راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

علیرغم همه تبلیغات کودتاچی ها
مشی توده ای
حمایت قاطع از
جنبش سبز باقی میماند

 

از آغاز جنبش سبز بدینسو دو جریان در داخل و خارج كشور نوك تیز حملات خود را متوجه حزب توده ایران و پشتیبانی و مشاركت آن در جنبش سبز كرده اند.

یك جریان سرمداران کودتا هستند كه از اینكه حزب توده ایران از انقلاب سبز مردم حمایت می کند بسیار ناراحتند. اینان در ابتدا جنبش سبز را از نوع "انقلاب مخملی" معرفی كردند و گفتند آقای موسوی در مدار غرب حركت می كند و می خواهد انقلاب مخملی یعنی از نوع همان انقلاب هایی انجام دهد كه به سرنگونی رژیم های "كمونیستی" منجر شد. و البته چون این حكومت از نوع حكومت های كمونیستی نیست كه خودش بگذارد و برود و با چوب و چماق و تفنگ و گلوله و حتی توپ و تانك ایستاده تا از چاه های نفتی كه سر لوله اش به جیب سران حکومت وصل شده دفاع كند، بنابراین انقلاب مخملی در ایران شكست خورده است.

اما بنظر می رسد كه آرام آرام سناریوی قبلی کودتاچی ها دارد عوض می شود و آقای موسوی متهم می شود به اینکه می خواهد انقلاب ضدسرمایه داری كند و همه چیز را دولتی كند.  

داستان سناریوی جدید از باصطلاح كشف یك "جزوه" خیلی خطرناك توسط وزارت اطلاعات شروع شد. روز 21 آذر 1388 مصلحی وزیر اطلاعات در جمع طلاب حوزه علمیه قم ضمن حمله به هاشمی رفسنجانی  داستان این جزوه را مطرح کرد و گفت: "جزوه یی در دفتر یكی از سران فتنه كشف شده كه در آن براندازی نظام برنامه ریزی شده بود. وقتی از این فرد برای چگونه تهیه كردن این جزوه سوالاتی پرسیده شد ایشان از انسان هایی نام می برد كه تكان دهنده است و همه حركت ها و بیانیه ها نیز در راستای آن جزوه است.... جریان جدید اجتماعی با واقعیت شبكه یی عنوان جریان جدید آنها است كه ویژگی های آن جریانی سكولار، ضددینی و براندازانه با ادبیات حزب توده است." (اعتماد 21 اذر 88)

البته آقای مصلحی كه از او بعنوان كم سوادترین و نادان ترین وزیر اطلاعات تاریخ جمهوری اسلامی نام می برند توضیح نداد كه منظور از "ادبیات حزب توده" چیست؟ حزب توده ایران مانند همه مردم ایران از ادبیات فارسی استفاده می كند و تا حالا گفته نشده بود كه استفاده از ادبیات فارسی جرم محسوب می شود. اگر منظور محتوای نوشته های حزب توده ایران است كه گویا براندازانه است، ایشان احتمالا با ادبیات "براندازانه" برخورد نكرده و ظاهرا خبر ندارد كه انبوهی ناسزا و تهمت طی 30 سال گذشته متوجه حزب توده ایران شده كه چرا ادبیاتش براندازانه نیست.

به هر حال چند روز پس از كشف این جزوه تاریخی، كه ظاهرا یك نسخه اش به هر كشوری برود در ظرف چند هفته آن كشور به هم می ریزد، وزیر اطلاعات مجدد روز 25 آذر در همایش "واكاوی ریشه های فتنه" به سراغ جزوه مزبور رفت و گفت: "ما در این جریان سبز جریان سکولار غیردینی و براندازی را مشاهده می کنیم. به طوری که از دفتر یکی از سران فتنه و تیم آنها جزوه ای را به دست آوردیم که مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که چه کسانی این جزوه را تهیه کرده اند و هدف آنها از طراحی این جزوه چه بوده است. در این جزوه شما نامی از دین و ارزش های دینی نمی بینید و تنها از اینها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند. هدف سران این فتنه در اصل همان براندازی نظام بود. کارشناسان ما این جزوه را به طور دقیق مورد واکاوی قرار دادند تا ببینند ادبیات آن با كدام یك از مجموعه هایی كه از اول انقلاب با نظام درگیر بودند سازگار است. جالب است كه مشاهده كردیم ادبیات این جزوه دقیقا ادبیات حزب توده است. (فردا و فارس 25 اذر 88)

