راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

خاطرات
یک چریک زندانی
دوران شاه

 

درباره درگذشت "رضا شیخ ذین الدین"، نامه ای نیز با امضای یک زندانی چریک دوران شاه دریافت داشته ایم که آن را نیز به پیوست گزارش درگذشت رضا شیخ ذین الدین منتشر می کنیم.

نویسنده نوشته است:

رضا کوهی از تجربه در بازجوئی ها بود. بسیار هوشیار، خونسرد و مسلط بازجوئی پس می داد و اغلب برجلسات بازجوئی به نرمی ومهارت چیره می گشت. او همیشه می توانست خود را در وضعیت دارنده کمترین اطلاعات قرار دهد و همان را بگوید که از قبل بازجوها می دانستند. در سال 52 دو نفر از چریک های فدائی که در درگیری نزدیک محل سکونت او زخمی شده بودند، با آگاهی از محل سکونت رضا و منش کمک کننده او، به وی پناه بردند و او در کمال شجاعت از آنها نگهداری کرده و کار معالجه را به نحو کامل به اتمام رساند. آنها، پس از بهبودی جسمی که حدود یکماه طول کشید، از آن خانه رفتند، اما مدتی بعد یکی از آنها در درگیری با پلیس دستگیر و زیر شکنجه ماجرا کمک رضا را نوشت.

رضا را بلافاصله دستگیر کردند و او که از فساد شکنجه گران بی اطلاع نبود، هنگام بازجوئی چکی به مبلغ نیم میلیون تومان در مقابل بازجو قرارداد و گفت: "من هیچ اطلاعی از کار و حتی اسم اینها نداشتم و قطعاً خودشان هم این را زیر بازجوئی اعتراف کرده اند. من صرفاً کاری انساندوستانه کردم و این پول هم جریمه این که به شما خبر نداده ام، حالا خودتان یک جوری سر و ته پرونده من را هم بیاور". بازجو پول را برداشته و رضا را پس از چند روز مرخص کرد. من شاید از معدود زندانیان دوران شاه باشم که این ماجرا را میدانم و برای شما نوشتم.

پیروز باشید

 

 

 

                راه توده 278    18 مرداد ماه 1389
 

بازگشت