راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

فرانسه برای روسیه

آغوش می گشاید؟

انستیتوی استراتژی‌های بین‌المللی 

ترجمه- کیوان خسروی

 

  

نزدیک شدن احتمالی فرانسه به روسیه پس از ضربه خیانت آمیز از سوی «تریوم ویرات»(اتحاد سیاسی سه نفره) « AUKUS» ( آوکوس یک پیمان امنیتی سه جانبه بین استرالیا، انگلستان و آمریکا است) موجب سر و صدا در تعدادی از پایتخت های اروپایی، پیش از همه در لهستان، کشورهای بالتیک، گرجستان و اوکرایین شد. پاریس نه تنها با سردی رابطه با واشنگتن، بلکه با مواضع خصمانه تر لندن بسمت نزدیکی با روسیه پیش می رود. انگلیس ضمن رهایی از محدودیت های اتحادیه اروپا سعی می کند قدرت خود را در رویارویی با قدرت های بزرگ افزایش دهد و همه تلاش خود را برای مغلوب کردن رقبای خود در اروپا در وهله نخست فرانسه انجام دهد. این امر فرانسه را وادار می کند که جمهوری پنجم (جمهوری پنجم فرانسه نام دولت کنونی فرانسه است که از 5 اکتبر سال 1958 پدید آمده است. این جمهوری توسط شارل دوگل بر ویرانه های جمهوری چهارم ساخته شد. مترجم) مسکو را، بویژه در شرق مدیترانه، جایی که انگلیسی ها در ارتباط نزدیک با ترکیه عمل می کنند، بعنوان یک متحد  نگاه کند. درباره این مسئله در مقاله پر سرو صدای «رسوایی دریایی به معنی آغاز رقابت فرانسه و انگلیس است» توسط پروفسور«علی دمیرتاش»  در 22 سپتامبر در مجله آمریکایی « The National Interest» منتشر شد، سخن به میان می‌آید. نویسنده تصویری را از یک واقعیت جدید در جهان پیشین پس از «برگزیت» توصیف می کند و نتیجه می گیرد که:«وضعیت در اروپا بطور فزاینده ای یادآور دوران پیش از جنگ 1939 است». در حقیقت همانطور که «روسترات» پیشتر اشاره کرده بود، در پشت پروژه آلیانس (اتحاد) جهانی جدید « AUKUS » برنامه های دراز مدت تاج و تخت انگلیس مشاهده می شوند که پس از چندین دهه «پلکیدن و رکود خود» در سایه آمریکا و اتحادیه اروپا وارد میدان عملیاتی می شود. لندن بطور فعال در این میان برای پیشبرد منافع ملی خود در نقاط مختلف کره زمین همانطور که موسسه ما اشاره کرد از اتحادیه کشورهای مشترک المنافع استفاده می کند. نکته گویا این است که انگلیسی‌ها از طریق یکی از کشورهای مشترک المنافع یعنی «مالت» بسیار کوچک، با مهارت در مقابل فرانسه « بازی آفریقایی» را اجرا می کنند. همانا این «مالت» بود که در ماه مه سال 2020 ماموریت نظامی دریایی اتحادیه اروپا را که عهده دار تحویل تسلیحات ترکیه به دولت وفاق ملی لیبی بود و در مخالفت با پشتیبانی پاریس (و مسکو) از مارشال خلیفه «حفتر» قرار می گرفت، مسدود کرد. و همان «مالت» کمی بعد قطعنامه اتحادیه اروپا فرانسه – یونان را که می بایست تحریم تسلیحاتی علیه آنکارا  را بخاطر اقداماتش در قبرس وضع کند وتو کرد. در موارد دیگر لندن خود،  برای نمونه، ضمن حمایت از «دیپلماسی کشتی های توپ دار» ترکیه در سواحل یونان یا حاکمیت و فرمانروایی آنکارا که موجب نارضایتی پاریس(ومسکو) شد، به تنهایی مداخله کرد. مواضع انگلیس و فرانسه در مورد  کردها و دیگر مسائل نیز متضاد و مقابل هم بودند. بدین ترتیب  در برابر چشمان ما در اروپا دوباره  مانند سده های گذشته، اتحادهای بزرگی در حال شکل‌گیری هستند. انگلیسی ها در سیمای ترکیه متحدان طبیعی خود را در مهار فرانسه یافتند، در صورتی که جمهوری پنجم ، ضمن تجربه و تحمل نفوذ قزاینده آلمان، تلاش می کند منافع مشترکی با روسیه در چندین منطقه بطور همزمان: از سوریه و قفقاز تا شمال غرب آفریقا جستجو کند. امروزه نمی توان چنین ائتلاف هایی را تنها به دنیای قدیم محدود کرد.

آنچنان که «روسترات» هشدار داده بود، اگر بریتانیا ضمن احیاء قدرت دریایی خود، با کمک متحدان آنگلوساکسون، بدنبال خروج از میدان عملیات استراتژیکی هند و اقیانوس آرام برای مقابله با چین باشد، فرانسه دیر یا زود با ضرورت نزدیک شدن به بلوک قاره ای کشورها در محور پاریس- برلین- مسکو- پکن روبرو خواهد شد. ایجاد « AUKUS»، ضمن کنده شدن فرانسه نه تنها از «دوست بریتانیایی خون گرم و مهربان خود»، بلکه از آمریکا،  فقط نفت به آتش ریختن است. مسلم است در کشورهای مرزی اروپای شرقی  چنین حرکت و تغییرات تکتونیک (زمین ساختی، یا تغییر شکل و حرکت تکه های پوسته زمین بر اثر تنش‌ها. مترجم) با هراس و وحشت درک شود. اگر مسکو و پاریس دست به یکی کرده با برلین سرانجام در مورد «دونباس» درچارچوب مذاکرات «نرماندی» توافق کنند، برای همین اوکرایین هیچ نوید خوبی را نخواهد داشت. آری با ماهواره های آمریکایی در پیرامون مرزهای فدراسیون روسیه در شرایط بحران تعیین هدف در ناتو و ثقل توجه اصلی واشنگتن بسمت چین زمان آن رسیده است  که اندیشید کجا برای خود دنبال مالک و آقا بالا سر جدید بگردیم. شاید تنها چیزی که در آن ما با پروفسور گرانقدر «دمیر تاش» موافق نباشیم، نتیجه گیری درباره «تکرار سال 1939» باشد. آری، درگیری منافع در جهان قدیم مشهود است، در آن خطوط ائتلاف جدید بجای آلیانس(اتحاد) بشکل آتلانتیک شمالی و حتی احتمالاً اتحادیه اروپا نمودار می شوند. اما هیچ صحبتی از پیش بینی جنگ بزرگ در اروپا فعلا وجود ندارد- امروزه پتانسیل نظامی حتی قدرتهای اصلی قاره در مقایسه با قدرت آمریکا و روسیه بسیار کم است!

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 807  - 5 آبان 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت