راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اقتصاد لیبرالی- سرکوب سیاسی
ارثیه خامنه‌ای برای ولیعهدش

 

از آنجا که طرح حذف یارانه ها(هدفمندکردن یارانه ها)، در چارچوب همآهنگی با صندوق بین المللی پول و تلاش دولت احمدی نژاد برای همسوئی کامل اقتصادی با نهادهای مالی و پولی بین المللی است و در هفته گذشته، بیشتر بحث در رسانه‌های فارسی زبان بر محور آن دور می‌زد، مطالب این شماره راه توده عمدتا به این موضوع اختصاص یافته است. در توصیف دلائل این اقدام راه توده، همان بس که ما طرح هدفمند کردن یارانه‌ها را نسخه کامل تری از برنامه "تعدیل اقتصادی" دولت هاشمی رفسنجانی می‌دانیم که پس از چند شورش مردمی در شهرهای مختلف- آخرین آنها در اسلامشهر تهران- در اعتراض به گرانی‌های ناشی از برنامه تعدیل اقتصادی متوقف شد و اکنون این طرح بصورتی کامل تر و بی پروا تر و در پناه سرنیزه کودتای 22 خرداد به اجرا گذاشته شده است. پیامدهای این طرح تماما علیه مزدبگیران، حقوق بگیران و طبقات و اقشار فرودست جامعه ایران است و ما، از جمله دلائل کودتای 22 خرداد و جلوگیری از انتقال سکان ریاست جمهوری به دست میرحسین موسوی را اجرای همین برنامه میدانیم. هدف بزرگی که آقای خامنه‌ای از همان ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی بدنبال آن بود و اکنون در پناه نظامی‌ها و سپاهی‌ها و بسیجی‌ها، می‌خواهد به این آرزوی خود جامعه عمل پوشانده و سکان رهبری و در واقع ادامه سلطنت خود را درحالی به فرزند خویش "مجتبی" واگذار کند که قطار تبدیل ایران به "مکزیک" خاورمیانه روی ریل قرار گرفته باشد و سنگلاخ‌ها در دوران اقتدار نظامی او از سر راه جانشین وی برداشته شده باشد.
درمیان پیام هائی که دراین ارتباط دریافت داشته ایم، پیام زیر نیز انگیزه ما را برای اختصاص این شماره راه توده به مسئله یارانه‌ها تقویت کرد:
«آقای موسوی در ملاقات با آقای کروبی در 1/10/89 مخالفتی با طرح هدفمند کردن یارانه‌ها بعنوان طرحی که در سطح دنیا به عنوان "حرکت اقتصادی بنیادین و اساسی" مطرح است نکرده‌اند و فقط خواهان اجرای "کارشناسی شده" و به دور از "هیجان" آن در شرایط غیر‌بحرانی شده‌اند.
آقای فرخ نگهدار رهبر قدیمی فدائیان خلق از این طرح پشتیبانی کرده اند، البته شرایط کنونی را برای اجرای آن مناسب ندانسته است.
آقای رئیس دانا نیز از تهران با بی‌بی‌سی مصاحبه کرده و با اجرای این طرح از موضعی عجیب و بدیع مخالفت کرد. ایشان گفت که دولت‌های رفسنجانی و خاتمی هم می‌خواستند این طرح را پیاده کنند ولی زور آنرا نداشتند. البته ایشان ظاهرا در ارتباط با همین مصاحبه بازداشت شده است.
خواهش میکنم شما هم نظراتان را بگوئید تا از سر در گمی در آئیم. به هر حال لیبرالیسم یا به قولی فاشیزم سیاسی و اقتصاد لیبرالی، مثل زلزله بر سر دنیا فرود آمده و همه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و دست آوردهای مردم در زمینه حقوق اجتماعی را تهدید کرده و یکی پس از دیگری، سنگرها را علیرغم اعتراضات وسیع مردم فتح می‌کند.
آیا اصولا امکان مقاومت دربرابر برنامه‌های نئولیبرالی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول وجود دارد و یا باید به نوعی با آن کنار آمد و از آسیب آن کاست؟ در حالی که کشورهای پیرامون ما نظیر عراق، افغانستان، پاکستان و ترکیه تن به این برنامه داده‌اند و قیمت‌ها را اصلاح کرده‌اند. آیا پایین بودن قیمت مثلا دارو یا بنزین باعث تشدید قاچاق و حیف و میل آن در کشور نمیشود؟ و یا اگر سایر کشورها در قوانین کار خود به نفع سرمایه و به ضرر نیروی کار تجدید نظر کنند، این باعث نمیشود که سرمایه‌ها از ایران دور و به جایی برود که سود بیشتری به همراه دارد؟ آیا در هیچ شرایطی نمی توان قانون کار زمان انقلاب را به ضرر کارگران و نفع سرمایه اصلاح کرد؟ در یک کلام نباید با این قضیه به اصطلاح برخورد فازی داشت؟ آیا شما که طرفدار ثبات پول ملی و تغییر نکردن نرخ ارز هستید، این سیاست باعث افزایش واردات و کاهش صادرات نمی شود؟
لطفا در صورت امکان در اینمورد به صورت یک بسته اظهار نظر کنید که در بحث‌های این روزها بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در حال حاضر در جبهه مخالفین این طرح، هیچگونه وحدت نظری دیده نمی شود و استدلال‌های متضادی صورت می‌گیرد.»
در پاسخ مختصر به این خواننده باید بگوییم، که آنچه ما متوجه شده‌ایم اینست که آقایان موسوی و کروبی با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه‌ها در شرایط کنونی مخالفت کرده‌اند. البته در اصول آن نظر روشنی نداده‌اند. این تا حدود زیادی به موقعیت آنان در جنبش سبز مربوط می‌شود که در حال حاضر نماینده کل جنبش هستند و نه نماینده نظرات شخصی خودشان. این را که نظر دقیق هر یک از آنان در این مورد چیست خود در آینده باید روشن کنند.
آقای نگهدار از طرح حذف یارانه‌ها پشتیبانی کرده که نظر خاص خود ایشان است و طبعا ربطی به جنبش چپ یا جنبش سبز ندارد.
از ما خواسته اید در مورد یک سلسله سیاست‌های اقتصادی در یک "بسته" اظهار نظر کنیم. بنظر ما تمام مشکل همین نسخه‌ها واظهارنظرهای "بسته"ای است. هیچ بسته‌ای وجود ندارد که جانشین پژوهش مشخص از مشکلات مشخص اقتصادی جامعه ایران و ارائه راه حل مشخص برای آن بشود. مخالفت ما هم با "بسته" صندوق بین‌المللی پول درست در همینجاست. حذف یارانه، جذب سرمایه گذاری خارجی، خصوصی سازی و ... را ما بعنوان یک "بسته" ایدئولوژیک و سفارشی با آن مخالفیم. ولی اگر کارشناسان و مردم ما در یک بحث ملی به این نتیجه برسند که یارانه این یا آن کالا به زیان اقتصاد ملی است و باید حذف شود و دربرابر به این یا آن کالا یا شاخه اقتصادی باید یارانه بیشتری تعلق گیرد، سرمایه گذاری خارجی را در این شاخه اقتصادی باید تشویق کرد ولی در شاخه دیگری باید مانع ورود آن شد، این یا آن کارخانه اگر خصوصی شود بهتر اداره خواهد گردید ولی در مقابل این یا آن کارخانه یا شاخه صنعتی را باید ملی و دولتی کرد و ... ما با چنین روش برخوردی موافقیم و در چنین بحثی شرکت می‌کنیم و نظرمان را می‌دهیم. درحالیکه صندوق بین المللی پول یک نسخه یا بقول شما "بسته" واحد دراختیار همه دولت‌های بدهکار و دچار بحران اقتصادی قرار داده و آنها را ملزم به پیاده کردن آن می‌کند. یعنی همین وضع و موقعیتی که اکنون جمهوری اسلامی دارد و دولت احمدی نژاد و آقای خامنه‌ای اجرای بی چون چرای بسته را پذیرفته است.
اگر منظور آقایان موسوی و کروبی از شیوه تدوین یا اجرای "غیرکارشناسی" طرح هدفمند شدن یارانه‌ها این باشد که ما به آن اشاره کردیم، طبیعی است که با آن مخالفتی نداریم و آن را نشانه یک نگرش درست به مسایل و مشکلات اقتصادی جامعه خودمان می‌دانیم.
ما - راه توده- علاوه بر آنچه در این شماره آمده، در شماره‌های بعدی راه توده در مورد این نکات بطور مفصل سخن خواهیم گفت.



                راه توده 29 6  دی‌ ماه 1389

بازگشت