راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

فرماندهان سپاه
در راه خدا و پیغمبر
دست روی ثروت ملی
گذاشته اند؟

هدایت برزگر- برای راه توده

 

 

 

 

 

نگاهی به گفتگوی حمید رضا بهداد با منوچهرمنطقی رئیس سابق "ایران خودرو" و رئیس هیات مدیره كنونی "ایران خود رو" و نیز مدیر عامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع که از سرداران سپاه است، تحت عنوان " چه اشكالی دارد سپاه وارد كار اقتصادی شود" در روزنامه اعتماد 1-11-88 صفحه 6

1- چه اشكالی دارد سپاه وارد كار اقتصادی شود

 بعد از جنگ ایران و عراق سپاه- بیش از 20 سال پیش - به اشكال مختلف وارد  فعالیت های اقتصادی شد. ایجاد شركت های پیمانكاری مانند قرارگاه خاتم الانبیا، سپاه سد و.... و نیز در سالهای اخیر با ایجاد انواع و اقسام بنیادها و موسسات مالی و غیر مالی مانند بنیاد تعاون سپاه، شركت توسعه اعتماد مبین، موسسه مالی و اعتباری مهر، مهر اقتصاد ایرانیان و.....( تعدادی از آنها قدیمی و تعدادی جدید می باشند) در صد بالایی از ثروت ملی ایران و نیز مالكیت های دولتی و عمومی موجود در اصل 44 كه از غارتگران خانواده پهلوی و هزار فامیل قبل از انقلاب توسط انقلاب بزرگ اسلامی 57 و... گرفته شده بود را در اختیار و در مالكیت خود در آورده اند.

شخصا با فعالیت سپاه در هر بخشی از اقتصاد اما مطابق اصل 44 قانون اساسی موافق هستم (در اصل 44 اما ما سه بخش اقتصادی داریم دولتی و عمومی، تعاونی، خصوصی. آنچه در این فعالیت باید معیار اصلی باشد اولا تطابق با اصول قانون اساسی و ثانیا حاكمیت دولت به عنوان نماینده مردم بر فعالیت های اقتصادی بنیادی، کنترل بخش خصوصی و تقویت بخش تعاونی است.

سپاه و نیروهای نظامی جزء كدام یك از سه بخش موجود در اصل44  می باشد؟ بخش دولتی؟ بخش تعاونی؟ یا بخش خصوصی؟

آنچه در دست سپاه و نیروهای نظامی در حال حاضر  قرار گرفته است در مالكیت كیست؟ در مالكیت دولت است؟ در مالكیت بخش تعاونی است؟ در مالكیت بخش خصوصی است؟

مسئله از اینجا آغاز می شود.

مفاهیمی مانند " شبه دولتی"، " نهادهای غیر دولتی" و صیغه هائی است که به عقد قانون اساسی در نمی آید.

در آمد این فعالیت های اقتصادی به جیب كدام یك از سه بخش فوق می رود؟ به خزانه دولت می رود؟ با چه مكانیزم هایی و به چه صورت؟ به اعضای تعاونی ها می رسد؟ به چه شكل؟ به جیب افراد و بخش خصوصی می رود ؟ با چه مكانیزمی؟ و به چه شكلی؟

تا آنجایی که من می دانم، سپاه سهام مخابرات را با تکیه بر منابع مالی غیردولتی خریده است. من هر چه فكر می كنم نمی توانم بفهمم منابع مالی غیر دولتی یعنی چه؟ كارمندان سپاه كه خانه پرش با حقوق و در آمد خود بتوانند خرج زن و بچه شان را بدهند، در این گرانی لجام گسیخته هنر کرده اند، از كجا پول دارند كه میلیارد ها دلار بدهند و سهام مخابرات را بخرند؟

عیسی رضایی مدیر عامل سابق مهر اقتصاد ایرانیان در جلسه تودیع خودش گفته  ارزش سهام شركت سرمایه گذاری مهر اقتصاد ایرانیان 1400 میلیارد تومان می باشد ( در سال 72 یك میلیون تومان بوده است) روزنامه اعتماد 30-10-88 .

سئوال این است با چه راهكاری سرمایه یك میلیون تومانی 15 سال پیش به 1400 میلیارد تومان رسیده است؟

مدیر عامل مهر اقتصاد ایرانیان در مراسم تودیع رضایی می گوید كه پول جمع شده مهر اقتصاد ایرانیان متعلق به 7 میلیون سپرده گذار می باشد.

سئوال اینست  كه پول سپرده گذاران چه ربطی به سهام داران مهر اقتصاد ایرانیان دارد؟ پول سپرده گذاران چه ربطی به ثروت 1400 میلیارد تومانی  آن( مهر اقتصاد ایرانیان) دارد؟

در مصاحبه این طور آمده :

"کار سختی نیست، می توان سرانجام پروژه ها و سهام هایی را که بخش خصوصی و سپاه در اختیار گرفته اند با هم مقایسه کنیم و ببینیم کدام یک در زمینه «سوددهی» و «نوآوری» بهتر عمل کرده اند؟ وقتی هم نتیجه معلوم شد، منصف باشیم و به بخشی که خوب کار کرده، اصالت بدهیم، نه اینکه محکومش کنیم.
قطعاً در جریان هستید که در حال حاضر بسیاری از پروژه های ساختمانی و پل ها و سدها را سپاه می سازد، خب آمار بگیریم ببینیم آیا کارشان را خوب انجام داده اند یا نه؟ آیا پروژه ها به موقع تحویل داده شده یا نه؟ اگر نتیجه منفی بود که هیچ، قطعاً نباید بخش دیگری را در اختیار سپاه گذاشت، اما در صورت مثبت بودن سرانجام این پروژه ها، دیگر نمی توان به این موضوع ایراد گرفت که چرا سپاه فلان پروژه را برداشته یا قصد خرید فلان سهام را دارد؟ به هر حال وقتی بخشی مانند «سپاه» پروژه یا سهامی را در اختیار می گیرد حداقل نتیجه این است که کار را با کیفیت و سر وقت انجام می دهد چرا که دقیق و طبق برنامه ریزی پروژه را جلو می برد و به اصطلاح «خدا و پیغمبری» کار می کند."

 

چند سئوال

اول: كسی كه خدا و پیغمبری كار می كند باید همه چیزش شفاف باشد، در روزنامه ها و در رسانه های تصویری و شنیداری و در بروشورها و درنشریات و كتب متعددی می توان تمام كارها و فعالیت های این چنینی سپاه و بسیج و نیرو های نظامی و انتظامی را شرح و توضیح داد . چرا نمی کنید؟

 در مورد كارهای عمرانی (پل سازی، جاده سازی، سد سازی، اسكله سازی و.....)، در مورد خرید مالكیت های اصل 44 (مخابرات، صدرا، ایرالكو و...) ، در مورد تاسیس انواع و اقسام قرض الحسنه ها، انواع  و اقسام موسسات اعتباری و بانكی، انواع و اقسام  بانكهای و... جزئیات آن را در نشریات  به اطلاع مردم برسانید تا شبهه ای برای مردم باقی نماند و در صورتیكه نیروهایی ضد انقلابی و طرفدار كاخ نشینان و... خواستند از این شفافیت سوء استفاده كنند، توضیح های مفصل تر و شفاف تری دو باره و چند باره می شود ارائه داد. چرا این كار صورت نمی گیرد؟ آن را که حساب پاك است چرا باید از محاسبه باك باشد؟ مگر آن که ریگی بر پوتین داشته باشید که امروز همه ملت به همین نتیجه رسیده است.

كار های سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی و.... آنقدر مخفی و پنهانی است كه اگر هزار قسم بخورید كه ما اله هستیم و بله هستیم اكثریت قریب به اتفاق  مردم حرف شما را نمی پذیرند.

دوم : مالكیت شركت ها مشاوره ای و مهندسین مشاور، شركت های پیمانكاری، كارخانه ها و بنگاه های متعدد، بانكها و قرضه الحسنه ها و.... كه توسط سپاه و نیرو های نظامی و انتظامی تشكیل می شود و نیز  به شكلی در اختیارشان قرار می گیرد مانند  مخابرات، صدرا و.... به چه شكلی است؟ در مالكیت بخش خصوصی است؟ در مالكیت بخش تعاون است؟ در اختیار بخش دولتی است؟

سوم: در آمد اقتصادی و سود آنها و منافع اقتصادی آنها به جیب كدام یك از بخش های اقتصادی گفته شده در اصل 44 می رود؟ دولت؟ بخش خصوصی، بخش تعاونی؟

"سود دهی"  كه سودش به جیب عده ای ویژه برود و آن "نو آوری" كه در جهت منافع عده ای باشد چه ربطی به منافع ملی و منافع مردم دارد؟

 

