راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

هنر جذب توده های مدافع
و توده های سرخورده از انقلاب
 

مسئله این نیست كه نیروهای انقلابی داخل كشور چه كنند كه ما به آنها اعتماد كنیم، بلكه مسئله این است، كه ما چه سیاستی را باید در پیش بگیریم كه آنها بتوانند برای تحولات مثبت روی ما حساب كنند. برای این منظور باید با تمام نیروی خود را بكشانیم به آنجایی كه مبارزه واقعی در آن جا جریان دارد. یعنی بر روی مسائل اقتصادی و اجتماعی تعیین كننده حال و فردای كشورمان. در این صورت متحدین ما خود بخود مشخص خواهند شد. تمام سرنوشت انقلاب اكنون بستگی به آن یافته است كه ما بتوانیم دو جنبش – توده های مذهبی مدافع انقلاب و توده های سرخورده از انقلاب- كه در ماهیت خود یك "هدف" اما به ظاهرا در دو "راه" مقابل قرار گرفته است را به یكدیگر پیوند بزنیم.

 


جنبشی كه كشور ما امروز شاهد آن است، صرفنظر از آنكه جنبش توده های مذهبی مدافع انقلاب باشد یا توده های سرخورده از انقلاب، بطور عینی و در ماهیت خود جنبش "دفاع از انقلاب" و دستاوردهای آن است، جدا از آن كه توده ها و نیروهای سیاسی شركت كننده در این جنبش چه بینشی داشته باشند و این واقعیت را درك كنند یا خیر. به همین دلیل، به این نكته مهم باید توجه كرد كه جنبش توده های مذهبی مدافع انقلاب، بدنبال آشكار شدن روز افزون چهره حكومت، تكیه گاه ما و همه نیروهای اپوزیسیون موافع انقلاب است. جنبش توده های سرخورده از انقلاب نیز آن نیروئی است که نیروهای انقلابی مذهبی در ج.ا. باید علیرغم همه دشواری هائی كه با آن روبرو هستند، اعتماد دوباره آنها را جلب كنند.
تمام سرنوشت انقلاب اكنون بستگی به آن یافته است كه ما بتوانیم این دو جنبش – توده های مذهبی مدافع انقلاب و توده های سرخورده از انقلاب- كه در ماهیت خود یك "هدف" اما به ظاهرا در دو "راه" مقابل قرار گرفته است را به یكدیگر پیوند بزنیم. تمام نقش تاریخی كه حزب ما می‌توانست و هنوز هم می‌تواند ایفاء كند، تبدیل شدن به عامل اتحاد این دو جنبش از جنبش انقلابی است.
مطرح می شود كه نیروهای رادیكال مذهبی باید به نوعی عمل كنند كه اعتماد توده های مردم و اپوزیسیون مترقی را فراهم آورند. در قسمت اول یعنی جلب اعتماد توده ها ظاهرا كار باید بسیار دشوارتر از جلب حمایت اپوزیسیون مترقی باشد. زیرا همین كه نیروهای رادیکال مذهبی از مبارزه با امپریالیسم دفاع کنند، با سرمایه‌داری وابسته مبارزه ‌‌كنند و از آشتی ملی و آزادی احزاب و پایان انحصار مذهبی دفاع ‌كنند، مقدمات کامل جلب اعتماد اپوزیسیون مترقی فراهم آمده است.
اگر علیرغم همه اینها، اپوزیسیون مترقی نخواهد اعتمادش جلب شود، مشكل را باید در جای دیگری جستجو کرد. از آنجا که بخش مهمی از این اپوزیسیون خارج از کشور است، ما درباره آن سخن می گوئیم.
اپوزیسیون خارج از كشور سالهاست كه در محاصره تبلیغات دار و دسته های راستگرا و نتایج تبلیغاتی فروپاشی اتحاد شوروی است. این اپوزیسیون درحالیکه ضرورت دارد توسط نیروهای رادیکال مذهبی مدافع آرمان های پایمال شده انقلاب جلب شود، خود نیز تا زمانی كه نتواند جاذبه لازم برای جذب را به نمایش در آورد هیچكس آن را به حساب نمی آورد كه بخواهد اعتماد آن را جلب كند. و اپوزیسیونی که نه خود جاذبه جلب اعتماد داشته باشد و نه دیگر نیروهای طرفدار آرمان های انقلاب نخواهند او را جذب کنند نقشی در تحولات نخواهد داشت. بنابراین، مسئله این نیست كه نیروهای انقلابی داخل كشور چه كنند كه ما به آنها اعتماد كنیم، بلكه مسئله این است، كه ما چه سیاستی را باید در پیش بگیریم، كه آنها بتوانند برای تحولات مثبت روی ما حساب كنند. برای این منظور باید با تمام نیروی خود را بكشانیم به آنجایی كه مبارزه واقعی در آن جا جریان دارد. یعنی بر روی مسائل اقتصادی و اجتماعی تعیین كننده حال و فردای كشورمان. در این صورت متحدین ما خود بخود مشخص خواهند شد و ما نیازی احساس نخواهیم كرد كه اعتمادمان به آنها جلب شود. دفاع از آزادی ها امروز برای بازگویی این حقایق در داخل كشور یك وظیفه انقلابی است و راستگرایان با آگاهی از این واقعیات با آن مخالفند و با تمام وجود در برابر آن ایستاده اند و انواع جنایات و حادثه جویی ها را برای ادامه این انسداد سیاسی بوجود می آورند و چون همه ابزار را در اختیار دارند، آنچنان به این بازی ضد انقلابی ادامه می دهند كه حتی فریاد آزادیخواهان مذهبی پیرامونی حكومت نیز در میان هیاهوها گم می شود. هتاكی های تحریك آمیز مطبوعات دولتی علیه روشنفكران، آزادیخواهان و هنرمندان، دستگیریها، ترورها، فشارهای روانی بر جامعه، سرگرم كردن مردم در هیاهوها همه و همه در این چارچوب است.


 

راه توده 221 04.05.2009
 

بازگشت