راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اقتصاد سیاسی - 28
استثمار کارگران
از گاه مزدی
تا روز مزدی
ف. م. جوانشیر
 

فصل هفتم – دستمزد

1- اشكال اساسی دستمزد
اشكالی كه برای پرداخت دستمزد وجود دارد به پنهان كردن مناسبات بردگی سرمایه داری كمك می كند و درعین حال اهرمی برای تشدید بهره كشی در اختیار سرمایه دار قرار می دهد. اشكال اساسی دستمزد دو تاست:
الف – گاه مزد             ب – كارمزد

الف – گاه مزد
در این شكل، بهای نیروی كار برای مدت معینی كه در آن كارگر خود را در اختیار سرمایه دار قرار می دهد، پرداخت می شود. مثلا" دستمزد برای هر روز، هرهفته، هرماه پرداخت می گردد.
اما روشن است روزانه كار، می تواند متفاوت باشد، درازتر و یا كوتاه تر گردد. لذا زمانی می توان از میزان دستمزد تصور درستی به دست آورد كه معلوم شود دستمزد روزانه، هفتگی و یا ماهانه در برابر چند ساعت كار، پرداخت شده است . مثلا" اگر مزد روزانه كارگری 120 ریال باشد، بسته به این كه روزانه كار او 8 ساعت و یا 9 ساعت باشد بهای هر ساعت مولد از كار او به ترتیب برابر خواهد بود با :


              120                                120
ریال15=       و     ریال  13,3 =  
                8                                  9
ماركس بهای هر ساعت مولد كار را "بهای كار" می نامد و توجه می دهد كه برای درك شدت بهره كشی از كارگر باید بهای كار را در نظر گرفت و نه دستمزد روزانه یا هفتگی را بدون ارتباط با روزانه كار. سرمایه دار ممكن است مزد روزانه كارگر را بالا برد ولی بر شدت بهره كشی از او بیفزاید. بدین ترتیب كه روزانه كار او را درازتر كند و یا آهنگ كار او را تشدید نماید، به طوری كه با وجود بالا رفتن مزد روزانه "بهای كار" كارگر (بهای هرساعت مولد از كار كارگر ) كاهش یابد.
در زمان ما در كشورهای پیشرفته سرمایه داری متداول ترین شكل گاه مزد، پرداخت مزد ساعتی است. علت این كه این شیوه پرداخت متداول شده این است كه اولا بهره كشی سرمایه داری را از پیش پنهان می كند و ثانیا- دست سرمایه دار را در مانور باز می گذارد. سرمایه دار می تواند كارگر را هر چند ساعت كه لازم دارد به كار بگیرد. هر گاه كار داشت از كارگر بخواهد كه ساعات زیادتری كار كند و اگر كار نداشت او را برای ساعات كمتری استخدام كند. هم اكنون در كشورهای سرمایه داری تعداد كثیری از كارگران نیمه بی كارند. یعنی به جای روزانه كامل، نصف روز یا كمتر كار می كنند و متناسب با ساعاتی كه كار كرده اند نصف دستمزد روزانه و یا كمتر از آن دریافت می كنند. به عبارت دقیق تر نیمه گرسنه اند. اما در عین حال سرمایه داران بسیاری از كارگران خود را وادار می كنند كه در روز بیش از 8 ساعت كاركنند. در این صورت در ظاهر مزد روزانه كارگر بالا می رود و او به طمع می افتد كه مدت طولانی تری كار كند كه در نتیجه بهای كار او پائین می آید.

ب - كارمزد
دومین شكل اساسی دستمزد كارمزد است. در این شكل سرمایه دار بسته به كمیت و كیفیت محصولی كه كارگر تحویل می دهد دستمزد می پردازد. كارمزد از نظر ماهیت تفاوتی با گاه مزد ندارد. شكل تغییر یافته آن است . معمولا هر دوی این اشكال در كنار هم در یك موسسه وجود دارند و سرمایه دار یكی از آن ها را جانشین دیگری می كند.
در شكل كارمزد، دستمزد روزانه كارگر برابر است با مقدار محصولی كه تحویل داده ضربدر مزدی كه برای هر واحد محصول تعیین شده است. مثلا اگر كارگر جوراب باف برای بافتن هر جفت جوراب 15 ریال دستمزد می گیرد و روزانه 10 جفت جوراب می بافد- دستمزد روزانه او 150 ریال خواهد بود. برای تعیین واحد مزد، یعنی مزدی كه در برابر یك قطعه- مثلا یك جفت جوراب پرداخت می شود، سرمایه داران دستمزد روزانه كارگر، یعنی ارزش نیروی كار را مبنا قرار می دهند. برای هر قطعه چنان مزدی تعیین می كنند كه دستمزد روزانه كارگر كارمزد مشابه دستمزد روزانه كارگران رشته های مشابه و یا حد متوسط مزد روزانه در جامعه مفروض باشد. وقتی مزد هر قطعه تعیین شد كارگران بسته به تعداد قطعاتی كه تحویل می دهند دستمزد می گیرند و هر كس با شدت بیشتری كار كند دستمزد بیشتری می گیرد.
شكل كارمزد، هم از نظر پنهان كردن ماهیت استثمار سرمایه داری و هم از جهت امكاناتی كه برای بالا بردن شدت آهنگ كار و تشدید بهره كشی در اختیار سرمایه دار می گذارد، مورد توجه خاص سرمایه داران است.
در شكل كارمزد، این ظاهر فریبنده كه گویا دستمزد ارزش كارگران است، برجسته تر جلوه می كند و چنین می نماید كه در واقع نیز كارگر هرچه بیشتر كار كند دستمزد بیشتری می گیرد و گویا وی ارزش كار خود را تمام و كمال دریافت می كند. در حالی كه ماهیت امر همان است كه در ابتدا گفتیم. كار مزد همان گاه مزد تغییر شكل یافته است.
كارمزد درقیاس با گاه مزد ، مزایای زیر را نیز برای سرمایه دار در بردارد.
1- كیفیت و كمیت كار كارگر به وسیله محصول كنترل می شود و دیگر نیازی نیست كه تعداد كثیری ازمراقبین بالای سر كارگر بایستند تا او كار كند. كارگر به خاطر دریافت دستمزد خویش مجبور است مقدار معینی محصول در روز تولید كند و این محصول صاحب كیفیت معین باشد (و گرنه پذیرفته نمی شود و یا در برابر كیفیت پست تر مزد كمتری می دهند).
2- آهنگ كار شدت می یابد. كارگر به امید دریافت دستمزد بیشتر با حداكثر سرعت ممكن كار می كند و هر كس بسیار سریع كار كند برای مدتی دستمزد زیادتری می گیرد و همه می كوشند خود را به او برسانند. اما آنگاه كه عده قابل ملاحظه ای به این سطح رسیدند، سرمایه دار مزد هر قطعه را پائین می آورد، تا دستمزد روزانه كار در سطح متوسط اجتماع مفروض باقی بماند. به این ترتیب تلاش كارگر كه از راه تشدید آهنگ كاردستمزد بالاتری بگیرد نتیحه عكس می دهد. شدت كار بالا می رود، اما دستمزد روزانه ثابت می ماند. در نتیجه بهای كار- بهای هر ساعت كار مولد- پائین می آید بهره كشی تشدید می شود.
3- كارمزد بین كارگران تفرقه می افكند. برخی از كارگران كه جوان تر و فعال ترند لااقل در مدتی كه چنین نیرویی دارند، دستمزد بیشتری می گیرند و بقیه در سطح متوسط می مانند و دستمزد پیران و فرسودگان و غیره بسیار پائین می آید. این تفاوت دستمزدها مبارزه مشترك كارگران را علیه سرمایه دار دشوار می سازد.
4- شكل كارمزد به سرمایه دار امكان می دهد كه روزانه كار كارگران را تمدید كند(باافزایش شدت كار)، از تعداد كارگرانش بكاهد و بر اثر آن بی كاری را تشدید كرده سطح دستمزدها را باز هم پائین بیاورد.
این نوع امتیازات سرمایه داران را تشویق می كند تا جایی كه روند كار امكان می دهد از شكل كارمزد استفاده كنند و این شكل پرداخت مزد را پا به پای رشد سرمایه داری و صنعت بزرگ بیشتر به كار گیرند.
دركشور ما سال هاست كه علاوه بر صنعت بزرگ، درصنایع دستی و سنتی و مانوفاكتور نوین نیز شكل پرداخت كارمزد بسیار متداول شده است. گزارشی از یك موسسه بسته بندی پسته طرز استفاده از كارمزد را در این گونه كارگاه های عقب مانده به خوبی نشان می دهد:
" در سالن پسته پاك كنی شركت صادرات پسته كرمان، 80 زن كارگر و برخی با كودكان قد و نیم قد دور تا دور نشسته اند. آن ها با ابزار مخصوص پست های كور را خندان می كنند. انگشتان این كارگران تندتر از دنده های یك ماشین خودكار می چرخد. با این حال اكثر آن ها نمی توانند در یك روز تمام وقت یك سره، از شش صبح تا شب بیش از بیست كیلو پسته خندان كنند، برای هر 10 كیلو 25 ریال دستمزد می دهند. مزد روزانه اغلب كارگران از 50 ریال تجاوز نمی كند. تعداد انگشت شماری 40 یا 50 كیلو خندان می كنند و 100 یا 150 ریال می گیرند.
شركت ابتدایی ترین ماشین آلات را برای رده بندی و پاك كردن پسته به كارگرفته است. سود شركت سالانه از 400 میلیون ریال می گذرد."(1)
در این مثال می توان بسیاری از واقعیت های تلخ رشد سرمایه داری را كه تاكنون گفته ایم به چشم دید. از جمله:
1- محدودیت كاربرد سرمایه داری ماشین زمانی كه دستمزد ارزان است.
2- استفاده از كار زنان و كودكان.
3- استفاده از شیوه كارمزد برای تشدید آهنگ كار و پائین آوردن سطح دستمزدها
4- اجرا نشدن قانون كار و حداقل دستمزدها حتی در موسساتی كه ده ها كارگر دارند.
با وجود چنین سطح نازلی از دستمزد، بسیاری از صادركنندگان خشكبار ایران دائما" شكایت دارند كه كالای آن ها گران تمام می شود و قادر به رقابت در بازارهای بین المللی نیستند. آن ها مدعی اند كه علت این امر در گرانی دستمزدهاست! درحالی كه پیدایش چنین وضعی مربوط به مناسبات سرمایه داری ایران یا سرمایه داری انحصاری بین المللی و تاثیر غارتگری امپریالیستی است كه به جای خود مورد بررسی قرار خواهیم داد.
قوانین كار و بیمه های اجتماعی ایران بر این پایه تدوین شده است كه كارمزد و گاه مزد هماننداند. قانون بر مبنای گاه مزد تنظیم شده و در هر مورد مشخصی كارمزد را بر مبنای گاه مزد محاسبه كرده است. اما با توجه به این كه كارگر كارمزد شدیدتر كار می كند و احتمالا" روزانه كار طولانی تری دارد، قانون كار نصف درآمد روزانه متوسط كارگر را ماخذ مزد ایام تعطیل قرار می دهد (به شرطی كه كمتر از حداقل دستمزد نباشد).(1)


راه توده 197 13.10.2008
 

 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت