راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

نسخه رهبر را

برای بحران اقتصادی

تئوریزه نکنید

احمدهدایتی

 

علي رضا حيدری دبير كانون عالي شوراهای اسلامي كار جمهوری اسلامی، درباره اشتغال در ایران مصاحبه ای با روزنامه کاروکارگر کرده که در شماره 10/5/1385 این روزنامه منتشر شده است. دبیرکانون عالی شوراهای اسلامی دراین مصاحبه و در دفاع از فرمان رهبر برای گسترش خصوصی سازی و نقض اصل 44 قانون اساسی مدعی شده است که خصوصی سازی چاره بحران اشتغال درایران است!

سئوال اینست که17 تا18 سال خصوصي سازي در جمهوري اسلامي چه دستاوردي داشته است كه يك دفعه معجره اي رخ داده خصوصي سازي مي خواهد  هم حفظ اشتغال موجود بكند و هم فعاليت هاي اقتصادي را گسترش دهد؟

صادقي معاون دبير كل خانه كارگر در سال82  اين طور مي گويد "در مدت 6 تا 7 سال پيش تا كنون حدود 1840000نفر( يك ميليون و هشت صد و چهل هزار ) بر اثر خصوصي سازي كارشان را از دست داده اند و حدود 200 هزار نفر در حال اخراج و همين تعداد مدت ها حقوق نگرفته اند."

کافی است روز نامه كار و كارگر 10 سال پيش را مرور كنيم تا به صدها مورد اشاره به دستاورد هاي خصوصي سازي و معجزات آن بر خورد کنیم.

این در شرایطی است که علل بحران اقتصادي، تعطيلي كارخانه ها، اخراج كارگران ، بيكاري، ناضی ازعدم حمايت دولت از توليدات صنعتي و كشاورزي، حمایت از واردات رسمي (به ويژه واردات مواد مصرفي نه كالا هاي سرمايه اي)، قاچاق و قاچاق پنهان،عدم مديريت اصولي و علمي بخش دولتي و مديريت غارتگرانه بخش خصوصي (عمدتا)، غارتگري بخش خصوصي (به خصوص بخش خصوصي ضد ملي ،سرمايه داري دلال و تجاري و به قول محجوب دبیرخانه کارگر سرمايه  داري حجره اي و سنتي) از مهمترين علل مشكلات اقتصادي براي اكثريت جامعه(جوانان، كارگران،كشاورزان، طبقات پائين جامعه) است.

اصولا مديريت بر دو نوع است يكي مديريتي كه  هدفش منافع كل جامعه و منافع ملي و ديگري هم و غمش منافع فردي و شخصي مي باشد.

خانم رايس، ولفويتز(رئيس بانك جهاني)، بلر، شهرام جزايري عرب، عسگر اولادي، خاموشي  و اعضاي اتاق بازرگاني ايران هم از مديران برجسته اند ولي از كدام نوع مديريت دو گانه فوق؟ بر عكس، عده زياد از شخصيت هاي تاريخي و كنوني جهان وجود دارند كه بعد از مرگشان شهرداري كفن و دفن شان را به عهده گرفته  و مي گيرد، چرا؟ براي اينكه بجاي منافع شخصي  به فكر منافع ملي و جامعه بودند.

يكي از شگرد هاي مزورانه طرفداران بخش خصوصي ضد ملي نفوذ در بخش دولتي و خرابكاري در كارخانه ها و بنگاه هاي دولتي  و تبديل آنها  به مديريت منطبق با منافع بخش خصوصي و ضرر ده و همراه با آن نفوذ درمراكز دولتي به ويژه بخش بازرگاني خارجي و داخلي و دامن زدن به واردات رسمي و قاچاق و قاچاق پنهان است، كه در نهايت باعث عدم فروش كالاهاي توليدي، ماندن كالا روي دستشان، عدم تامين هزينه بنگاه ها، عدم امكان پرداخت حقوق كارگران و كاركنان در آخر تعطيلي بنگاه و نابودي توليدات  و بحران اقتصادي و در نهايت، رسيدن به این نتیجه است که دولت و بخش  دولتي داراي مديريت بي كفايتي است.(  قاچاق سالانه 6 ميليارد دلار كالا در كشور، هر سال 850 هزار شاغل ايراني، بيكار مي شوند، كار و كارگر 10/5/85 صفحه 4.)، ( البته قاچاق و قاچاق پنهان بين 15 تا 20 ميليارد دلار است. نگارنده)

در پی توجیه این بحران، ديواری كوتاه تر از دیوار ملت و بخش دولتي نیافتند و حالا حاصل كار و زحمت چند نسل مردم ایران را به ثمن بخس به غارتگران بخش خصوصي می دهند تا بهشت موعود را درست كند، كارخانه رابا شگرد هاي مختلف به بحران بكشند، ماشين آلاتش را بفروشند، كارگرانش را اخراج كنند و زمين هايش را به ساختمان سازي و شهرك سازي تبديل كنند.

سئوال: همان مديران نفوذي دوران خصوصي سازي در بخش دولتی حالا قرار است بشوند مديران بر جسته بخش خصوصي !

ولفويتز، تا وقتي معاون رامسفلد وزیر دفاع امریکا بود صهيونيسم بود و استكبار بود  و حالا از  وقتي كه رئيس بانك جهاني شده نسخه پيچيده شده اش برای خصوصی سازی لجام گسیخته در ایران و واگذاری صنایع ملی به فرماندهان سپاه و بسیج یک شبه تبدیل شده است به نوشداروی بحران اقتصادی درایران!

تسلط  بخش خصوصي بر بخش دولتی و پياده كردن  ليبراليسم و نئوليبراليسم  در ايران همان  سرمايه داري از نوع امريكايي اش نيست؟

بر اساس نظر سنجي وزارت ارشاد، 80 در صد مردم با خصوصي سازي صنايع، بانك ها و آموزش مخالفند، (كار و كارگر 28/5/1383 اصغر قاسمي) فرمان رهبر برای نقض اصل 44 قانون اساسی همان فاجعه ای نیست که یک تن (رهبر) در مقابل مخالفت مردم می ایستد؟

اگر خصوصی سازی حلال مشکلات اقتصادی است، چرا در غرب سرمایه داری این اکسیر، علیرغم همه غارتی که این سرمایه داری در دیگر نقاط جهان می کند، در داخل کشورهای غربی بحران اقتصادی، بیکاری و دهها معضل اجتماعی را درمان که نکرده هیچ، تشدید نیز کرده است؟

-         1000 ميليون نفر گرسنه در جهان.

-         240 تا 300 ميليون بيكار در جهان از جمله 20 ميليون بيكار در اتحاديه اروپا.

-         ميليون ها كودك كار.

-         2 تا 3 ميليون زنان خياباني.

-          انباشت گاز هاي گلخانه اي و نابودي 29 ميليون كيلو متر مربع از لايه ازن.

-         جنگ در عراق، افغانستان، سومالي، سودان، سريلانكا، فلسطين، لبنان، كلمبيا، و ... از جمله در قاره افريقا اگر بحران نیست، پس نامش چیست؟                                                                                                          

 

 

 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت