راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

گفتگو با دبیر اول حزب سوسیالیست خلق مکزیک
به سوی انقلاب
مکزیک 200 سال
پس از استقلال
"عصرما" ارگان حزب کمونیست آلمان
ترجمه: عسگر داوودی

 

نشریه "عصرما" ارگان مرکزی حزب کمونیست آلمان، متن مصاحبه ای را که با دبیراول حزب سوسیالیست خلق مکزیک «کواتهمه کو» انجام داده منتشر کرده است. این مصاحبه در آستانه 200 سالگی استقلال مکزیک( 1812) و 100سالگی انقلاب این کشور( 1910) انجام شده است که ترجمه خلاصه آن را می خوانید:
- شما بین استقلال مکزیک و انقلاب آن چه رابطه ای را می بینید؟
کواتهمه کو: این هر دو اتفاق مهم هستند، زیرا بخشی از پروسه آزادی خلق مکزیک می باشند. مرحله ای که با رهبری «میگوئل هیدالگو سوس دیلاس» در تاریخ 16 سپتامبر سال 1810 آغاز شد در سال 1821 به پایان رسید، اگر چه با پذیرش استقلال مکزیک از طرف اسپانیا توام بود، اما تغییرات عمیق عمده ای در اقتصاد و دیگر ساختارهای پایه ای سیاسی ـ اجتماعی مکزیک انجام نشد. تغییراتی که می بایستی تضاد نیروهای مولده را با مناسبات حاکم بر جامعه برده داری و فئودالی به نفع نیروهای مولده تغییر می داد. به همین دلیل نیز عدم موفقیت کافی در تامین آرزوی تغییرات عمیق و مورد نیاز درصحنه سیاسی ـ اجتماعی مکزیک، یک بار دیگر جنبشی قوی تر و خشن تر را در اشکال طبقاتی جدیدی را در کشور ما موجب شد.
درگیری های طبقاتی تا سال 1857 بین لیبرال ها و نیروهای محافظه کار ادامه پیدا کرد، که بالاخره به تهیه و تصویب قانون اساسی جدیدی منجرشد و لیبرال ها بر عرصه سیاسی مسلط شدند، در این سال ها نظام سرمایه داری در بعضی از کشورها موجودیت خود را تثبیت کرده و به تولید مازاد دست یافته بود. بدیهی است که «تولید مازاد» در نظام سرمایه داری با هدف فروش و دستیابی به «سود» و «ارزش اضافی» است. در نتیجه دستیابی به بازارهای خارجی و صدور کالا نیز به بخشی از وظایف نظام سرمایه داری تبدیل می شود. مارکسیسم این بخش از پروسه نظام سرمایه داری را «مرحله امپریالیستی» نامگداری کرده است و بدین ترتیب بود که مکزیک پس از عبور از دوره استعمار اروپائی به کشوری تحت حکمرانی و تسلط امپرالیسم آمریکا تبدیل شد، بدون آنکه خود قدرت تولید و یا استقلال داشته باشد.
س: رئیس حمهور فعلی مکزیک «فلیپه کالدرون» کوشش می کند تا خود را یک ضد امپریالیست معرفی کند.
کواتهمه کو:«کالدرون» فردی فرصت طلب است. او در نهایت طرفدار امریکا است. آمریکا همیشه کوشیده است به منطقه آمریکای لاتین مسلط باشد. آمریکا مرتبا با نفوذ سیاسی، اعمال سیاست ترور، تهدید به محاصره اقتصادی و پیشنهاد کمک های مالی سیاست های توسعه طلبانه خود را اعمال می کند. اکنون کوشش می شود تا این اعمال نفوذ در مکزیک بدست «کالدرون» رئیس جمهور مکزیک به منطقه آمریکای لاتین تحمیل شود. بطور مثال از رشد فزاینده کشورهای عضو«آلبا» جلوگیری می شود.
س: موقعیت کمونیست ها و مارکسیست های مکزیک چگونه است؟
ج: کوشش ما تعمیق مبارزه عقیدتی، فرهنگی وطبقاتی است. جامعه مکزیک در شرایط تغییرات انقلابی است. برای رسیدن به مرحله تغییرات باید زمینه های ذهنی نیاز به تغییرات را در جامعه تقویت کرد. حزب خلق سوسیالیست مکزیک برای تقویت هر چه بیشتر زمینه های ذهنی تحول کوشش می کند.
س: از تجارب انقلاب استقلال سال 1910 در این مرحله چگونه استفاده می کنید؟
کواتهمه کو: انقلاب 1910 برای بورژوازی مکزیک چندان خوش آیند نبود زیرا آنها بخشی از امتیازات خود را از دست دادند. همچنین چون جنبش ملی و آزادیبخش بود، امپریالیسم را نیز ناخشنود می کرد. در شرایط فعلی بورژازی وابسته کنترل رسانه های همگانی و قدرت حکومتی را در اختیار دارد.
در مقابل، طبقه کارگر همچنان سنت های انقلابی 1810 و1910 و سنت های تمامی پروسه مبارزاتی خلق مکزیک را پاس می دارد. مبارزه خلق مکزیک باید پس از استقلال کامل اقتصادی و سیاسی به یک جامعه سوسیالیستی و سپس به یک جامعه کمونیستی ارتقاء داده شود و ما در این راه کوشا هستیم.
س: مردم برای این مبارزه و این آینده آمادگی دارند ؟
کواتهمه کو: با توجه به شرایط عینی جامعه مکزیک، ما خواهیم کوشید به مبارزات انقلابی مردم تحرک بیشتری بدهیم. مارکسیسم علم است. مطابق این علم ما حق نداریم بطور دقیق و زمان بندی شده تغییرات پیش رو را محاسبه و پیشگوئی کنیم، اما آنچه به طور دقیق می توانم بگویم اینست که ما کاملا مطمئن هستیم یک انقلاب اجتماعی آزادیبخش را پیشرو داریم. به همراه سایر نیرو های ملی و مترقی مکزیک برای چنین شرایطی باید آماده شویم.

راه توده 263 19.04.2010

 

بازگشت