همكار معتبر خارجی

"الان همین مخابرات که گفته می شود سپاه آن را خریده، قطعاً آینده درخشانی را به خود خواهد دید، چرا که خریدارش قصد دارد بخشی از سهام را به یک همکار معتبر خارجی بفروشد و این یعنی توسعه صنعت مخابرات. خُب حالا به نظر شما این موضوع، یعنی توسعه صنعتی مهم است یا اینکه پی در پی بگوییم «چه نشسته اید که سپاه، مخابرات را فتح کرد؟"

از صحبت های سردار رئیس هیات مدیره که عینا از مصاحبه وی نقل شد، چنین بر می آید که داشتن همكار خارجی یعنی آینده درخشان برای ایران و مردم ایران. من هر چه در قانون اساسی گشتم كه  كجای قانون اساسی گفته آینده درخشان جمهوری اسلامی ایران یعنی همكاری با شركت ها و انحصارات امپر یالیستی وغرب استعمار گر، موفق نشدم. ممكن است به دلایلی  و تحت شرایطی ویژه جمهوری اسلامی ایران مجبور شود بطور مقطعی با شركتها و انحصارات چند ملیتی- كه حتما رد پای شیطان بزرگ در آنها وجود دارد- همكاری كند.  این هم نه با تشخیص بنیاد تعاون سپاه و كنسرسیوم توسعه اعتماد مبین كه هنوز معلوم نیست سرشان به كجا بند است، بلكه تشخیص آن با یك دولت ملی و حاكمیت ملی  و ارگان هائی نظیر دولت و مجلس و.... می باشد.

در این حالت است که باید گفت آن آینده درخشان که ایشان می فرمایند نه تنها تصوری باطل، بلكه یك تصور استعماری است (البته استعمار به ضرر همه نیست، عوامل داخلی استعمار می توانند در غارت مملكت و مردم با استعمار شریك باشند). از همه مهم تر چنین تصوری خلاف قانون اساسی این بزرگترین دستاورد انقلاب بهمن 57 می باشد. برای اینكه زیاد انتزاعی حرف نزده باشیم توجه شما را به دو اصل 152 و 153 قانون اساسی جلب می كنم :

"اصل  152: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه‏جویی و سلطه‏پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‏های سلطه‏گر و روابط صلح‏آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.

اصل ۱۵۳:هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شیون کشور گردد ممنوع است."

 

فتوحات نوكیا و زیمنس و.....؟

 

ظاهرا در خرید شركت مخابرات و باصطلاح خصوصی سازی آن، انحصارات امپر یالیستی چند ملیتی مانند نوكیا، زیمنس و....  نیز داوطلب خرید بوده اند ولی معلوم نیست چرا دولت مستقیما به آنها نفروخته است. كنسرسیوم توسعه اعتماد مبین با چه مجوزی از جمهوری اسلامی- دولت، مجلس و... می خواهد ظاهرا 49 در صد سهام را به یك یا چند انحصار بین المللی استعماری بفروشد؟

چه كسی تعیین می كند كه شركت خارجی معتبر است؟ اصولا شركت معتبر چگونه شركتی است؟ چرا باید یك شركت خارجی با مخابرات ایران باصطلاح خصوصی سازی شده همكاری كند؟ چه لزومی دارد مگر تاكنون این همكاری نبوده؟ چه مشكلی پیش آمده است؟

در كدام بند قانون اساسی گفته شده ما برای توسعه باید همكار استعمارگران شویم و استعمار گران را جهت  توسعه صنعتی به ایران راه بدهیم؟

دولت در زمان دولتی بودن مخابرات – 6 ماه قبل- نمی توانست چنین كاری كند؟ صلاحیت دولت و حاكمیت جمهوری اسلامی ایران برای این كار از سپاه و صاحبان مخابرات باصطلاح خصوصی سازی شده بیشتر نیست؟ حتما بیشتر است.

مگر دولت دهم چلاق بود كه خودش نمی توانست این همكاری را انجام بدهد كه كنسرسیوم توسعه اعتماد مبین را واسطه قرار داده است؟

 

با همین مقدمات چرا نباید به این نتیجه رسید که با باصطلاح خصوصی سازی در چارچوب اصل تغییر ماهیت داده شده 44، آگاهانه و نا آگاهانه می خواهند ما را به غرب به رهبری امریكا وصل كنند و بشویم همان دولت شاهنشاهی، دولت عربستان سعودی، دولت مصرو...

