راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

3 دهه
حرکت خزنده
یک مافیای چند سر
در جمهوری اسلامی
از میان نامه های دریافتی از ایران
 

این صرفا یک تخیل، بدبینی و یا ذهن گرائی نیست، بیماری کشف توطئه هم نیست، برداشتی است که بسیاری از ما قدیمی ها که در ایران هستیم، بموجب عملکرد و نشانه های آشکار در حاکمیت 31 ساله جمهوری اسلامی به آن رسیده ایم. نه امروز و نه در بررسی کودتائی که در 22 خرداد سپاه علیه رای مردم کرد، بلکه با مرور حوادث 31 ساله و بلکه بیشتر، یعنی نشانه هائی که از سال انقلاب، یعنی سال 57 در ذهن ما باقی است به این نتیجه رسیده ایم.
حالا که رفتارهای مافیائی در حاکمیت جمهوری اسلامی را مرور می کنیم بیشتر به این نتیجه می رسیم که آنچه گذشته، یگ سناریوی تدوین شده بوده که شخصیت های مستقل و ملی و مذهبی درون حاکمیت نیز خود قربانی آن شدند.
از پیش از پیروزی انقلاب با به آتش کشیدن سینما رکس آبادان، ترویج خرافات – دیدن عکس آقای خمینی در ماه!- و انواع بازی های دیگر، انحراف در انقلاب را پایه گذاری کردند. سپس ترورهائی که از داخل خود حکومت شروع شد. مثل ترور مطهری و مرگ های مشکوک که حالا مشخص شده از همان ابتدا روی آن کار کردند و شبکه اجرائی بوجود آوردند. مثل مرگ ربانی املشی و ربانی شیرازی تا مرگ احمد خمینی و کندن کلک سعید امامی و "کردان" معروف به دکتر کردان. اینها تازه جدا از قتل عام زندانیان، اعدام های کردستان و قتل های زنجیره ایست که حالا رسیده به تدارک قتل عام رهبران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت! سخنرانی اخیر آیت الله جنتی را در بوشهر خوانده اید؟ کاملا حساب شده، با قرار دادن مشارکتی ها و مجاهدین انقلاب در کنار سلطنت طلب ها و سلطنت طلب ها و مارکسیست ها، تدارک این قتل عام جدید را دیده است.
به یاد بیآورید چهره های غیر وابسته و مستقلی از روحانیون را که ژنرال های آقای خمینی بودند و یکی یکی بنام مجاهدین خلق ترور شدند و تک و توک باقی مانده را هم مثل آیت الله طاهری اصفهان نفس گیر کردند. تازه به یاد داشته باشید آنهائی که درجبهه های جنگ بطرز مشکوکی از پشت سر هدف قرار گرفتند و کشته شدند. همه آنها بسیار حساب شده و مافیائی از سر راه برداشته شدند تا نفوذی هائی که در رده های بسیار پائین بودند، مثل همین احمدی نژاد و همکارانش در دولت و یا امثال حاج فدائی و حاج مرتضی آقا تهرانی و کوچک زاده در مجلس و یا فرماندهانی مانند محمدرضا نقدی در سپاه و... روحانیونی نظیر "سعیدی" و "ذوالنور" در سپاه و ... بالا کشیده شوند، که شدند.
آخرین نفر آقای منتظری بود که از حق نگذریم با چنگ و دندان جنگید و ماند. چنان که ماندگار تاریخ شد.
مرگ آقای خمینی برای این مافیا- هر اسمی را می خواهید برای آن انتخاب کنید- عروسی بود و پس از او، در این 20 سال چه ها که نکردند.
به محصول باقی مانده از کشت این مافیا در ایران و در جمهوری اسلامی نگاه کنید و سرنوشت انقلاب را مجسم کنید:
جغرافیای سیاسی جهان و منطقه را در این سالها دگرگون کردند. مقایسه کنید اکنون را با سال های 30 سال پیش. ایران چه داد و چه گرفت؟ خیز برداشت که چه بگیرد و این مافیا چگونه قلم پایش را شکست که دیگر خیز برندارد.
در همین 30 سال آمریکا چه داد و چه گرفت؟ و سهم ایران در آنچه امریکا بدست آورد – در راس همه آنها فروپاشی اتحاد شوروی- چه بود و چه هست؟
جر برای خود آمریکائی ها، چنین دستآوردهائی قابل تصور نبود. باز گردیم به ایران. امریکا در هیچ کشور جهان، اینگونه که از زیر فشار مردم ایران خود را بیرون کشیده، بیرون نیآمده است و این نشد مگر به همت همان مافیائی که امروز در جمهوری اسلامی به قدرت تبدیل شده است. این واقعیت تلخ را اگر نپذیریم نمی توانیم برای آن چاره ای بیاندیشیم که امروز در بخش وسیعی از نسل جوان و میانه سال ایران – حداقل در شهرها- نفرت مردم از حکومت، به سمپاتی نسبت به امریکا تبدیل شده است.
در کدام حکومت جهان چنین گروهی را، که درخدمت امریکا عمل می کند، در دولت و حاکمیت سراغ دارید؟ گفته های وقیحانه امریکا درباره ایران که به عمل نزدیک شده، ممکن نشد مگر براثر عملکرد همین مافیا در جمهوری اسلامی و پهن کردن فرش دست باف ایرانی زیر پای آن.
با پول و اسلحه و حمایت همین مافیا، به جنگ دولت دمکراتیک و انقلابی افغانستان رفت و امثال حکمتیار و طالبان را در افغانستان برسر کار آورد، القاعده و حماس و حزب الله درست کرد و حالا بعنوان نجات دهنده افغانستان از چنگ همین دست نشاندگان در افغانستان مستقر شده و وجود حماس و حزب الله لبنان را بهانه حمایت از سیاست اسرائیل در منطقه کرده است. می گوید: بهانه گسترش خانه سازی در اورشلیم و قطع هر نوع مذاکره و مصالحه اسرائیل با فلسطینی ها را وجود برنامه اتمی ایران و تهدیدهای توخالی احمدی نژاد اعلام کرده و دهان اعراب را بسته است. و از آن فراتر، می گوید: اگر می خواهید مذاکرات با اسرائیل از سر گرفته شده و صلح میان اعراب و اسرائیل برقرار شود از استراتژی حمله و نابودی ایران حمایت کنید!
اینها برای امریکا دستآورد نیست؟
ار ما می پرسید؟ می گوئیم: در تمام این سال ها این مافیا در جمهوری اسلامی، میلیمتر به میلیمتر در تمام صحنه های داخلی و خارجی در جهت منافع آمریکا با ادعای مسخره ضد آمریکائی عمل کرده است. دقیقاً عین صدام.
حالاهم قسم خورده اند که هواپیماهای آمریکائی را بیاورند به آسمان ایران تا مردمی که فریاد مرگ برآمریکا شان 30 سال پیش دنیا را تکان داد، بی تفاوت و غم انگیزتر از آن "به امید رهائی از جنگ این حکومت" بمباران ایران را نظاره کنند! و امریکا را ناجی خود تلقی کنند.
کودتا علیه میرحسین موسوی و انتخابات 22 خرداد را به حساب پیروزی امریکا و انگلیس و خوش رقصی همین مافیا در جمهوری اسلامی بگذارید. آنها نیز مانند امریکا و انگلیس نه سر به تن امثال موسوی را می خواهند و ایران و ایرانی را.
برای این مافیای چند سر، خود نامی پیدا کنید!

راه توده 263 19.04.2010
 

بازگشت