راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

آیا ترامپ

صلح طلب است؟

سرگیی کاژمیا کین- روزنامه پراودا

ترجمه: آزاده اسفندیاری

     

بسیاری از ناظران سیاسی هنگام توصیف دونالد ترامپ می گویند که گفته های او متضاد و غیر واقعی است. البته این یک تصور غلطی است. فعالیت های یک تاجری که تبدیل به سیاستمدار شده است، همیشه تابع یک هدف روشن است، کسب سود. ابتدا سود برای خود و سپس برای کل طبقه حاکمه آمریکا، زیرا که او نماینده منصوب آنها است.

 در صحنه جهانی، دولت جمهوریخواه بلافاصله شیوه ستیزه جویانه ای از هژمونی جهانی واشنگتن را آغاز کرد. تهدید اصلی چین یا به طور دقیق تر، حزب کمونیست حاکم این کشور است. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، دومی را "قوی ترین و خطرناک ترین دشمنی که ایالات متحده تا به حال با آن روبرو بوده است" می خواند. برای پیت هگزث، رئیس جدید پنتاگون، حزب کمونیست چین رهبر نیروهایی است که "قابلیت ها و اعتقادات غرب" را رد می کنند. او اذعان می کند که: "آمریکا در خط مقدم قرار دارد. وظیفه ما این است که یک سیستم بازدارنده را ایجاد کنیم تا سلطه آمریکا را در جهان حفظ کند".

در اساس نفرت واشنگتن از موفقیت های همه جانبه چین است. در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال گذشته 2.8 درصد رشد کرد، اقتصاد چین 5 درصد رشد داشت. صنعت چین تقریباً 6 درصد و صنایع با فناوری پیشرفته 9 درصد رشد کردند. از دست دادن موقعیت رهبری ایالات متحده به وضوح در پویایی تجارت جهانی قابل مشاهده است. اگر ربع قرن پیش، برای 80 درصد کشورها، واشنگتن شریک مهمتری از پکن بود، امروز این نسبت تغییر کرده است. تقریباً سه چهارم کشورها، ( 145 از 200 ) کشور جهان، بیشتر با چین روابط تجاری دارند تا با ایالات متحده.

این روند بر گردش تجاری چین و آمریکا نیز تأثیر خود را گذاشته است. کسری تجاری به نفع چین همچنان رکورد می شکند. واشنگتن با فروختن کالاها و خدمات به پکن به قیمت 164 میلیارد دلار در سال گذشته، کالاها و خدماتی را به قیمت 525 میلیارد دلار از چین خریداری کرد. از اول فوریه، تعرفه های 10 درصدی بر تمامی کالاهای وارداتی از چین اعمال شد و یک ماه بعد آنها به 20 درصد افزایش یافتند. این روند بدون احتساب تعرفه هایی است که در دوره قبلی ترامپ وضع شد و در زمان بایدن ادامه داشت و حتی تا حدی تقویت شد.

این در حالی است که پتانسیل اقدامات اقتصادی واشنگتن به وضوح بیش از حد برآورد شده است. محدودیت های قبلی ضد چینی قبل از هر چیز به تولید کنندگان و مصرف کنندگان آمریکایی ضربه زد و کسری تجاری را افزایش داد. این امر با کاهش وابستگی اقتصاد چین به تجارت خارجی آسان تر می شود.

باید توجه کنیم که پکن در این مورد سکوت نکرد و بلافاصله اقدامات تلافی جویانه ای را انجام داد. 10 تا 15 درصد عوارض بر زغال سنگ، گاز طبیعی، وسایل نقلیه و بر محصولات کشاورزی آمریکا وضع شد. کنترل صادرات فلزات کمیاب خاکی نیز تشدید شده و تحقیقات در مورد نقض مشکوک قوانین ضد انحصار علیه شرکت های آمریکایی گوگل، پی وی اچ و ایلومینا آغاز شده است.

ضرر آشکار در رقابت اقتصادی، ایالات متحده را به سمت روش های کثیف تر سوق می دهد. تاجران محترم در قالب راهزنان غرب وحشی، با کلت های کمری قابل اعتماد و بی اصول کامل، جایشان را به پیشینیان خود می دهند.