آقایان فرمانده! هدف غیر از اینست؟

خبرنگار در همان مصاحبه می پرسد:

س : یعنی بخش خصوصی به این شکل و «خدا و پیغمبری» کار نمی کند؟

ج: منظورم این نیست. من می گویم یک مقایسه ساده انجام بدهیم و به دور از احساسات، ببینیم کدام بخش در کدام زمینه موفق عمل کرده است و اگر قرار شد آن بخش موفق در زمینه یی دیگر هم وارد شود، محکومش نکنیم و مثلاً نگوییم چون شما «سپاه» هستی پس نباید وارد فلان فعالیت اقتصادی بشوی.

سپاه در حال حاضر نیروهای متخصص و بسیار کارآمدی دارد که می توانند در هر دو مولفه «کاهش هزینه» و «نوآوری» بسیار مناسب عمل کنند."

- تجربه جهانی و نیز تجربه مردم ایران بویژه در 30 سال گذشته ثابت كرده است كه بخش خصوصی به هیچ وجه "خدا پیغمبری" برای مردم كار نمی كند، بلكه معتقد به قانون جنگل است و تنها به فكر جیب خویش. به همین دلیل نیز در قانون اساسی قید شده که این بخش باید بوسیله یك دولت ملی تحت نظارت باشد. مسلما اگر " سپاه" جزء بخش خصوصی است كه از قاعده فوق مستثنی نیست، اگر شبه دولتی است كه معلوم نیست كه این شبه دولتی چه صیغه ای است و این كلاه شرعی از کجا آورده شده که می خواهید سر ملت بگذارید؟ اگر دولتی است كه آن نیز تكلیفش مشخص است.

- "علم و تخصص سپاه"، " كاهش هزینه تولید"، " نو آوری"  تنها وقتی به درد مردم ما  می خورد كه در خدمت همه مردم ایران و در جهت منافع ملی باشد، در خدمت تولید ملی و نه در خدمت واردات و قاچاق 100 میلیارد دلاری  وارداتچی ها و قاچاقچی ها!  و گرنه همان می شود كه در زمان شاه بود. اگر آن مناسبات خوب بود که پس چرا انقلاب كردیم؟

در باره رقابت سپاه با بقیه بخش ها نیز باید گفت سپاه كنونی که مقدار زیادی از ثروت ملی و دولتی و عمومی موجود در اصل 44 در اختیارش قرار گرفته از جمله مخابرات و..... با سپاه قدیمی از زمین تا آسمان با هم فرق می كند. بنابراین نباید این دو سپاه را با هم مخلوط کرد.

سپاهی كه پیمانكار و دلال و سرمایه دار شده و به قول معروف به دلار آلوده است بخش خصوصی و یا عامل بخش خصوصی است و با آن سپاهی که رفت به مرزهای کشور برای جنگ با ارتش صدام حسین از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

تاریخ 20 ساله رقابت سپاه با سایر بخش ها نشان می دهد كه حرف سردار رئیس هیات مدیره در 70 تا 80 در صد موارد درست نیست. بعنوان مثال خط لوله گاز عسلویه – ایرانشهر با چه مكانیزم های رقابتی به سپاه و بسیج داده شد؟ و یا در جریان خصوصی سازی مخابرات اصولا هیچگونه رقابتی وجود داشت؟ اگر هم وجود داشته بیشتر بین چند شركت خودمانی نبود؟

مقایسه ایران با چین

 از آنجا که فرماندهان سپاه خیلی دوست دارند از کره شمالی و چین مثال بیآورند، بد نیست یاد آوری شود که در كشور چین مالكیت صنایع سنگین، صنایع مادر و.... در مالكیت دولت است. یعنی تقریبا آن چیزی كه در اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران  آمده است، وقتی ما اصل 44 قانون اساسی را نابود می كنیم، همه چیز را می دهیم به بخش خصوصی- از جمله مخابرات، خود رو سازی، صنایع فولاد و...-  چطور می توانیم از مقایسه چین و ایران صحبت کنیم؟

نتیجه ای که از این مسیر طی شده در برابر مردم قرار دارد جز این نیست:

 100 میلیارد دلار واردات قانونی و قاچاقی، حدود 10 تا 15 میلیون بیكار، فقر و زیر خط فقر بیش از 20 میلیون نفر و... همه را ملت به پای فعالیت های اقتصادی و سیاسی سپاه و نیروهای نظامی و انتظامی گذاشته است!

 

 


 

 

            راه توده  254    12 بهمن ماه 1388

 

بازگشت