آیا امیدی به رئیس جمهوری که از درون نظام آمده نیست؟ |
هم در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهوری و هم پس از این انتخابات و پیروزی پزشکیان در آن عنوان میکنند که چون پزشکیان از درون "نظام" بیرون آمده نگاهش برای تحولات محدود است. به زبان بی زبانی یعنی نمیتواند تا سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری نظامی دیگر پیش برود. اگر فراگیر شدن خواست سرنگونی جمهوری اسلامی نشانه "تعمیق" تحولات باشد پس باید سیاستها و روشهایی که در این سمت قرار دارد مثبت ترین تاثیرها و پیامدها را برجای بگذارد. مثلا تحریم وسیع انتخابات باید نشانه عمق یافتن جنبش باشد. ولی عملا میبینیم که با بزرگترین تحریم انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی، یعنی تحریم انتخابات 1401 باید نظام سرنگون می شد. کسانی که تعمیق جنبش را در عبور از "نظام" و رسیدن آن به سرنگونی جمهوری اسلامی میدانند، هم تاریخ انقلاب 57 را بدرستی درک نکردهاند، هم مضمون و محتوای جنبش کنونی را. مسئله آن است که خط سرنگونی جمهوری اسلامی نه جدید است و نه پیشرو. این خط حداقل 40 سال است که از سوی دو جریان واپسگرا یعنی طرفداران سلطنت و چپ نماهای ماجراجو از یکسو و طرفداران حکومت اسلامی از سوی دیگر دنبال میشود. با کدام معیار بازگشت به این شعار 40 ساله، یا دنبال کردن خط 40 ساله هواداران "حکومت اسلامی" نشانه پیشروی و تعمیق جنبش است؟ مگر هواداران حکومت اسلامی (از جمله جبهه پایداری) نیستند که امروز میخواهند جمهوری اسلامی را براندازند و رژیم کودتایی خود را بنام "حکومت اسلامی" جانشین آن کنند؟ آیا سرنگونی جمهوی اسلامی میتواند شعار یا نشانه تعمیق جنبشی باشد که اتفاقا متحوای عینی آن جلوگیری از کودتا علیه "جمهوری" اسلامی است؟
واقعیت آنست که تمام تاریخ 45 سال گذشته کشور ما در دوران پس از انقلاب نبردی بوده است که بین طرفداران حفظ "جمهوری" اسلامی بعنوان دستاورد انقلاب با طرفداران سرنگونی آن و بازگشت به سلطنت و حکومت وجود داشته است. این نبرد عمده جامعه ما بطور عینی بوده است ولو اینکه ما در ذهن و خیال خود تصور کنیم که عمده نیست و عمده آن چیزی است که ما میگوییم و ما به آن اعتقاد داریم. مثلا فکر کنیم که طرفداران حکومت اسلامی از موضع واپسگرایانه خود خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی، یعنی حذف جمهوریت آن هستند ولی ما از موضعی دیگر، مثلا از موضع تشکیل یک جمهوری سکولار یا لیبرال یا سوسیالیستی یا دمکراتیک و غیره خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستیم. قطعا اکثریت بزرگ بخشی از نیروهای دمکرات جامعه ما که خواهان پایان جمهوری اسلامی هستند، یا تعمیق جنبش را در رسیدن به این خواست میبینند نه احیای سلطنت را در ذهن دارند نه ایجاد حکومت اسلامی را. اما این که هدف و آرزوی اینان چیست یک مسئله است و اینکه نتیجه عمل آنان در نبرد اصلی و عمده در کشور ما - یعنی نبرد میان جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی - بسود کدام جبهه تمام میشود مسلهای دیگر. اینها تنها نمونههایی است که نشان میدهد نبرد عمده در کجاست و چگونه عمدگی خود را به همه تحمیل میکند. بحث بر سر چشم انداز تعمیق تحولات و نجات انقلاب 57 است.
این تعمیق اصلا و ابدا در آن نیست که دولت پزشکیان و شخص او برسد به سرنگونی جمهوری اسلامی، یعنی برسد به تایید کودتا و خط طرفداران سلطنت و حکومت اسلامی. رسیدن به سرنگونی جمهوری اسلامی پایان و نابودی قطعی انقلاب و جنبش تحول خواهی است. برعکس، تعمیق این جنبش در مرحله کنونی در آنست که مردم ما بخواهند جمهوریت نظام، دستاوردهای انقلاب 57 و حقوقی را که در قانون اساسی حمهوری اسلامی بدست آوردهاند مطالبه کنند. هر تحول مثبت دیگری در شکل نظام سیاسی در ایران الزاما باید از اینجا عبورکند. مردم ما تنها زمانی میتوانند از جمهوری اسلامی در سمتی مثبت عبور کنند که قبلا قادر به دفاع از آن شده باشند، قبلا توانسته باشند کودتا علیه جمهوریت را خنثی کنند، قبلا توانسته باشند تمام ظرفیتهای مثبت و مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی را فعال و اجرا کنند. تنها در آن زمان است که این سوال میتواند مطرح شود که آیا این مقدار از حقوق و آزادیها که حفظ کردیم و بدست آوردیم کافیست یا نه؟ آیا وجود این یا آن نهاد، این یا آن اختیارات مانعی در برابر گسترش حقوق و آزادیهای مردم هست یا نیست و آیا نباید این یا آن نهاد را محدود کرد یا کنار گذاشت؟ تعمیق جنبش ما دقیقا عبور از آن چیزی است که میخواهند بعنوان نشانه تعمیق آن معرفی کنند. یعنی اینکه مردم ما درک کنند که چیزی بنام درون نظام و بیرون نظام وجود ندارد. این جامعه و این نظام دوپارچه و دو جبهه است. یک جبهه که از درون نظام شروع میشود و تا عمق جامعه ادامه پیدا میکند، با ایستادگی کمتر یا بیشتر خواهان حفظ جمهوریت همچون دستآورد انقلاب است و جبهه دیگر کمر به نابودی این جمهوریت بسته است. برای پیروزی یک بخش از این نظام بر بخش دیگر خون هم لازم باشد باید داد. برخلاف کسانی که مدعیاند پزشکیان یا دیگر رئیس جمهورها چون از درون "نظام" بیرون آمده و خواهان سرنگونی آن نیست، بنابراین نماینده تعمیق جنبش تحول خواهی هم نیست.
تلگرام راه توده:
|