راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تردید در حمایت از میرحسین موسوی، به سود احمدی نژاد است
آیا در این انتخابات
شاهد حوادث غیر مترقبه خواهیم بود؟

حضور گام به گام در انتخابات پیش رو، که حتی می تواند، تا آستانه رای گیری با حوادث غیر مترقبه ای مانند کناره گیری اعتراضی کاندیدای اصلی طرفدار اصلاحات و تحولات نیز همراه شود، معنائی جز نگرش طرح شده در این سرمقاله، نسبت به رویدادهای اجتماعی ندارد. اعتراضی که زمینه آن با ادامه حمایت آشکار قدرت از احمدی نژاد برای ادامه سیاست نظامی و جنگی 4 سال اخیر و تحمیل باز هم بیشتر محدودیت ها برای مخالفان سیاست جنگی – نظامی و نماینده اصلی آن در صحنه انتخابات– که از نظر ما میرحسین موسوی است- می تواند فراهم شود.
 

در سخت ترین و بغرنج ترین دوره انتخابات ریاست جمهوری که دو جناح جمهوری اسلامی به شدت در برابر هم صف آرائی کرده و عملا دو جبهه از این دو جناح تشکیل شده، عنوان می شود كه توان و نیروی واقعی نیروهای مذهبی تحول خواه در جمهوری اسلامی چقدر است و ضمنا با اشاره به مجموعه عملكرد رژیم می خواهند كه نمایندگان این جناح را نام ببریم و بگوئیم چرا باید از آنها پشتیبانی كرد.
پیش از آنكه به توان واقعی این نیرو و دلیل لزوم پشتیبانی از آن بپردازیم، ابتدا باید پاسخ آنهائی را داد كه در سایه ایستاده اند و معرفی نمایندگان این جناح را از ما طلب می‌كنند!
آنها می خواهند ما را، دراین شرایط بغرنج در بحث در باره افراد و احتمالا سهم آنها در حوادث گذشته- مانند قتل عام سیاسی 67- گرفتار کنند و بدین ترتیب از زیر بار تحلیل دشوار شرایط كنونی ایران شانه خالی كنند. این آسان ترین شیوه فرار از مقابل واقعیات است. این طرز برخورد به مسائل جنبش و سیاستمداران مذهبی كه در سخت ترین شرایط روبروی ارتجاع و كلان سرمایه داران ایستاده اند و امپریالیسم امریكا در تدارک برداشتن آخرین گام برای حمایت عملی از راستگرایان منتظر حذف خونین آنها از مجموعه جمهوری اسلامی است، فقط می‌تواند خاص كسانی باشد كه با جامعه از نزدیك آشنائی ندارند و از آن بدتر، در اسارت تحلیل ها و ارزیابی های امپریالیسم و اپوزیسیون حامی هر دوی آنها در رسانه های پرقدرت گرفتار مانده اند. رسانه هائی که با بهره گیری از تمام امکانات سعی می کنند مرزها را تا لحظه فرود ضربه نهائی همچنان مخلوط و مغشوش نگهدارند. براساس همین تلاش شبانه روزی است كه اپوزیسیون مترقی و چپ در مهاجرت و بخشی از اپوزیسیون مترقی در داخل كشور نمی‌توانند و نمی گذارند بتوانند از حقایق پشت پرده آگاه شوند. همین تلاش همآهنگ است كه اجازه نمی دهد تا همه ناراضیان از سیاست های جاری در كشور بدانند چه كسانی ترور کردند و می‌كنند، چه كسانی کشتند و می كشند، چه دست هائی در همآهنگی با نقشه امریكا برای حضور نظامی در خلیج فارس و بهانه اتمی زمینه های جنجال های بزرگ جهانی را برای توجیه افكار عمومی جهان برای مداخله در امور داخلی كشور فراهم می آورند.
معروف ترین روزنامه ایران که زمانی بزرگترین و پرتیراژترین روزنامه کشور بود(کیهان)، با هدایت كامل ارتجاع حاكم به تریبون تحریك همه روشنفكران كشور تبدیل شده، تا علیرغم گرد و خاک ضد امریکائی که برپا می کند، همه آنها را كه همچنان فكر می‌‌‌كنند باید از عواقب مداخله نظامی امریكا در امور داخلی ایران هراس داشت، به صف تسلیم شدگان در برابر سیاست جنگی حاکمیت که سیاست جهانی امپریالیسم نیز هست وصل کند. ما نباید به تماشاچی بی عمل این كارزار تبدیل شویم. بخشی از بی تفاوتی تسلیم شدگان در برابر این تحریک و تبلیغ، که در کنار کشیدن از انتخابات خود را نشان میدهد، در عمل به پیروزی احمدی نژاد در انتخابات پیش رو و ادامه سیاست جنگی- نظامی یاری می رساند. وقتی از دهه 60 صحبت می شود، ما نباید فقط آن جنایاتی را جنایت بشمار آوریم كه خودمان قربانی آن بوده ایم. هزاران مبارز و انقلابی مذهبی در سال های گذشته یا به زندان كشیده شده اند، یا اعدام شده اند، یا ترور شده اند و یا قربانی انواع دیگر جنایات شده اند. چرا نباید آنها را در شمار قربانیان دارودسته راستگرا و جنایتكاری به حساب آورد که سکان قدرت را بدست دارد؟ این نیروی مذهبی نیز در سال های گذشته یا از صحنه بكلی حذف شدند و یا به زندان افتادند؟ ما وقتی خود را مدافع جنبش مردم و آرمان های انقلاب می دانیم و از آزادی ها دفاع می كنیم چگونه می‌توانیم صف خود را از صف آنها جدا نگهداریم. این همان نتیجه مطلوبی است كه ارتجاع و امپریالیسم سال ها برای تحقق آن زحمت كشیدند: {انقلابیون را - به هر بهانه، بویژه مذهبی و غیرمذهبی- از یكدیگر دور كردن و سپس یورش به صفوف پراكنده انقلاب}.
باید این روند را در جهت عكس آن برگرداند. آنها که بنام چپ غیر مذهبی، در فضای بغرنج کنونی انتخابات، سایت ها و نشریات اینترنتی خود را بلند گوی سئوال از میرحسین موسوی در باره حوادث دهه 60 کرده اند، بی آنکه به خود زحمت بدهند آن دوران را مرور کرده و بدانند چه کسان و کدام جریان حکومتی در کدام مسند قدرت قرار داشته و توازن جناح ها چگونه بوده است، عملا به همان ها که بانیان و مجریان اصلی جنایات و حوادث دهه 60 بوده اند خدمت نمی کنند؟
ما در هر مرحله و مقعطی در این 30 سال مدافع انقلاب 57 و تحولات در جامعه ایران بوده ایم، حتی در بدترین شرایط و سخت ترین موقعیت ها. حزب ما، چه در سال های پیش از انقلاب و چه سال های پس از پیروزی انقلاب از این مشی و سیاست پیروی كرد. ما در اتخاذ مشی و سیاست اهل حقه بازی، دو رویه بازی كردن، نان به نرخ روز خوردن و فرصت طلبی نبوده و نیستیم. مشی و سیاست حزب توده ایران پیوسته برخاسته از واقعیات جامعه ایران بوده و همچنان باید باشد. در مبارزه و سیاست انقلابی دروغ و حقه بازی جایی نباید داشته باشد. حزب ما بخاطر این فرد یا آن شخص مشی و سیاست تدوین نكرده بود، كه حالا با حذف آن فرد، مرگ فلان شخص و یا حتی جبهه عوض كردن فلان شخصیت، در نگرش خود به جامعه و انقلاب ایران تجدید نظر كند. سیاست هایی كه با باد می آیند با باد هم می روند. ما در كنار مردم بودیم، هستیم و خواهیم ماند. حتی اگر این مردم زیر بمباران تبلیغات و انواع نیرنگ های حکومت نتواند با رای خود یک گام به جلو بردارند، این ناتوانی نباید و نمی تواند موجب مانورهای سیاسی آن حزبی شود که نیروی خود را از توده مردم می گیرد. در هر شکست و یا پیروزی، این توده از تجربه خود برای گام بعدی می آموزد. به همین دلیل است که ما اعتقاد داریم، درعین حال که برای به نتیجه رسیدن یک شعار، یا یک حمایت انتخاباتی با تمام توان و امکانات خود باید بکوشیم، باید ناکامی و تدارک گام بعدی را در کنار مردم پیش بینی کنیم، چرا که هیچ تحول پایداری، بدون آگاهی وسیع ترین طبقات و اقشار اجتماعی نسبت به حاکمیت و رسیدن به یقین و عزم تغییر آن حاکمیت ممکن نیست.
ما معتقدیم حوادث و سیر رویدادهای سال های پس از پیروزی انقلاب چشم و گوش خیلی ها را باز كرده است. همان هایی كه در سال های اول پس از پیروزی انقلاب پیوسته با تردید به مشی حزب ما نگاه می كردند و در شناخت دوستان و دشمنان انقلاب و همراهان تمام راه و نیمه راه خود دچار تردیدهای جدی بودند. چرا باید برای خودمان امكان رشد آگاهی و تجربه اندوزی را قائل باشیم، اما برای دیگران نه؟
حضور گام به گام در انتخابات پیش رو، که حتی می تواند تا آستانه رای گیری با حوادث غیر مترقبه ای مانند کناره گیری اعتراضی کاندیدای اصلی طرفدار اصلاحات و تحولات نیز همراه شود، معنائی جز نگرش طرح شده در این سرمقاله، نسبت به رویدادهای اجتماعی ندارد. اعتراضی که زمینه آن با ادامه حمایت آشکار قدرت از احمدی نژاد برای ادامه سیاست نظامی و جنگی 4 سال اخیر و تحمیل باز هم بیشتر محدودیت ها برای مخالفان سیاست جنگی – نظامی و نماینده اصلی آن در صحنه انتخابات– که از نظر ما میرحسین موسوی است- می تواند فراهم شود.




راه توده 222 11.05.2009

 

بازگشت