چند روز پس از آن  در 30 آذر 88 آقای مصلحی در همایش استانداران مجددا به سراغ این جزوه رفت و با بیان این‌که "از دفتر یکی از تیم‌های سران فتنه جزوه‌ای به دست آمده است که در آن، دین و توجه به مسائل دینی وجود ندارد و ادبیات این جزوه دقیقا ادبیات حزب توده است" از استانداران سراسر کشور خواست تا با ایجاد اتاق فکر به شفاف‌سازی و بصیرت در مسائل سیاسی و امنیتی کشور توجه كنند. (فارس و ایسنا)

صحبت های وزیر اطلاعات و تكرار ماجرای جزوه كذایی در هر مصاحبه و همایش و گردهمایی معلوم كرد كه از این همه زندانی كه زیر بازجویی قرار دارند و این همه كتاب و اسناد و كامپیوتری كه از خانه های اصلاح طلبان جمع آوری شده و آن همه اسناد و مداركی كه گفته می شد در تائید انقلاب مخملی بدست اورده اند چیزی جز یك جزوه بدست نیامده كه كه آن هم فقط مشكلش آن است كه كارشناسان وزارت اطلاعات تصمیم گرفته اند آن را بنحوی به حزب توده ایران بچسبانند. این جزوه هم مثل آن اسنادیست كه در اوایل شروع جنبش سبز از آرشیو مرحوم آیت الله بهشتی مربوط به اوایل انقلاب را که دراختیار فرزند ایشان بود ( و خود اکنون زندانی کودتاست) ضبط كرده و می گفتند از دفتر بهشتی اسناد سازمان منافقین و حزب توده را در آورده ایم!

به هر حال همزمان با این اظهارت روزنامه جوان وابسته به بخشی از فرماندهان سپاه پاسداران از وجود جزوه یی سخن گفت كه گویا توسط دكتر محمدرضا تاجیك مشاور میرحسین موسوی نوشته شده است. و جوان آن را جزوه یی "كه  موسوی را بدینجا كشاند" و "توصیه های تاجیك مبنای فعالیت های موسوی" معرفی می كند. اینكه جزوه مزبور همان جزوه وحشتناكی است كه وزیر اطلاعات عنوان می كند یا نه معلوم نیست، اما از چند جمله ای كه از این جزوه در روزنامه جوان نقل شده چیزی كه نشاندهنده نزدیكی آن با "ادبیات حزب توده" باشد به چشم نمی خورد. ضمن اینكه در آن نكته عجیب و غریب و پیچیده ای كه وزیر كم عقل اطلاعات از آن بعنوان كشف تاریخی خود مطرح می كند دیده نمی شود.

تاكید مكرر وزیر اطلاعات بر این جزوه اما نشان می دهد كه ظاهرا در سطح عالی كشور تصمیم گرفته شده بر روی وابستگی یا نزدیكی میان جنبش سبز مردم ما و حزب توده ایران تبلیغ شود. چنانكه علی خامنه ای رهبر حكومت هم در سخنرانی های  23 آذر و 19 دی دنبال همین خط تبلیغی را گرفت و از موسوی و كروبی و خاتمی خواست كه با دیدن پشتیبانی حزب توده ایران از جنبش سبز متنبه و هشیار شوند.

در ادامه همین خط تبلیغاتی به گزارش ایرنا 17 دیماه 1388 سردار صفارهرندی بازجوی دهه 60 و وزیر  سابق ارشاد نیز در سخنانی ناگهان  به یاد فعالیت های حزب توده ایران در ابتدای انقلاب افتاد و گفت: "حزب توده وقتی از سقوط نظام ناامید شد به این فكر افتاد كه با نزدیك شدن به بدنه نظام، اصل ولایت فقیه و نهادهایی مانند شورای نگهبان را تضعیف كند. در بیانیه ای كه بتازگی توسط یك فرد كذایی مطرح شده است همان بحث توده ای ها، یعنی اصلاح قانون انتخابات كه همان حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان است، مطرح شده است."

البته آقای صفار هرندی اشاره نكرده كه اولا حزب توده ایران چه وقت؟ در ابتدای انقلاب بدنبال سقوط نظام بود كه بخواهد از آن ناامید شود و ثانیا در آن زمان اصلا نظارت استصوابی وجود نداشت كه حزب توده ایران بخواهد موافق یا مخالف آن باشد. ضمن اینكه حزب توده ایران هیچگاه خواست اصلاح قانون انتخابات را مطرح نكرده، نه بخاطر اینكه با چنین اصلاحی مخالف است، بلكه بخاطر آنكه معتقد بوده است كه اصلاح قانون انتخابات احتیاج به یك تناسب قوا و جنبش اجتماعی دارد و در چارچوب همین قانون انتخابات هم میتوان با ایجاد تناسب قوا تحول را بوجود آورد، چنانكه در انتخابات دوم خرداد 76 و انتخابات مجلس ششم و انتخابات اخیر چنین امكانی را دیدیم.

