راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

صدها واحد
تولیدی- صنعتی
در بحران
دست و پا می زنند
 

در روزنامه کار و کارگر 2-12- 88 و نیز چند روزنامه دیگر این اطلاعات را استخراج کردم:

تعدادی از کارخانه ها كه در بحران به سر می برند ومحل جغرافیایی آنها:

- گوشت زیاران، آوند پلاستیک قزوین، روکش چوبی قزوین و... از استان قزوین.
- نساجی بافته های کرمان و... از استان کرمان.
- کیان تایر، شرکت ساسان و... از استان تهران
- نساجی مازندران، فر آورده لبنی کندلوس، صنایع شیمیایی ساری، نیمی از واحد های تولیدی و صنعتی استان مازندران کار نمی کنند و... از استان مازندران.
- سه کارخانه صنعت برق با 1500 تا 2000کارگر اخراجی و... ازاستان مرکزی وبقیه استان ها.
- 60 واحد از 150 واحد در شهرک صنعتی سنندج تعطیل شده اند و... از استان کردستان.
- 500 واحد تولید کننده کفش از 1000واحد در شهراصفهان تعطیل شده اند. کارخانه های ذوب آهن در خطر بحران و... از استان اصفهان.
- خطر مرگ تعداد زیادی از واحد های اقتصادی، بیكاری تعداد زیادی از كارگران در 4 سال اخیر و...از ورامین (استان تهران).
- از 10 نفر ارباب رجوع 8 نفر بیكارند و... از استان كهگیلویه و بویر احمد ، معاون استاندار استان كهگیلویه و بویر احمد.
- توقف 40 در صدی صنایع بازیافت... رئیس انجمن صنایع بازیافت.
- لیست 6700 تایی وزارت صنایع و 750 تایی وزارت تعاون در مورد تقاضای استمهال بدهی ها.
- وام های معوقه به بانک ها .... حدود 50 تا 240 میلیارد دلار.
- تورم سال 1389بر اساس گزارش مرکزپژوهش های مجلس .... 52.6 در صدی.
- فعالیت واحد های صنعتی با کمتر از 10 تا 20 درصد ظرفیت، فولاد گر عضو کمیسیون صنایع مجلس.
- بیش از 20 درصد واحد های تولیدی- صنعتی آذربایجان غربی با بحران روبرو هستند. و... از استان آذربایجان غربی.

درسراسرایران جایی- شهری، شهرستانی، بخشی، روستایی، استانی و.. - باقی نمانده كه بنگاه های اقتصادی شان در شرایط بحرانی بسر نبرند.

همانطور كه در بالا گفته شد بحران صنعت مربوط به یك شهر، یك شهرستان، یك استان نیست، بلكه بحرانی است همه گیر(اپیدمی) و تمام استانها، شهرستانها، شهر ها، تمام مناطق صنعتی، تمام شهرك های صنعتی، تمام مناطق روستایی و نیر تمام رشته های صنعتی و كشاورزی را در بر می گیرد.

اصولا احمدی نژاد و دولت دهمی ها هیچگونه بحرانی را قبول ندارند، تعلطیلی كارخانه ها را قبول ندارند، عقب افتادگی حقوق كارگران در بنگاه های تولیدی را قبول ندارند، بیكاری كارگران را كه بر اثر تعطیلی بنگاه های تولیدی ایجاد شده است را قبول ندارد، بیكاری 4 میلیون نفری مركز آمار ایران در سال 1385 را قبول ندارند (آمار خودشان) ، فقرو زیر خط فقر 20 میلیون نفری را قبول ندارند، تورم و گرانی را یا قبول ندارند و یا آن را 13 در صد و تك رقمی می دانند (مرکز پژوهش های مجلس تورم سال89 را 52.6 در صد می داند)، می گویند واردات بی رویه و قاچاق 100 میلیارد دلاری وجود ندارد و یا اصلا قابل ملاحظه نیست. بطوریكه تاثیری درمقدار تولید و كاهش تولید كه باعث تعطیلی بنگاه ها بشود و در نتیجه باعث بیكاری نیروی كار بشود ندارد، بیكاری كه باعث فقر می شود را قبول ندارد.
اصولا بیكاری بد نیست، زیرا فقر موهبت الهی است و هموار کننده ظهور امام زمان.
بحران اقتصادی مربوط به امریكا و اروپا و غرب است. این بحران جرئت نمی کند پایش را در ایران بگذارد.
تعطیلی کارخانه و بنگاه های تولیدی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد:عدم فروش محصولات، عدم مدیریت، عدم وجود مواد اولیه، اعتصاب کارگران و....
از آنجا که بیشتر مشکلات (بیش از 70 تا 80 در صد) بنگاه های تولیدی کنونی ناشی از عدم فروش تولیداتشان و باقی ماندن آنها در انبار ها می باشد لذا سعی می شود در این اینجا به آن پراخته شود.
از آنجائیکه بازار ایران گنجایش جذب محصولات مختلف تولیدی بنگاه های کشاورزی و صنعتی را دارد نمی توان عدم فروش را نتیجه پر شدن بازار داخلی دانست، بنابراین باید دنبال دلیل دیگری بود که می تواند محصولات وارد شده از خارج باشد.
با توجه به اینکه معمولا کالا های خارجی ارزان تر از کالا های داخلی می باشند(1) خود به خود در رقابت ظاهری کالا های داخلی (2) روی دست کارخانجات می مانند. لذا علت اصلی عدم فروش محصولات کارخانجات و بنگاه ها می تواند واردات بی رویه و قاچاق باشد.
کارگزاران دولت مستقیم و غیر مستقیم در واردات بی رویه و قاچاق دست دارند، یا خودشان جزء آنها هستند واردات و قاچاق می آورند و یا بشکلی از وارداتچی ها و قاچاق چیان حمایت می کنند و عوامل آنها هستند و از آنها پور سانت می گیرند.
ضمنا باید گفت که وارداتچی ها و قاچاقچیان عمدتا از بخش خصوصی بازاری ، میدان دار، و مرزبانان زمینی، هوایی و دریایی با همدستان دولتی و غیر دولتی آنها هستند.


******************************************************
1- یکی از توجیهات دولت های وارداتچی از جمله مسئولین وزارت بازرگانی دولت نهم و دهم همین استدلال می باشد، در صورتیکه عدم کنترل واردات و قاچاق مي تواند نابود كننده توليد، نابود كننده اشتغال، ايجاد و افزايش بيكاري ، ايجاد و افزايش فقر و مسلما عواقب نابودي مملكت و در نهايت استقلال و تماميت ارضي ايران را به دنبال داشته باشد.


2- منظور اين است كه عده اي از باندهاي مافيايي اقتصاد داخلي و اقتصاد خارجي وجهاني و استعماري به شكلي ازواردات و قاچاق در مقابل توليدات داخلي حمايت مي كنند و اين حمايت از توليد داخلي صورت نمي گيرد. ظاهرش اين است كه رقابت بين توليدات داخلي و واردات وجود دارد ولي عملا واردات و قاچاق به اشكال مختلف حمايت مي شوند.


راه توده 259 08.03.2010
 

بازگشت