راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

چین
چگونه توانست
قهرمان مبارزه
با کرونا شود؟



در این روزهای آخر سال 99 که آمار غیر رسمی قربانیان کرونا 150 هزار نفر اعلام شده و خطر موج چهارم کرونا در تعطیلات و دید و بازدید های نوروزی بصورت هشدار مطرح می شود، نگاهی بیاندازیم به آن موفقیت تاریخی چین در کنترل کرونا دراین کشور:

در حالیکه در روزهای نخست شیوع ویروس کرونا در چین بسیاری از کشورهای جهان گسترش این بیماری را به ضعف مدیریت و رهبری این کشورها نسبت می دادند یا مبارزه رهبران آن کشور با شیوع بیماری را تمسخر می کردند و حتی برخی مانند آمریکا از شیوع همه گیری بیماری ابراز رضایت کرده و آن را بسود اقتصاد آمریکا معرفی می کردند، بعدها با موفقیت چین در کنترل و خاتمه کرونا نه تنها همه آن ضد تبلیغات به عکس خود تبدیل شد بلکه مجموع کشورهای غربی و سرمایه داری در برابر آزمونی بسیار سخت قرار گرفتند. آزمونی که با شیوع کرونا در امریکا و اروپا اقتصاد این کشورها را فلج کرد.این در حالی بود که همه این کشورها از فرصت و تجربه چند ماهه چین در آمادگی برای مقابله با کرونا برخوردار بودند، فرصتی که چین فاقد آن بود و باید نو و جدید بودن ویروس را تشخیص می داد و تصمیماتی را بسرعت می گرفت و به مرحله اجرا می گذاشت.
بسیاری از مردم جهان با قرنطینه همچون راهکار چین برای مبارزه با بیماری آشنا هستند و بسیاری آن را امری ساده می پنداشتند. از جمله در ایران. در حالیکه چنین نبود. به گفته کارشناسان در صورت عدم موفقیت چین در اعمال سیاست قرنطینه حداقل 10 تا 20 میلیون تن در چین بر اثر این ویروس کشته می شدند و کل اقتصاد آن کشور فرو می پاشید که پیامدهایی وحشتناک برای همه جهان داشت. از جمله این پیامدها به غیر از گسترش تلفات وحشتناک انسانی در دیگر کشورها ناشی از سفر و فرار و مهاجرت و غیره تنها در یک قلم می توانست به کمبود دارو اشاره کرد. کافیست اشاره کنیم که بزرگترین تولیدکنندگان دارو در جهان چین و هند هستند و مواد اولیه دارویی هند نیز از چین وارد می شود.
پذیرش و در پیش گرفتن سیاست قرنطینه در چین در درجه نخست به معنای درک این واقعیت بود که دارو، واکسن یا راهی برای مبارزه با بیماری وجود ندارد. درست بر خلاف ادعاهای پوچی که افرادی بعنوان متخصص در سیمای جمهوری اسلامی مطرح کردند، تنها راه جلوگیری از سرایت کرونا به دیگران قرنطینه بود. اما این تنها بخش نخست و کوچک مسئله است. قرنطینه یک شهر 11 میلیونی یعنی با جمعیتی معادل تهران یا پاریس به این آسانی نبود. ناگزیر کردن مردم یک شهر 11 میلیونی به قرنطینه یعنی تامین خوراک برای 11 میلیون تن در روز یا اجبار قانونی مردم به زدن ماسک یعنی تامین روزانه 11 میلیون ماسک فقط برای یک شهر و نزدیک به روزانه 600 میلیون ماسک برای تمام مردم چین. زیرا بر خلاف تصور عمومی تنها شهر ووهان چین نبود که در قرنطینه قرار داشت، بلکه تقریبا تمام شهرهای بزرگ چین در نوعی قرنطینه قرار گرفته بودند. مثلا پکن با جمعیتی معادل 21 میلیون تن از جمله شهرهای دیگر چین بود که در آن مقررات قرنطینه اجرا شد. تنها تفاوت قرنطینه پکن با ووهان در آن بود که مردم حق داشتند از پکن خارج شوند و از ووهان حق نداشتند.