در کنار "تهدید چین"، آمریکا باج گیری علیه پاناما و دانمارک که مالک گرینلند هستند را دیکته می کند. مانند موارد دیگر، این کارها اغلب به عنوان "ایده شخصی ترامپ" مطرح می شود. در حالی که تانبریز، یک شرکت استرالیایی که دارای ذخایر فلزات کمیاب در گرینلند است، از زمان ریاست جمهوری بایدن تحت فشار بوده است. این شرکت مجبور شد از قراردادهای پرسود خود با چین چشم پوشی کند و دارایی های خود را به شرکت آمریکایی Critical Metals به قیمت ارزان بفروشد. عملیات مشابهی هم در پاناما انجام شد. چندین سال پیش، پاناما قرارداد تامین فناوری ارتباطات با هواوی چین را به نفع شرکتهای آمریکایی فسخ کرد. در اصل ترامپ صرفاً به پیروی از منطق امپریالیسم عمل می کند.

با این تفاصیل هیچ دلیلی برای امیدواری به نرم شدن مسیر جنگ طلبانه در منطقه آسیا و اقیانوسیه وجود ندارد. ترامپ که به تازگی به کاخ سفید بازگشته بود، از سلف خود به دلیل کندی در ارسال سلاح به تایوان انتقاد کرد. به گفته وی، اجرای قراردادهای 20 میلیارد دلاری با تاخیر مواجه شده است. او با گمان اینکه پکن تلاش خواهد کرد تا قبل از پایان دهه جاری این جزیره را تصرف کند، خواستار آن شد که تایوان تا آنجا که امکان دارد مملو از سلاح شود. در نتیجه، کمتر از یک ماه پس از تحلیف ترامپ، طرفین قراردادی را برای تحویل سه سامانه دفاع هوایی ناسامس، به ارزش 761 میلیون دلار امضا کردند.

تا همین اواخر، به رسمیت شناختن رسمی اصل "چین واحد" توسط واشنگتن به عنوان یک عامل بازدارنده عمل می کرد. با این حال، تغییرات در اینجا نیز مستثنی نیستند. در ماه فوریه، نمایندگان جمهوریخواه تام تیفانی و اسکات پری، قطعنامه ای را در مجلس نمایندگان ارائه کردند که در آن خواستار احیای روابط رسمی دیپلماتیک با تایپه، توافقنامه تجارت آزاد و حمایت از ورود این جزیره به سازمان ملل متحد و سایر سازمان های بین المللی شدند. این سند سیاست چین واحد را بکلی نادیده گرفت.

مقامات تایوانی با عوام فریبی ترامپ در مورد حمایت از تولید در داخل آمریکا، قصد خود را برای افزایش سرمایه گذاری اعلام کردند. شرکت TSMC Corp قول داده است که راه اندازی کارخانه های نیمه هادی در آریزونا را تسریع کند و GlobalWafers قصد دارد تولید ویفر سیلیکونی را در تگزاس و میسوری ایجاد کند و وزارت اقتصاد و تجارت تایوان نیز از افزایش خرید گاز طبیعی مایع از ایالات متحده خبر داد.

در حال حاضر روابط واشنگتن با ژاپن فاقد ابهام است. ترامپ در 7 فوریه نخست وزیر شیگرو ایشیبا را پذیرفت. بیانیه مشترک به شیوه ای عیان ضد چینی نوشته شده است. در این بیانیه مشترک آمریکا و ژاپن پکن به رفتارهای بی ثبات کننده در دریای چین شرقی، دریای چین جنوبی و تنگه تایوان متهم شده است. ایالات متحده و ژاپن قصد دارند با "استراتژی بازدارندگی گسترده" با استفاده از همه نیروها، از جمله نیروهای هسته ای و همچنین گسترش حضور مشترک خود در مجمع الجزایر ریوکیو، با این موضوع مقابله کنند.

