راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جنگ در اوکراین

جنگ امریکا

علیه آلمان است

والنتین کاتاسانوف

بنیاد فرهنگ استراتژیک

ترجمه- کیوان خسروی

  

مشخص است که هرگونه تحریم اقتصادی با تاثیر بومرنگی (پیامدهای منفی برای کشوری که آغاز کننده تحریم است) همراه است. نیروی ضربه بومرنگ از کشوری به کشور دیگر بسیار متفاوت است. اثر بومرنگ برای اروپا بسیار قوی تر از ایالات متحده است. و در داخل اتحادیه اروپا، گسترش اثرات منفی نیز بسیار زیادتر. تحریم های 2014 ("برای کریمه") از نظر قدرت اثر بومرنگ بسیار متنوع و متفاوت بودند. در بررسی و تحقیقات «ماتیو کروزت» و «جولیان هینز»، تلاش شد تا زیان های غرب به دلیل کاهش صادرات کالا به روسیه تا اواسط سال 2015 محاسبه شود. زیانها 2/60 میلیارد دلاری بودند. تنها 8/17درصد از این ضررها ناشی از اعمال تحریم های متقابل از سوی مسکو بوده است. 2/80  درصد باقیمانده تلفاتی هستند که می توان آن را «شلیک داوطلبانه به پا» نامید. 7/76  درصد از این خسارات (بیش از 46 میلیارد دلار) توسط کشورهای اتحادیه اروپا تحمل شده است. و تنها 3/23 درصد به بقیه کشورهای غربی (ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، سوئد، سوئیس و غیره) تعلق می گیرد. در درون اتحادیه اروپا، پیامد منفی موج اول تحریم ها نیز بسیار متفاوت است. درمطالعات "درس هایی از تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه در سال های 2014-2015"  تخمین هایی از خسارت متحمل شده توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا تا اواسط سال 2015 ارائه می شود. در اینجا لیست کشورهایی با بیشترین ضرر (میلیون یورو) آمده است: آلمان – 566/2; ایتالیا - 668; فرانسه - 612; هلند - 591; لهستان - 521.

 اگر شاخص های نسبی را در نظر بگیریم، معلوم می شود که برای آلمان (اولین اقتصاد اتحادیه اروپا) سه برابر بیشتر از فرانسه و ایتالیا محسوس تراست. امروز در شرایط جنگ تحریمی جدید علیه روسیه، ما شاهد تصویری مشابه هستیم. در اوایل ماه مارس، مؤسسه اقتصاد جهانی در شهر کیل (آلمان) و مؤسسه تحقیقات اقتصادی اتریش (WIFO) به سرعت گزارشی در مورد پیامدهای اقتصادی تحریم های مورد انتظار غرب تهیه کردند. بر اساس این سند، زیان اقتصاد همه کشورهای آغاز کننده تحریم 17/0 درصد از کل تولید ناخالص داخلی برآورد شده است. آلمان و اتریش به ترتیب با زیان 4/0 و 3/0 درصد از تولید ناخالص داخلی سالانه مواجه خواهند شد، در حالی که ایالات متحده تنها 04/0 درصد ضرر خواهد داشت. از میان متحدان این کشورها، لیتوانی (5/2درصد در سناریو شبیه سازی شده است)، لتونی (0/2درصد) و استونی (0/2 درصد) بیشترین ضرر را متحمل خواهند شد. رسانه های غربی می گویند که هزینه های جنگ تحریمی علیه روسیه اجتناب ناپذیر است، اما برای رسیدن به پیروزی در این جنگ باید تحمل کرد و اتحاد غرب را به نمایش گذاشت. با این حال، وحدتی وجود ندارد. این به وضوح در نمونه خرید گاز طبیعی روسیه دیده می شود. مشخص است که عرضه گاز از روسیه به اتحادیه اروپا در سال 2021، به 45 درصد از واردات گاز طبیعی و 40 درصد از مصرف رسیده بود. این به طور میانگین است. برای کشورهایی مانند بلغارستان، جمهوری چک، لتونی، اتریش، رومانی و اسلوونی، وابستگی واردات گاز به روسیه بین 75 تا 100 درصد است. بالاترین میانگین وابستگی اتحادیه اروپا به روسیه برای واردات گاز طبیعی و آلمان – 49 درصد و ایتالیا 46 درصد است.

در زمینه نفت از نظر وابستگی وارداتی به روسیه، تصویری متفاوت مشاهده می شود. در پایان سال 2020، 9/24 درصد از واردات طلای سیاه اتحادیه اروپا به روسیه تعلق می گرفت. کشورهای زیر بیشترین وابستگی را به واردات نفت از روسیه دارند (به درصد): اسلواکی – 4/78; لیتوانی –8/68; لهستان – 5/67; فنلاند – 8/66; مجارستان - 6/44 . به طور قابل توجهی بالاترین میانگین اتحادیه اروپا، شاخص وابستگی در چنین کشورهایی (درصد) است: رومانی – 8/32; استونی – 0/32; آلمان – 7/29; جمهوری چک –1/29; یونان – 3/26. و وابستگی به واردات نفت روسیه به طور قابل توجهی کمتر از میانگین اقتصاد دوم اتحادیه اروپا - فرانسه (3/13درصد)، اقتصاد سوم - ایتالیا (5/12درصد)، هلند (0/21درصد) است. در بریتانیا، تنها 2/12درصد از واردات نفت به روسیه تعلق می گیرد. می توان حدس زد که مواضع مجارستان یا فنلاند در مورد محدودیت یا ممنوعیت واردات طلای سیاه از روسیه ممکن است با مواضع هلند یا فرانسه مطابقت نداشته باشد. و واقعاً هم آنها مطابقت ندارند. تفاوت های زیادی بین 27 کشور اتحادیه اروپا از نظر وابستگی وارداتی به کود، غلات، فلزات و سایر کالاها وجود دارد. از این رو اختلافات سیاسی زیادی در ارزیابی رهبران این کشورها از مصلحت تحریم های اتحادیه اروپا علیه روسیه وجود دارد. آمریکا بیشتر نه یک شرکت کننده، بلکه آغازگر و سازمان دهنده جنگ تحریمی است. تجارت خارجی بین ایالات متحده آمریکا و روسیه هرگز بالا نبوده است. در سال گذشته، ایالات متحده تنها 4/4 درصد از گردش مالی تجارت خارجی به روسیه تعلق می گرفت. و در اتحادیه اروپا - 9/35 درصد.  حتی اگر واشنگتن تجارت خود با مسکو را به صفر می‌رساند، مسکو احساس ضربه چندانی نمی داشت. اما به صفر رساندن تجارت اتحادیه اروپا با روسیه می تواند ضربه ملموس و حتی کوبنده ای وارد کند. بنابراین، جنگ تحریم‌ها علیه روسیه به این صورت است: واشنگتن برای جنگ برنامه‌ریزی می‌کند، تحریم‌های «جهنمی» جدیدی را علیه مسکو ارائه می‌کند و اجرای تحریم‌های اختراعی به بروکسل سپرده می‌شود، که دستورات را از واشنگتن به ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا می‌رساند. با این حال، هر چه واشنگتن بیشتر بر بروکسل فشار بیاورد، شکاف ها در ساختار اتحادیه اروپا بیشتر می شود. سه اردوگاه به وضوح در اروپا شناسایی شده است. اولین مورد شامل مجارستان، صربستان (عضو اتحادیه اروپا نیست) و تعدادی از کشورهای دیگر است. آنها روشن می کنند که منافع ملی برای آنها بالاتر از منافع غرب است. کمپ دیگر را کشورهای بالتیک و لهستان نمایندگی می کنند. آنها با تعصب روسوفوبیک مشخص می شوند. در اردوی سوم آلمان و فرانسه حضور دارند. آنها سعی می کنند مانور دهند و آرام آرام روی چیزی با مسکو توافق کنند. برلین و پاریس هر دو درک می کنند که اگر اتحادیه اروپا در نتیجه جنگ تحریم ها از هم نپاشد، این آنها هستند که باید خسارات ناشی از اثر بومرنگ را بپردازند. گذشته از این، برخی از کارشناسان پیش بینی می کنند که هیچ شانسی برای نجات اتحادیه اروپا وجود ندارد. اپورتونیسم بروکسل، برلین و پاریس که تحت فشار واشنگتن تسلیم شدند، ممکن است به فروپاشی اتحادیه اروپا ختم شود. خطوط شکاف در داخل کشورهای عضو نیز مشاهده می شود. این امر به ویژه در نمونه آلمان مشهود است. تیم صدراعظم «اولاف شولز» هر کاری که برای اجرای ایده های تحریمی واشنگتن ممکن است انجام می دهد. و میلیون ها آلمانی در اعتراض به تحریم ها اعتراض می کنند. بازرگانان آلمانی نیز اعتراض دارند. در 10 مارس، انجمن مشاغل کوچک و متوسط در آلمان ابراز نگرانی کرد که شروع افزایش قیمت انرژی منجر به ورشکستگی گسترده شرکت ها شود. مدیر عامل انجمن «مارکوس یرگر» گفت: "انجمن فدرال مشاغل کوچک و متوسط از ورشکستگی شرکت ها و از دست دادن مشاغل به دلیل قیمت بالای انرژی می ترسد. قیمت انرژی برای بسیاری از کارآفرینان به یک مسئله هستی و موجودیت آنها تبدیل شده است."

