راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

فیدل کاسترو:
کودتا در "هوندوراس"
علیه گردش به چپ بود
روزنامه چپ گرای یونگه ولت
ترجمه رضا نافعی( وبلاگ آینده ما)

 

ارتجاع "هوندوراس" علیه "مانوئل زِلایا" دست به کودتا زد، زیرا وی گردش به چپ کرده بود. کودتا که با اعتراضات گسترده داخلی و خارجی همراه شد در 28 ژوئن 2009 انجام شد. اکنون مردم هوندوراس و مردم جهان خواهان بازگشت رئیس جمهور منتخب و تشکیل مجلس قانونگذاری اند.

آنجا انقلاب خواهدشد
روز 16 ژوئیه گذشته نوشتم که کودتا در هوندوراس را” افرادی بی وجدان از رستگرایان افراطی سازمان داده اند که ایادی مورد اعتماد جورج بوش بودند و مورد حمایت او قرار داشتند.”
در آن زمان من از هوگو لورنس، روبرت بلو، استفن مک فارلند و روبرت کلهان نام بردم که بوش در ماه ژوئیه 2008 بعنوان سفرای آمریکا به هوندوراس، السالوادور، گواتمالا و نیکاراگوئه اعزام داشت و گفتم که این چهار نفر پیرو مشی "جان نگروپونته" و "اوتو رایش" و تاریخ سیاه آنها هستند.
و هنگامی که اوباما در مسکو حضور داشت و در یکی از دانشگاه های روسیه اعلام کرد که یگانه رئیس جمهور هوندوراس مانوئل زِلایاست من یاد آورشدم که پایگاه آمریکا در سوتو کانو مهمترین کانون پشتیبانی از کودتاست و منشاء ابتکار صلح رئیس جمهور کوستاریکا هم وزارت خارجه آمریکاست. و افزودم که با اجلاس کوستاریکا مشروعیت سازمان ملل و سازمان کشور های آمریکا و دیگر موسساتی که خود را متعهد به حمایت از خلق هوندوراس کرده اند زیر پرسش می رود.
گفتم تنها سیاست درستی که آمریکا می تواند اتخاذ کند آنست که به دخالت در هوندوراس پایان بخشد و خواستار خروج نیروهای مشترک از آنجا گردد.
پاسخ ایالات متحده آمریکا پس از کودتا در این کشور آمریکای مرکزی، انعقاد قراردادی با این کشور برادر، برای ایجاد هفت پایگاه نظامی دیگر از نوع سوتو کانو بود،که تهدیدی است برای ونزوئلا، برزیل و دیگر خلق های آمریکای جنوبی .
در لحظه حساس فعلی که اجلاس سران کشور های عضو سازمان بر پا شده تا در بارۀ تراژدی تغییرات اقلیمی و بحران بین المللی اقتصاد گفتگو شود، کودتاچیان هوندوراس تهدید می کنند که اصل ایمنی سفارتخانه برزیل را که پرزیدنت مانوئل زلایا و خانواده اش و گروهی از هوادارانش به آنجا پناه برده اند، زیر پا خواهد نهاد.
طبق اسناد موجود محقق است که دولت برزیل مطلقا نقشی در پیدایش وضع کنونی نداشته است. حمله دولت فاشیستی به سفارت برزیل نه تنها پذیرفتنی نیست حتی قابل تصور هم نیست. مگر آنکه بخواهند دست به خود کشی بزنند و بهانه ای برای دخالت مستقیم نیروهای بیگانه و تسخیر هوندوراس بدست دهند، مانند آنچه که در هائیتی رخ داد که عبارتست از دخالت سربازان آمریکائی زیر پرچم سازمان ملل. هوندو راس سرزمینی دور دست یا کشوری تک افتاده در کارئیب نیست. دخالت نیروهای بیگانه در هوندوراس به پیدایش تنش در امریکای مرکزی و در پی آن آشوب سیاسی در آمریکای لاتین خواهد انجامید.
نبرد قهرمانانه خلق هوندوراس، پس از نزدیک به 90 روز مقاومت بی وقفه، حکومت فاشیستی و دست نشانده آمریکا در هوندوراس را، که زنان و مردان غیر مسلح را سرکوب می کند، با بحران مواجه ساخته است.
ما شاهد پیدایش آگاهی نوین در میان خلق هونوراس هستیم. نبرد های اجتماعی عدیده ای، این نبرد را شکل داده است. زلایا به قول خود وفادار ماند و بازگشت. بازگشت به دولت و انجام انتخابات حق اوست. در جنبش های رزمنده اجتماعی است که کادر های برجسته و شایسته ستایش پدید می آیند که قادر به هدایت خلقشان در راه دشواری هستند که در پیش دارد، کسانی که خلقهای آمریکای ما در انتظار آنانند. آنجا انقلاب خواهد شد.
اجلاس عمومی سازمان ملل می تواند یک اجلاس تاریخی گردد. صرفنظر از کامیابی ها یا کجروی هایش.
رهبران برجسته جهان مسائلی را مطرح ساخته اند که هم پیچیده اند و هم، در عین حال، بسیار با اهمیت. این مسائل باز تاباننده وظائفی هستند که در برابر بشریت قرار دارد، مسائلی که بشریت فرصت کوتاهی برای حل آنها دارد.

راه توده 236 28.09.2009
 

بازگشت