خط تبلیغی جدیدی كه سران حكومت در پیش گرفته اند و بنظر می رسد كه در آینده تشدید خواهد شد، به شكل خیلی روشنتری در خارج از كشور بیان شده است. مثلا آقایی بنام بهرام مدرسی كه خودش را خیلی كمونیست و كارگری می داند، در نوشته ای با عنوان "فریب ارتجاع سبز و سیاه را نخورید" به حزب توده ایران حمله می كند كه "ارتجاع سبز مردم و بخصوص جوانان را پای نماز جمعه کشاند، آنها مردم را پای روز قدس و ١٣ آبان و دیگر مراسم های روزه خوانی هایشان کشاندند. آنها مردمی که تف به کل این ارتجاع مذهبی میکنند را مسلمان کردند. آنها ... مردم را به خیابان کشاندند و آنها را دست بسته تقدیم وزارت اطلاعات و اوین دادند."

شخص دیگری بنام "ناصر مستشار" روشن تر سخن می گوید و نسبت به "نفوذ حزب توده در جنبش سبز" هشدار می دهد: "حزب توده ایران همچنان بر این باور پافشاری می نماید که حمایت از خط ضد امپریالیستی امام خمینی درست بوده است و دست های مرموز و ناشناخته جریانات فراماسونری و سازمان حجتیه در نهایت آماج های انقلابی و خلقی امام خمینی را به انحراف کشاندند. حزب توده همچنان براین باور است که حمایت از مهندس میرحسین موسوی بعنوان نماینده دولتی کردن اقتصاد و تجارت ایران از مشروعیت تاریخی برخوردار است. حمایت های بی دریغ حزب توده ایران از مهندس میرحسین موسوی این روزها این شبهه را در میان سیاست گذاران جمهوری اسلامی به وجود آورده است که میرحسین موسوی نیز مانند حجت اسلام خوئینی ها بعنوان تئوریسن گروگانگیری سفارت امریکا که قبل از انقلاب در مسکو بسر برده است به بخش جنبش اسلامی ضد امپریالیستی حزب توده وابسته بوده است." (ایران گلوبال)

ناصر مستشار، که معلوم نیست مستشار کدام جریان داخل حاکمیت و یا جریان های بین المللی است، كمی جلوتر از وزیر اطلاعات و صفار هرندی دویده است و آن چیزی را كه دستگاه اطلاعاتی حكومت می خواهد بطور غیر مستقیم القا كند، مستقیما طرح كرده است. براساس پرونده ای كه ناصر مستشار ساخته، اولا حجتیه و جریانات فراماسونری نبودند كه انقلاب را به انحراف كشاند و ثانیا میرحسین موسوی مانند خوئینی ها قبل از انقلاب در مسكو بوده و هر دو وابسته به حزب توده هستند و به همین دلیل سیاستگذاران جمهوری اسلامی در مورد آنان دچار "شبهه" شده اند.   

از حرفهای آقای مستشار خط جدیدی كه با مصاحبه های وزیر اطلاعات و سخنرانی های علی خامنه ای و افاضات وزیر ارشاد قرار است دنبال شود روشن می گردد. این خط هم چیزی نیست جز همان خطی كه در انقلاب 57 در مورد آقای خمینی دنبال شد و می گفتند كه ایشان زیر عمامه اش داس و چكش خال كوبی شده است. صدها هزار كارت پستال مزین به كاریكاتورهای زشت و توهین آمیزی كه آقای خمینی را وابسته به حزب توده ایران نشان می داد در خارج از كشور منتشر شد و به ایران و برای مقامات ارسال می گردید. در آن زمان هم خط وابسته نشان دادن رهبری انقلاب به حزب توده ایران از خارج كشور توسط مخالفان انقلاب بطور علنی و در داخل كشور از طریق حجتیه و فراماسونری بطور درگوشی و زمزمه دنبال می شد.

حكومت ظاهرا تصمیم گرفته است همین بازی را این بار با جنبش سبز و آقای موسوی پیاده كند تا بدینوسیله شاید بتواند پشتیبانی حزب توده ایران از ایشان را قطع کند، و هم توده ای ها را از مشاركت و همراهی با جنبش مردمی در كشور خود دور و بدینگونه آنان را منزوی و مهاجرت گیر کند. حكومت می تواند اشتباهات خود را همچنان ادامه دهد، اما تجربه 30 سال اخیر آنقدر به مردم ما و سیاستمداران دهه اول جمهوری اسلامی درس آموخته كه بتوانند از چنین دام هایی بر حذر بمانند و آنها را خنثی كنند.

 

 

            راه توده  251 21 دیماه 1388
 

بازگشت