بنابراین تامین آب و غذا و ماسک روزانه برای صدها میلیون چینی به سازماندهی نیاز داشت که از عهده تقریبا بیشتر کشورهای جهان خارج بود و چنین آمادگی را برخلاف چین، نداشتند. نیروی این سازماندهی تشکیل می شد از اعضای حزب کمونیست چین، کمیته ها و شوراهای محلات و بالاخره داوطلبان. این مجموعه در تمام خیابان‌ها و محلات چادرها و پست‌های بازرسی برقرارکرده و دمای بدن مردم را کنترل می کردند، کارت های روزانه ورود و خروج برای آنان ترتیب می دادند، آذوقه و ماسک به آنها می رساندند، کسانی که دارای علائم بیماری بودند را به بیمارستان‌ها معرفی می کردند یا ناگزیر از قرنطینه خانگی می کردند. این تدابیر یک شبه اتخاذ نشد و بموجب قرائن، چین از سالها پیش چنین تدابیری را تدارک دیده بود. شاید با پیش بینی حمله اتمی به این کشور، شاید زلزله های مهیب و یا هر حادثه ای دیگر.
در آن روزهای دشوار که هنوز "کرونا" به اروپا و آسیا و افریقا نرسیده بود، چین ظرف مدتی کوتاه تقریبا برای همه مردم شناسنامه بهداشتی صادر کرد و وضعیت آنان از نظر بیماری کرونا مشخص و برای آنها ابزارهای تشخیص سلامت تهیه شد، برنامه‌هایی بر روی موبایل برای تشخیص محل حضور بیماران یا مشکوکان به کرونا تدوین شد، بین معلمان مدارس و دانش آموزان تماس مستقیم برقرار شد و برنامه مدرسه از راه دور به شکل دو طرفه و واقعی عملی شد. البته اجبار مردم به اقامت در خانه نارضایتی‌هایی را نیز بدنبال داشت. برخی مخالفان دولت چین از این فرصت برای طرح انتقادها یا تهیه گزارش‌ها از وضع مردمی که در قرنطینه هستند دست زدند و آن را همچون یک فاجعه معرفی کردند و رسانه های غربی نیز بلافاصله این گزارش ها را منتشر کرده و آن را دیکتاتوری در چین گزارش کردند. با اینکه اکثریت مردم چین با وجود خستگی برآمده از اقامت طولانی در خانه با قرنطینه موافق نبودند، گزارش های مغرضانه مخالفان چینی و رسانه های غربی چندان توجهی را در داخل چین جلب نکرد و حکومت هم با تساهل نسبت به آن برخورد کرد. بر خلاف آنچه تبلیغ شد، در واقع چین یکی از کشورهایی است که بزرگترین شبکه اینترنتی در جهان در آن وجود دارد و کار به شکلی است که عملا مردم بدون اینترنت نمی توانند زندگی کنند و همه مردم زیر پوشش این شبکه هستند.
امروز می توان گفت دولت چین از آزمون مبارزه با ویروس کرونا سربلند بیرون آمد. مشروعیت و مقبولیت این دولت پس از این آزمون در نزد مردم آن کشور دهها برابر شده است. این همان چیزیست که غرب بیش از هر چیز از آن ناراحت و نگران است، بویژه که این موفقیت و این محبوبیت در میان مردم اروپا نیز رو به گسترش است. همه امیدها برای زیر سوال بردن نظام حاکم بر چین نه تنها دیگر در خود چین کسی را جلب نمی کند، بلکه برای بسیاری در اروپا و آمریکا پرسش‌هایی درباره توانایی‌های چین برای مهار بحران و ناتوانی کشورهای غربی بوجود آمده است. شک نیست که چین توانایی خود را برای مقابله با بحران مرهون انقلاب چین است، انقلابی که داشتن کار و مسکن و بهداشت و آموزش را برای مردم آن کشور به یک حق تبدیل کرد. ضرورت و تعهد دولت این کشور به تامین این حق و شبکه وسیعی که در حول آن شکل گرفته است، نقش درجه اول را برای موفقیت چین در انجام قرنطینه ملی در این کشور و دفع بیماری با کمترین تلفات داشت.

تلگرام راه توده:
https://telegram.me/rahetudeh





 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 780  -  27 اسفند ماه  1399

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت