همه چیز نشان می دهد که سیاست فشار حداکثری آمریکا و غرب بر ایران از خارج شکست خورده است. به همان نسبت کانون فشار حداکثری به داخل ایران منتقل شده و از داخل با قدرت ادامه دارد. پایگاه این فشار حداکثری اتحاد دو جریان سرمایه داری تجاری از یکسو و ارتجاع مذهبی از سوی دیگر است که پای خود را نه تنها روی گلوی مردم گذاشته اند بلکه بخشی از نظام و حکومت را هم به گروگان گرفته اند. این سرمایه داری تجاری هم اکنون با خصوصی سازی معادن و بخش صادرات مواد خام و پیوستن بانک های خصوصی به آنها به مراتب نیرومند تر از گذشته شده و به عنوان نماینده حاکمیت دلار برجهان و آمریکا و غرب در ایران عمل می کنند. هدف آنها بازگرداندن جهان به گذشته و پیوند زدن کامل ایران با غرب زیر پوشش های مختلف است. برنامه ایجاد تقابل و جنگ داخلی زیر پوشش های مذهبی، خروج سرمایه از کشور از طریق صادرات مواد خام، ایجاد تورم در داخل، دستکاری های کلان در بازار و بالا بردن مداوم بهای دلار و ارزهای خارجی، سوق دادن سرمایه گذاری ها از تولید به سمت مسکن و مستغلات و گران کردن بهای آنها بخشی از این سیاست فشار حداکثری از داخل است همانگونه که چین ستیزی، روسیه هراسی، حمایت از ناتو و نازی های اوکراین بخشی دیگر از آن است.

در آنچه به ارتجاع مذهبی مربوط می شود خود آقای خمینی می گفت:

"دیروز مقدس نماهای بیشعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‌اند! تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از اینکه در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد، فریاد «وا اسلاما» سر می‌دهند! دیروز «حجتیه‌ای» ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‌اند!" (نقل از صحیفه امام – جلدی۲۱)

امروز هم ارتجاع مذهبی، وحشت زده از گرایش در سمت گردش به شرق در جهان و بازتاب آن در ایران، وارد میدان شده تا کشور را به بهانه های مختلف و از جمله حجاب به نزاع و جنگ داخلی بکشاند. اینها دیگر خود آقای خامنه ای و توصیه های وی را هم قبول ندارند و مدام وعده تسویه حساب با بی حجاب ها را می دهند. این ارتجاع مذهبی که در برابر آقای خمینی سرخم نکرد، تا ایران را به درگیری و جنگ داخلی نکشاند دست بردار نیست مگر سرکوب شود و سرجایش نشانده شود.

از سوی دیگر موسی غنی نژاد که یکی از متهمان نابسامانی کنونی اوضاع اقتصادی کشور و نماینده کت و شلواری سرمایه داری تجاری است، در تلویزیون سیمای جبهه پایداری جمهوری اسلامی ظاهر می شود تا بگوید که قانون اساسی "کمونیستی" است. یکی می خواهد اسلام را پیاده کند، دیگری میخواهد با کمونیسم در قانون اساسی جمهوری اسلامی مبارزه کند‌! دقیقا همان ائتلاف ارتجاع مذهبی و سرمایه داری تجاری که آقای خمینی در بیش از سه دهه پیش به آن اشاره کرد و در طی چهل سال گذشته موفق شد انقلاب را تا مرز نابودی پیش برد، امروز دوباره با تقسیم کار بین خود به روی صحنه آمده است.

این ظهور دوباره برآمده از چه و برای مقابله با چه خطری است؟ در یک کلام آنها نگران پیامدهای گردش به شرق هستند. ارتجاع مذهبی و سرمایه داری تجاری اقتصاد اسلامی را همان اقتصاد بازار آزاد و سرمایه داری می دانند که نماد آن در جهان امریکاست و بنابراین هرچیز غیرامریکایی از نظر انها کمونیستی است. گردش به شرق یا نگاه به شرق را هم کمونیسم می فهمند. چین و روسیه را هرجا به نفعشان باشد نماد شکست کمونیسم و پیروزی سرمایه داری معرفی می کنند و در جای دیگر نماد اقتصاد دولتی و کمونیستی. چنانکه چندی پیش روزنامه سازندگی که محمد قوچانی نماینده شکل مدرن ارتجاع مذهبی مدیریت آن را برعهده دارد و سالها درباره شکست کمونیسم در روسیه قلمفرسایی می کرد، برکناری وزیر کشاورزی را برآمده از آن دانست که وی در روسیه درس خوانده و می خواست کشاورزی کمونیستی را در ایران پیاده کند! روسیه از نماد تبلیغاتی شکست کمونیسم ناگهان تبدیل شد به نماد کمونیسم.

ارتجاع مذهبی و سرمایه داری تجاری دو پایه سیاست فشار حداکثری آمریکا بر ایران از داخل هستند و از دلائل تعلل آمریکا برای بازگشت به برجام تا تسلیم کامل ایران، تکیه بر همین دو بازوئی است که به آن اشاره شد: ارتجاع مذهبی و سرمایه داری تجاری!

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

        پیج فیسبوک راه توده