جزایر سنکاکو (دیائویو)، بخشهای تشکیل دهنده دومی، موضوع مناقشه ارضی بین پکن و توکیو است. واشنگتن به صراحت از ادعاهای ژاپن حمایت کرد. همانطور که در بیانیه آمده است، ماده 5 معاهده همکاری متقابل و ضمانت های امنیتی در مورد جزایر مزبور اعمال می شود که شامل ارائه کمک های نظامی در صورت تجاوز را پیش بینی می کند. ترامپ گفت: "ایالات متحده به طور کامل از امکانات باز دارندگی خود استفاده خواهد کرد و صد درصد از متحدان خود به دفاع بر خواهد خاست".

وی از توکیو برای افزایش هزینه های نظامی به 2 درصد تولید ناخالص داخلی قدردانی کرد و از تقویت ائتلاف سه جانبه بین ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی حمایت کرد. در رابطه با کره شمالی، طرفین درخواستهای خود را برای خلع سلاح هسته ای کامل این کشور، تکرار کرده و از مشارکت معنا دار تایوان در سازمانهای بین المللی حمایت کردند.

ایشیبا، مانند دیگر مقامات جزیره، با وعده افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد آمریکا به یک تریلیون دلار و خرید سوخت از ایالات متحده، به ترامپ خوشامد گفتند. او اعلام کرد که یک "عصر طلایی" در روابط بین دو کشور آغاز شده است. وزارت خارجه چین نتایج این مذاکرات را مداخله آشکار در امور داخلی این کشور و تضعیف ثبات منطقه خواند و خواستار احترام به تمامیت ارضی چین شد. اما واشنگتن این درخواست را نا دیده گرفت و از همان روش هایی استفاده کرد که در روابط خود با سایرین به کار می بندد.

در ماه فوریه، ایالات متحده دو بمب افکن استراتژیک B-1 Lancer را برای گشت زنی در دریای چین جنوبی به کمک نیروی هوایی فیلیپین فرستاد. این هواپیماها بر فراز ریف اسکاربرو (هوانگیان) که پکن آن را بخشی از چین می نامد، پرواز کردند.

همزمان، نیروی دریایی آمریکا، فیلیپین، ژاپن و استرالیا در دریای چین جنوبی تمرینات تحریک آمیزی را انجام دادند. مانور دیگری به نام Pacific Steller در دریای فیلیپین انجام شد. آنها شامل گروه های ناو هواپیمابر از ایالات متحده، فرانسه و ناو هلیکوپتربر ژاپنی کاگا بودند.

تبدیل فیلیپین به یک پایگاه ضد چین سالها است که همچنان ادامه دارد. در آنجا پنتاگون به حدود 12 پایگاه نظامی دسترسی پیدا کرده است و پرتابگرهای موشک تایفون قادر به پرتاب موشک های SM-6 و Tomahawk هستند که سال گذشته در جزیره لوزون مستقر شدند. آخرین مکان هایی که در حال حاضر مورد توجه قرار گرفته اند شامل تمام شهرهای جنوب چین از جمله شانگهای، گوانگژو و سایر شهرهای با جمعیت بیش از یک میلیون نفر است. در پایان ژانویه، سیستمها از فرودگاه لائواگ به سواحل دریای چین جنوبی منتقل شدند و آموزش استفاده از آنها با ارتش فیلیپین آغاز شد.

مانیل از واشنگتن درخواست کرده است تا موشکهای میان برد اضافی و همچنین کشتیهای جنگی، جتهای جنگنده و سایر تسلیحات این کشور را تامین کند. در طی یک تماس تلفنی بین هگزت و همتای وی گیلبرت تئودورو، بحث بر روی افزایش قابلیت های بازدارندگی و تقویت ارتش فیلیپین متمرکز شد. در همین حال، فردیناند مارکوس جونیور، رئیس جمهور این کشور، دست به اخاذی آشکاری زد. وی گفت: "زمانی که پکن رفتار تهاجمی خود در دریای چین جنوبی را متوقف کند، تایفون به ایالات متحده بازگردانده خواهد شد".

