راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

لنین را
چگونه بشناسیم
لنینیسم را
چگونه بیاموزیم؟
کيوان خسروی

 

امروز ديگر مشخص شده که بت کردن لنين درگذشته وحال تنها توسط کسانی صورت گرفته ومی گيرد که قصد تظاهر به وفاداری به سوسياليسم را دارند. اين وفاداری در دوران کنونی تنها در هدف قرار دادن مقابله ايدئولوژيک تعریف می شود.
لنين برای کمونيست های واقعی بت نبوده و نيست، بلکه سرچشمه تفکر و عمل انقلابی است و اتفاقا به همین دلیل نام و اندیشه او را با سيلی از اتهامات همراه می کنند، در حالیکه لنين در مبارزه ميليون ها انسان برای ساختمان سوسياليستی همیشه جاودان است.
او جاودان است در هر سلول و هرکميته حزبی، آنجا که توده های مردم هستند و در هر مسیر و راهی که به سوی سوسياليسم می رود، در هر ابتکار سازمانی که همبستگی طبقاتی را ممکن می سازد.
درهر چرخش تاريخی تلاش می شود تفاوت های طبقاتی درسايه قرار گیرند. همانگونه که امروز چنین می کنند و تبلیغ می کنند که گويا بدلیل شرایط گذار به جامعه پست صنعتی و اطلاعاتی، ديگر«جامعه طبقاتی منسوخ شده.
در یک تلاش دیگر می کوشند کمونيستها را متقاعد کنند که در شرايط کنونی بهتر است بیشترین انعطاف ایدئولوژیک را پیش بگیرند. در توجیه این توصیه خود می گویند شعارهای سوسیالیستی استراتژیک اند و باید آموخت که اهداف و آرزوهای استراتژيکی خود را کتمان کرد.
این درست خلاف اندیشه های لنین است. لنين می گويد: « صادقت در سیاست، بهترين روش است. سياست اصولی – کارآمد ترين سياست است. تنها با چنین روشی می تواند بطور واقعی و استوار تمايل و اعتماد توده ها را جلب کرد» .
کارکنان یدی و فکری تنها زمانی به حزب سیاسی طرفدار منافع آنها اعتماد می کنند، که آن حزب سیاست آشکار، صریح و صادقانه ای داشته باشد. لنین می گفت: این توهمی بیش نخواهد بود که زحمتکشان بلافاصله به سوی ما خواهند آمد و برای ما آغوش خواهند گشود.
با همین صداقت سیاسی، باید بتوان به توده ها، به طبقه کارگر و به اقشار زحمتکش جامعه نزديک شد. حتی به عقب مانده ترين اقشار اين طبقه .
اینست آن سیاست و روشی که لنين داشت. منشور شورای کميساريای ملی 30 ژانويه سال 1919 که درآن تاکيد ويژه بر حمايت ازکودکان شده بود، نمونه ای از این روش است.
لنين درآن زمان اظهار داشت:«بهتر است خودمان گرسنه بمانيم، اما کودکان را غذا بدهيم». صدور این منشور با توجه به شرایطی که وجود داشت، صادقانه ترین تصمیم بود، چنان که مردم از فرمان 17 ماه مه سال 1919 با شادی و وجد استقبال کردند.
لنين آينده روسيه را با آموزش و تحصيل پيوند داد وازاين رو مردم شوروی را به آموختن، آموختن و بازهم آموختن فراخواند. لنين مبتکر ايجاد کميسيون ويژه در زمينه بهبود زندگی کودکان بنمايندگی ف.ا. دزرژينسکی شد. لنين می گفت: «درجمهوری شوروی کودکان محروم و بی سرپرست نخواهد بود. بگذار شهروندان شوروی خوشبخت باشند» .
تا سال 1935 در شوروی بی سرپرستی کودکان بطور کامل برچيده شد. اما امروز درروسيه چهار ميليون کودک بی سرپرست وجود دارد و2/5 ميليون کودک به مدرسه نمي روند و استعمال مواد مخدر درميان کودکان 42 بار افزايش يافته است.
وقتی گفته می شود که صلح و آزادی، برادری و برابری ، کار و زندگی با نام لنین پیوند دارند، با استناد به این واقعیات سخن می گویند.