بار سنگین نامتناسب جنگ تحریم ها که بر دوش اروپا است، به طور گسترده در رسانه ها مورد بحث قرار گرفته است. با این وجود، اکثر نویسندگان این امر را به عنوان هزینه ای اجتناب ناپذیر در هر جنگی ارزیابی می کنند. می گویند، جنگ جنگ است، نه زمان آراستن خود و مرافعه کردن. اما برخی کارشناسان گمان می کنند که روسیه تنها هدف جنگ تحریم های آمریکا نیست. بر اساس ضررهایی که اروپا متحمل می شود، مشخص می شود که اروپا متحدی برای واشنگتن نیست، بلکه یک هدف است. در اینجا نظر «یاکوف کدمی»را میاوریم که او در 30 مارس بیان کرد«برای من جالب است که به آنچه اکنون در اروپا رخ می دهد نگاه کنم. آیا به یاد دارید که اتحادیه اروپا در ابتدا چه نام داشت؟ درست است، جامعه زغال سنگ و فولاد اروپا. الان زغال سنگ و فولاد کجاست؟ خود اروپایی‌ها دارند آنچه را که  پایه این اتحاد بود را از زیر پای خود بیرون می کشند. اکنون اروپا این خطر را می کند که هم بدون زغال سنگ و هم بدون فولاد بماند. چه کسی این را تشویق می کند؟ ایالات متحده آمریکا. هیچ راهی موثرتر از تحریم روسیه برای تضعیف و به زانو درآوردن صنعت اروپا وجود ندارد. و اروپایی ها هم اطاعت کردند. صنعت آمریکا فقط از این سود می برد... آمریکایی ها دو بار پیروز می شوند: آنها منابع انرژی خود را به قیمت های گزاف به اروپا خواهند فروخت و بدین ترتیب ضمن غیر اقتصادی و بی صرفه کردن  صنعت آن به موازات آن صنعت خود را توسعه خواهند داد. همه چیز خیلی ساده است». قطعاً این نگاه تازه به جنگ تحریم‌ها را می‌توان چنین بیان کرد: آمریکا ضمن آغاز جنگ می خواهد با یک تیر دو نشان را بزند. نه تنها روسیه، بلکه اروپا را نیز. گذشته از این، واشنگتن شانس بسیار بیشتری برای از بین بردن نشان دوم دارد. و نگاه اقتصاددان معروف آمریکایی «مایکل هادسون» به آنچه که در حال رخ دادن است. به نظر او کسانی که جنگ تحریم ها را در واشنگتن طراحی کردند اصلا احمق نیستند. آنها با هوشیاری قضاوت کردند که تحریم ها مسکو را از پا در نخواهد آورد. اما اروپا را آسان می توان "به زیر آورد". "پایین کشیدن" و از شر یک رقیب در دنیای قدیم خلاص شدن و جای آنرا گرفتن. «مایکل هادسون» درباره اقدامات نظامی در اوکراین می‌گوید: «این جنگی است برای آنکه متحدانمان را قفل و مسدود کنیم تا نتوانند با روسیه تجارت کنند. آنها نمی توانند نفت روسیه را بخرند. آنها باید به نفت آمریکا وابسته باشند که برای آن باید سه تا چهار برابر بیشتر بپردازند. آنها برای کود باید به گاز طبیعی مایع آمریکا وابسته باشند. اگر گاز آمریکایی را برای کود نخرند و ما نگذاریم از روسیه بخرند، نمی توانند زمین را بارور کنند و بدون کود، حدود 50 درصد بازدهی و سطح حاصلخیزی کاهش می یابند...». و رقیب اصلی آمریکا، به گفته «هادسون»، آلمان است. اگر آلمان را "به زیر بکشید" ، بقیه اروپا به خودی خود فرو خواهد پاشید. «هادسون» نتیجه می گیرد که: «جنگ آمریکا در اوکراین در واقع جنگی علیه آلمان است... آلمان و اروپا دشمن هستند. جنگ آمریکا در اوکراین واقعاً جنگی علیه آلمان است و ایالات متحده آمریکا به صراحت به این امر اشاره کرده است.»

https://www.fondsk.ru/news/2022/04/04/amerikanskaja-vojna-na-ukraine-eto-vojna-protiv-germanii-55916.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

 

 

 

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 830  - 31 فروردین 1401

                                اشتراک گذاری:

بازگشت