اگر ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوری خود، هرچند در ابتدا به طور متناقض و عمدتاً، از اتحادها فاصله گرفت، اکنون تصویری اساساً متفاوت را نشان می دهد. در 21 ژانویه، نشست گفتگوی چهارجانبه امنیتی (QUAD) با حضور وزرای خارجه ژاپن، استرالیا و هند که برای شرکت در مراسم تحلیف ترامپ آمده بودند در واشنگتن برگزار شد. طرفین بر تقویت همکاری در حوزه امنیت دریایی، اقتصادی و فناوری توافق کردند و رد قاطعانه تلاشهای یکجانبه برای تغییر وضعیت موجود در دریاهای چین شرقی و جنوبی را تایید کردند. اجازه دهید توضیح دهیم که این یک فرمول استاندارد علیه جمهوری خلق چین است و مقدمات اجلاس QUAD در هند با حضور سران کشورها آغاز شده است.

کاخ سفید در باره بلوک AUKUS که متشکل از ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا است، همین موضع را اتخاذ کرد. چشم انداز این بلوک در 7 فوریه در جریان سفر ریچارد مارلز، وزیر دفاع استرالیا به واشنگتن مورد بحث قرار گرفت. هگزت، گفت که ترامپ به خوبی از توافقات AUKUS آگاه است و آنها را تایید می کند. او همچنین اطمینان داد که انتقال زیردریایی های هسته ای به کانبرا، طبق برنامه در اوایل دهه 2030 آغاز خواهد شد. قبل از سفر مارلز، مقامات استرالیایی با احتیاط 500 میلیون دلار را به ایالات متحده منتقل کردند، یعنی اولین قسط 3 میلیارد دلاری این کشور که برای پرداخت سه زیردریایی کلاس ویرجینیا است را پرداخت کردند.

روبیو، وزیر امور خارجه با دیوید لامی، همتای بریتانیایی خود گفتگو کرد. طرفین بر همکاری خود در رسیدگی به مسائلی مانند درگیری در خاورمیانه، جنگ روسیه علیه اوکراین و "نفوذ مخرب چین" بر امنیت در منطقه تایید کردند.

رهبر دیگر کشوری که برای ادای احترام به ترامپ شتافت، نارندرا مودی، نخست وزیر هند بود. مذاکرات در 13 فوریه در فضایی بسیار گرم انجام شد. حتی اخراج مهاجران هندی از ایالات متحده که یک روز قبل از دیدار آنها انجام شد نیز نتوانست رابطه را خدشه دار کند. مردمی را که باید اخراج میشدند به مدت 40 ساعت با دستبند و پابند نگه داشته شدند. این رفتار غیرانسانی خشم مخالفان را برانگیخته است، اما مودی، تصمیم گرفته است که به چنین "موضوعات کوچک" ورود نکند.

در دیدار با ترامپ، او از راه اندازی یک "مگا مشارکت برای رفاه" خبر داد. رهبران هدف خود را افزایش گردش تجاری به 500 میلیارد دلار و انعقاد یک توافقنامه دفاعی جدید تعیین کردند. هند تسلیحات پیشرفته از جمله جت های جنگنده F-35 را از آمریکا خریداری می کند. این به معنای گسترش قراردادهای نظامی است که حجم کل آن در طول یک و نیم دهه از صفر به 20 میلیارد دلار رسیده است.

هند، با کاهش تعرفه کالاهای آمریکایی و افزایش خرید سوخت از آمریکا موافقت کرد. علاوه بر این، طرفین قصد دارند جایگزینی برای طرح یک کمربند، یک جاده چین ایجاد کنند: "ما توافق کردیم تا یکی از بزرگترین مسیرهای تجاری تاریخ را بسازیم". ترامپ گفت که از هند به اسرائیل، ایتالیا و بیشتر به ایالات متحده خواهد رفت و این دیدار ها به واشنگتن اجازه می دهد تا همچنان "رهبر باقی بماند".

این فعل و انفعالات یک بار دیگر ما را در باره اثربخشی سازمان هایی مانند بریکس و این ادعا که یک جهان چند قطبی "در مقابل چشمان ما ساخته می شود" به تامل وامی دارد. تا کنون، غرب توانسته است با موفقیت در شکاف های میان کشورهای جهان سوم بازی کند و به قلب طبقات حاکم آنها دسترسی پیدا کند.

 

https://gazeta-pravda.ru/issue/25-31662-710-marta-2025-goda/agressiya-nachinaetsya-s-kitaya

 

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 962   - 22 اسفند 1403                                اشتراک گذاری:

بازگشت