فعاليت تئوريک لنين ازمبارزه روزانه وی جدا نبود. لنين درجريان مبارزات پرشورانقلابی خود درتکامل احکام مارکسيستی وانطباق آن با شرايط تاريخی نوين، بسط خلاق آن و تکامل تئوری انقلابی نقش بی همتايی را در جهان ايفا کرد. دگم ها را درهم شکست و آفرينندگی و خلاقيت را جايگزين آن کرد.
لنين می گفت: «مارکسيسم مذهب نيست، مارکسيسم نظريه ای قشری وجامد نيست، مارکسيسم ضد دگماتيک و خلاق است». اين لنين بود که تئوری اقتصادی مارکسيسم را بربنياد شرايط تاريخی نوين گسترش داد و قانونمندی مرحله امپرياليستی سرمايه داری را نشان داد و مشخصات مرحله نوين وماهيت اقتصادی وسياسی امپرياليسم را کشف کرد.
بازهم اين لنين بود که راه ايجاد اقتصاد سوسياليستی و گذار تدريجی آن به کمونيسم را طراحی کرد و با بيان اصول اساسی اقتصاد سوسياليستی علم اقتصاد سوسياليستی را بنيان نهاد.
لنين ادامه دهنده آموزش های مارکس وانگلس بود. لنين انديشه انقلابی و عمل انقلابی را بهم پيوند داد. لنينيسم بمثابه يک جهان بينی علمی و بمثابه مرحله نوين مارکسيسم و نتيجه فرايافت خلاقانه آن درشرايط امپرياليسم و انقلابات پرولتری است. لنين دولت شوروی را بنيان نهاد.
لنين نيز بمانند مارکس وانگلس جوانان را نسل بالنده جامعه و نسل آينده ساز می انگاشت و بر آن بود که برخورد طبقاتی و سياسی جوانان با پديده های اجتماعی اهميت فراوانی دارد و معتقد بود که جوانان به اشکال دیگر، از راه های ديگر و به شکل ديگر و دراوضاع ديگر به سوسياليسم نزديک خواهند شد.
لنين به جوانان توصيه می کرد« فقط در کار مشترک با کارگران و دهقانان انسان می تواند کمونيست واقعی شد. لنين جوانان را از انقلابی نمائی و ايده آليسمی که با آموزش های انقلابی همخوانی ندارند برحذر می داشت و به آنها توصیه می کرد، در هر در شرايطی، وضع جنبش انقلابی را در انطباق با آن در نظر بگيرند واز کاربرد شعارهای بی موقع و لفاظی های انقلابی دوری کنند، زيرا درجنبش دانشجويی در وضع سياسی جامعه و در گذار های نابهنگام جامعه، در برخورد به رژيم مطلقه، مضرترين روش غفلت از درک شرایط است.
اين به آن علت بود که به اعتقاد لنين جوانان درتدارک و انجام انقلاب سهم فعالی را دارند. درانقلاب اکتبر 1917 و دردوره دفاع ارنظام شوروی، اين جوانان بودند که درصفوف گارد سرخ يعنی نخستين دسته های سربازان انقلاب با قهرمانی وفداکاری های بسيار رزميدند. 54 درصد افراد گارد سرخ که شجاعانه از دستاوردهای انقلاب اکتبر دفاع کردند، جوانان و دختران جوان به سن تا 23 سال بودند. انقلاب اکتبر گرچه انقلاب کارگران، دهقانان و سربازان بود، ولی به حق ميتوان گفت که اين انقلاب، انقلاب جوانان کارگر ودهقان نيز بود.
لنين درمورد وضع انقلابی به انقلابيون و احزاب انقلابی توصيه می کند که تنها با خواست پيشاهنگ انقلاب نمی شود، زیرا انقلاب کار توده های مردم است: "تنها پيشاهنگ را به ميدان رزم قطعی فرستادن نه فقط کار نابخردانه ايست، بلکه خيانت و بازی با قيام است.



منابع مورد استفاده برای اين مقاله :

- مقاله : لنين سرچشمه جاودان نيروی معنوی برای کمونيست ها
- مقاله: و لنين کبير راه ما را روشن کرد
- مقاله: بمناسبت روزتولد لنين
- کتاب کليات لنين .ج 41.ص 317
- مقاله : جنبش دانشجويی ووضع سياسی کنونی ( لنين )
- کتاب انقلاب اکتبر وايران

 


راه توده 175 05.05.2008
 



 


 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت