راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

سرمقاله

سرگردانی همگانی درانتخاباتی

که زمان انجام آن بزودی می رسد!

 

 

با وجود آنکه نزدیک به یک ماه به انتخابات ریاست جمهوری بیشتر نمانده، هنوز وضعیت نامزدهای انتخابات روشن نیست. نامزدهای رسما نظامی نظیر سعید محمد، محسن رضایی، رستم قاسمی بنظر می رسد که از نفس افتاده اند، هر چند سعید محمد با انتشار فیلمی از دختران بی حجابی که از وی حمایت می کنند می خواهد پایان حجاب در آینده ریاست جمهوری نظامیان را به مردم وعده دهد. نامه 220 نماینده مجلس و درخواست از ابراهیم رئیسی برای ورود به عرصه انتخابات وضعیت متزلزل قالیباف در مجلس و در حکومت را نشان می دهد. احمدی نژاد چراغ سبزهایی به ابراهیم رئیسی داده و می خواهد نقش تتلوی خواننده و "فالوورها" یش در انتخابات پیشین را برای رئیسی بازی کند. از محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری نیز بعنوان نامزدهای انتخابات نام برده می شود. علی لاریجانی فعلا نامزد پشت صحنه است و شاید منتظر آن است که نظام بر روی ریاست جمهوری او به اجماع برسد. اعلام نامزدی مصطفی تاجزاده با بیانیه ای که بخشی از مهمترین خواست های مردم در آن بیان شده نیز یکی از رویدادهای انتخابات اخیر است.

تا آنجا که به مردم مربوط می شود، هنوز کسی زیر بار گرانی، تورم، مالباختگی و انواع نگرانی های دیگر این انتخابات را جدی نگرفته است. و این در حالیست که ظاهرا در راس نظام به این نتیجه رسیده اند که نیاز به حضور مردم در انتخابات جدیست و تنها عاملی که ممکن است این حضور را ممکن کند موفقیت در مذاکرات هسته ای و لغو تحریم هاست. مشکل دیگری که حکومت اکنون با آن روبروست نداشتن یک چهره واقعی برای ریاست جمهوریست. سیاست آیت الله خامنه ای در پیاده کردن همه نیروها و چهره های سابقه دار از قطار انقلاب، عملا شخصیت تراز نخستینی را باقی نگذاشته است. کار اکنون به جایی رسیده که قالیباف و رئیسی به برترین چهره های سیاسی نظام تبدیل شده اند. در زمان محمد خاتمی می شد از حداقل 20 شخصیت در چارچوب نظام و در تراز ریاست جمهوری نام برد، اکنون تعداد آنها به دو یا سه تن هم شاید نرسد. علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری اکنون تنها شخصیت های نسبتا میانه ای هستند که دارای سوابق سیاسی در بالاترین سطوح کشورند و بختی برای عبور از نهادهای نظارتی حکومت را دارند. در صورت لغو تحریم ها یا باز شدن چشم انداز آن، ترکیب این دو می تواند با تضمین ادامه سیاست خارجی کنونی امکانی را برای حضور مردم در عرصه انتخابات فراهم کند.

اپوزیسیون خارج کشور بنوبه خود به هیچکدام از اینها، نه با نامزدها، نه با حکومت و نه با مردم، کاری ندارد و راه خود را که همان تحریم است را می رود. تحریمی که در انتخابات 1376 محمد خاتمی و جنبش دوم خرداد شروع شد و سپس با تحریم انتخابات 88 و جنبش سبز ادامه پیدا کرد. تحریم انتخابات 92 و 96 هم ادامه همان راه بود با این تفاوت که در این میان با پیروزی ترامپ عده ای نیز بر آن شدند که با تحمیل تحریم های اقتصادی و حمله نظامی آمریکا به ایران شاید راه آنها برای کسب قدرت باز شود. در اپوزیسیون اختلاف عمدتا بر سر آن است که چه کسی زودتر انتخابات را تحریم کرده و بقیه بدنبال او راه افتاده اند!

در چند هفته آینده همه مردم و همه نیروها در معرض یک آزمون دیگر قرار خواهند گرفت. ظرفیت های حکومت، نامزدها، مردم و اپوزیسیون یک بار دیگر به محک می خورد. تنها میتوان امیدوار بود و کوشید نتیجه همه اینها به میزان بیشتری بسود آینده کشور تمام شود.

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 



 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 784  -  8 اردیبهشت 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت