راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

می توان، باز هم
بی تفاوت ماند؟
کریم. م- از تهران
 

دولت چهار ساله احمدی نژاد را میتوان به مثابحه یک دوره گذار– گذار از یک مرحله که مشخصه آن نابودی صنعت، بیکاری عمومی, گرانی، ارتشا، ابتذال، تحجر و خرافات است و به درستی همانطور که نزد بخش بزرگی از مردم ایران رایج گشته، دولت فریب و ریا نام برد. این مرحله بر اساس یک برنامه از پیش تدوین شده، بدست ارتجاع و با یک شیوه مبتنی بر عوام فریبی تا به حال توانسته ثروت کلانی را در دست گروهی از سرمایه داران بزرگ، الیگارشی مالی، دلالان جهانی، بخشی از تکنوکرات های دولتی و گروهی از نظامیان سازمان دهد. تجمع این سرمایه با این میزان و وسعت طبعا باید برای این بخش به نوع در آینده تثبیت و تکامل و گسترش یابد. براین اساس عقلانی است که این مرحله را مرحله ی بنامیم که از 4 سال پیش آغاز گشته است. مرحله دیگر یا فاز 2 که ضرورتا با انتخابات رئیس جمهوری عجین گشته به زودی درپیش است. برای آنها که این 4 سال را هدایت کرده اند تفاوت چندانی ندارد، که احمدی نژاد بیاد یا کس دیگری شبیه او. آنها حریصانه بدنبال تثبیت، تکامل، گسترس سرمایه و سود هرچه بیشتر هستند و بر این پایه خواهان کسی هستنند که خواسته های آنان را تحقق ببخشد. به درستی می توان پیش بینی کرد که اگر این طبقه با این کارنامه با هر شیوه ای برنده انتخابات گردد، جامعه به سوی وابستگی به امریکا هدایت خواهد شد. این هدف عمده ای است که ارتجاع داخلی آن را در دستور کار خود گذارده و مرحله به مرحله این پروژه را با متحدان داخلی پیش می برد. آمیزه ای از تضادهای فاحش که در عرصه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی خود به شیوه های مختلف مبتکرش بودند، جامعه ما را در شرایط خاص ملی و بین المللی به بحرانی ویرانگر خواهد کشاند.برای تحقق این برنامه بخشی از نیروهای مذهبی که هنوز به اعتقادات ملی، مذهبی و میهنی خود وفاداراند چنان آماج دشمنی و اتهام سازمان یافته قرار گرفته اند که هر تماشاگری را به تعجب وا میدارد. پس از اینکه خاتمی به نفع موسوی کناره گیری کرد هر آدم بی طرفی میتواند شهادت دهد که دولت و سران ارتجاع با تمام دستگاهای وابسته به خود تمام توان خود را جمع کرده و سازمان داده اند تا مبارزات مردم را به بحث های انحرافی بکشانند. در این برنامه نقش رسانه های فارسی زبان خارج از کشور چنان است که گوئی همراه با نیروهای ارتجاعی داخلی از یک سنگر برخاسته اند. بحث های انحرافی از ترفندهای کهنه هر دو نیروی این سنگر واحد است. کارد به استخوان مردم رسیده است. همه خواهان تحولی در وضع اقتصادی و اجتماعی اند. طبق آمار منتشر شده در رسانه ها، بیش از 15 میلیون نفر کاملا فقیر گشته اند، روند فقر ادامه دارد و بیش از 7 میلیون نفر به حاشیه نشینی روی آورده اند. دهقانان که تمام امیدشان به یاس تبدیل شده گروه گروه برای معیشت خود و خانواده شان آواره شهرها می شوند و به خیل حاشیه شهرنسینی اضافه می گردند. در چنین شرایطی آیا باید نظاره گری منفعل باشیم یا در صحنه در کنار مردم، شانه به شانه آنها ترفندهای ارتجاع داخلی و خارجی را افشا و با آن مبارزه کنیم؟



راه توده 218 13.04.2009

 

بازگشت