت و امکان انتخاب وگزینش است که او را حیاتمندی سیاسی قلمداد می کند، کانت و دکارت او را سوژه ای اندیشنده، وهگل او و تاریخ حرکت او را عقلانی - انتخابی و مارکس انسان و حضور او را در عرصه های مختلف تاریخساز وماهیت وجودی آن را درحضور آگاهانه اش درامورهستی تعریف می کند .

ازآنجا که انتخاب حتی بشکل طبیعی نیز در زمره موضوعات کلیدی در حیات انسانی است، روشن است که این تعاریف و مفاهیم از هستی اجتماعی انسان نیز دلالت بر حضور و خواست انتخاب محور او در عرصه زندگی دارد

در عصر معاصر که تداوم عصر روشنگری است وهم اکنون نیز در اروپا و بسیاری از نقاط جهان جاری است، بنیاد تحولات اجتماعی و نضج گیری ساختارهای جوامع نوین و دمکراتیک بر اصل و حق انتخاب استوار بوده و هست. اصلی که نظام های دمکراتیک و همچنین نطفه ها و بنیادهای     سوسیالیستی نیز بعنوان عالی ترین طوراز اطوار آن با حضور آگاهانه انسان بر اساس آن شکل گرفته و یا در جریان  نضج گیری و شکل گرفتنند.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 




 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 792  -  2 تیر 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت