راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"کیفرخواست"
یا سند درماندگی
کودتاچی ها

 

روز شنبه و 50 روز پس از کودتای 22 خرداد، دادگاه  کودتا در تهران محاکمه کسانی را آغاز کرد که اغلب آنان ساعتی پس از رای گیری و زمانی که هنوز اعتراضی شروع نشده بود دستگیر شده‌اند. یکی از اسفناک ترین بخشهای این نمایشی که بعنوان دادگاه به راه انداخته شده به اصطلاح "کیفرخواست" دادستان است که بیش از آنکه سند جرم بازداشت شدگان باشد، سند واماندگی کودتاچیان در برابر اراده مردم است. می دانیم که کیفرخواست یک سند حقوقی و قضایی است که چارچوب مشخصی دارد. جرمی باید در آن تعریف شود که در قانون بطور مشخص آمده باشد و سپس اعمال متهمان با این جرم تطبیق داده شود و اثبات شود که متهم مرتکب جرم معین شده است. اما در این به اصطلاح کیفرخواست دادستان نه جرمی وجود دارد و نه عمل مجرمانه ای و نه اثبات رابطه ای میان متهم و جرم.

بیش از یک سوم کیفرخواست در مورد نظریه ای موسوم به "کودتای مخملی" است. فراموش نکنیم که در ابتدا اتهام "انقلاب مخملی" بود و خبرگزاری فارس، دفتر سیاسی سپاه و رهبر جمهوری اسلامی مدام از انقلاب مخملی سخن می‌گفتند اما وسط راه و در کیفرخواست دادستان این انقلاب مخملی به کودتای مخملی تغییر کرد. دلیلش هم ساده است. ما در قانون جرمی بنام "انقلاب مخملی" نداریم و اصولا به راه انداختن انقلاب چه مخملی و چه غیرمخملی حق است و نه جرم. در همه جای دنیا حق انقلاب برای بیرون کردن حاکمان چپاولگر و جبار و متجاسر برای مردم به رسمیت شناخته شده است و هیچکس را نمی توان بابت تلاش برای انقلاب دستگیر یا مجازات کرد.

اما "کودتا" هم عملی است که تعریف مشخصی دارد و نظامیان و کسانی که با نظامیان مرتبط هستند می توانند مرتکب شوند. یعنی امثال سرلشگر فیروزابادی و نمایندگان رهبر در سپاه و بسیج و غیره که کودتای 22 خرداد را بوجود آوردند. در حالیکه حتی یک نظامی یا مرتبط با نظامیان در میان متهمان نیست. یک عده غیرنظامی که در خانه نشسته‌اند و حتی قدرت دفاع از خود را هم ندارند چگونه می خواسته اند یا می تواسته اند کودتا کنند؟

البته این کیفرخواست چون یک بیانیه سیاسی است که قبلا مشابه آن در روزنامه کیهان و از طریق خبرگزاری فارس منتشر شده طبعا به اینگونه مسایل کاری ندارد.

بخش دیگر کیفرخواست داستان هایی است که از قول یک جاسوس که نام او برده نشده در مورد کودتای مخملی عنوان شده است که ربطش به این دادگاه و بازداشت شدگان زیر شکنجه چیست معلوم نیست.

در بخش دیگر کیفرخواست مخالفان کودتای 22 خرداد که از آنان بعنوان "بازوی کودتای مخملی" نام برده شده در 6 بخش مطرح شده است که میزان بلاهت نویسندگان کیفرخواست را نشان می دهد. این 6 بخش عبارتند از :

1- بخش زنان که شادی صدر، شیرین عبادی، پروین اردلان و نوشین خراسانی رهبران آن هستند.

2- بخش اقوام که بیشتر در ارتباط با شیرین عبادی و گروه های ملی مذهبی است.

3- مجموعه حقوق بشر که هادی قائمی و سازمان دیده بان حقوق بشر و موسسه هلندی سازمانده آن هستند.

4- بخش کارگری که منصور اصالو رهبری آن را برعهده دارد و اعتصاب سندیکای اتوبوسرانی را رهبری کرده است.( توجه کنید که این ماجرای اخیر مربوط به حداقل نزدیک به 5 سال پیش است و ظاهرا کودتای مخملی عمر 5 ساله دارد!)

5- گروه های موسوم به ان. ج. او که دولت اصلاحات آنها را گسترش داد و سهراب رزاقی و هادی قائمی از هدایت کنندگان انند.

6- بخش دانشجویی که با مرکزیت دفتر تحکیم وحدت طیف علامه عمل می کند.

در واقع کودتاچیان اعتراف کرده اند که همه مردم اعم از زنان و مردان، اقوام و ملیت ها، کارگران و دانشجویان، داخل و خارج از کشور، گروه های سیاسی و یا غیردولتی با کودتا مخالفند و می‌خواهند در برابر آن ایستادگی کنند. جالب اینجاست که هیچکدام از افرادی که نامشان در این قسمت برده شده یا اصلا در بازداشت نیستند یا مانند منصور اصالو به اتهاماتی دیگر در زندانند. 

در بخش بعد به بازوی فکری "کودتای مخملی" پرداخته می شود که در اینجا نیز نام گروه هایی مانند سازمان مجاهدین انقلاب، جبهه مشارکت برده شده و از قول افرادی مانند آیت‌الله موسوی خوینی ها، مهدی کروبی، ابطحی، بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده، عماد بهاور و چند تن دیگر جملاتی بی سر وته نقل می شود که اولا درستی و نادرستی آنها معلوم نیست و ثانیا بفرض درستی جرم محسوب نمی شود. مثلا از قول آیت‌الله موسوی خوئینی ها که دادستان کل کشور زمان آیت‌الله خمینی بوده این جمله سخیف و کودکانه نقل شده است : "القای تقلب را برای جرزنی لازم داریم". یا مثلا از قول بهزاد نبوی گفته می شود : "ما سندی برای تقلب نداریم ولی من این را اعلام نمی کنم چون من به موسوی خیانت نمی‌کنم."

این جملات در سندی آمده که نام "کیفرخواست" بر آن گذاشته شده و افرادی را به این جرم که گفته "من به موسوی خیانت نمی کنم" یا "جرزنی" محاکمه می کنند. کیفرخواست دادگاهی که در آن سازندگان و فرزندان انقلاب ایران را به اتهام ایستادگی بر رای و خواست مردم محاکمه می کنند  یک سند تاریخی است. یعنی سند درماندگی کودتاچیان دربرابر مقاومت مردم و زنده بودن انقلاب ایران و نهضت سبز مردم ما.

 

بازگشت