راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی- 14 شهریور 1361
تاریخ و مردم قضاوت می کنند
چه کسی ریزش کرد و چه کسی رویش؟
 

رهبر کنونی جمهوری اسلامی، یعنی آقای علی خامنه ای، در سالهای اخیر بارها اعلام داشته که "هر انقلابی ریزش و رویش نیرو دارد و در جمهوری اسلامی هم همین اتفاق افتاده است". اخیرا نیز فرمانده کل سپاه پاسداران با استناد به اعترافاتی که از محمد علی ابطحی در زندان گرفته اند، همین جمله آقای خامنه ای را در باره ریزش و رویش نیروها تکرار کرده است. این جمله از شخص ایشان است که در سخنرانی در جریان سفر به مشهد در همان زمان یعنی هفته دوم شهریور 1361 ایراد کرده است: اگر این مردم ما را نخواهند و با ما نباشند ماندن ما چه دلیلی دارد.

 

از تحلیل هفتگی 14 شهریور 1361 بخش گزیده ای را می خوانید که مربوط به جدال در میان خطوط سیاسی، با وابستگی طبقاتی درحاکمیت جمهوری اسلامی است. رهبر کنونی جمهوری اسلامی، یعنی آقای علی خامنه ای، در سالهای اخیر بارها اعلام داشته که "هر انقلابی ریزش و رویش نیرو دارد و در جمهوری اسلامی هم همین اتفاق افتاده است". این سخن را ایشان پیش از روی کار آمدن دولت خاتمی در سال 1376 در نماز جمعه تهران بیان داشت و ما تاکنون بارها آن را در مطالب خود ذکر کرده ایم. اخیرا نیز فرمانده کل سپاه پاسداران با استناد به اعترافاتی که از محمد علی ابطحی در زندان گرفته اند، همین جمله آقای خامنه ای را در باره ریزش و رویش نیروها تکرار کرده است. حال با خواندن آن بخش از تحلیل هفتگی 14 شهریور که در ادامه می آید، خود قضاوت کنید که چه کسی ریزش کرده و چه کسی رویش؟ این جمله از شخص ایشان را در سخنرانی است که در جریان سفر به مشهد در همان زمان یعنی هفته دوم شهریور 1361 ایراد کرده است: اگر این مردم ما را نخواهند و با ما نباشند ماندن ما چه دلیلی دارد.


رویدادهایی که طی این هفته شاهد آن بوده ایم و موضع گیری هایی که توسط عده ای از مسئولان جمهوری اسلامی ایران به عمل آمده است، نشان میدهد که در رویاروئی میان خط امام از یک سو و جریان راستگرای مخالفان خط امام از سوی دیگر، اولا مسلمانان انقلابی پیرو خط امام بیش از پیش موفق به شناخت چهره واقعی و شیوه های عمل مخالفان شده و میشوند، ثانیا این نبرد در جبهه ها و صحنه های گوناگون خود را علنی می سازد و جدا کردن صف و اعلام مواضع در حیاتی ترین مسائل ناگزیر میشود، ثالثا این نبرد تمام جناح ها و گروه ها و انجمن ها و محافلی که "جریان مخالف راستگرا" را تشکیل میدهد، در بر می گیرد، یعنی تمامی طیف وسیع مخالفا خط امام را، از مدافعان علنی سرمایه داری و بزرگ مالکی گرفته تا متشرعین تنگ نظر، از حجتیه ای ها گرفته تا عناصر نفوذی ضد انقلاب، در ارگان ها و مقامات گرفته تا مسلمان نماهای متظاهر و ناراضی تراش.
این شناخت خود یکی از عناصر مهم تکامل آینده انقلاب است. شناختی که بدون تردید باید اتخاذ تدابیر ضرور و پیدا کردن راه حل های لازم را بدنبال داشته باشد، وگر نه تنها حرفی در هوا باقی خواهد ماند و حداکثر آنکه جائی برای ثبت در تاریخ خواهد یافت، نه آنکه راهی سرنوشت ساز را برای آینده میهن ما و مردم زحمتکش ما بگشاید.
در برابر، ما همچنین شاهد حملات خشن و مانورهای زیرکانه و یورش های مداوم محافل عناصر راستگرای مخالف با خط امام، که کار را حتی به درگیری های خشن و برخوردهای شدید می کشانند، هستیم. آنها به دست حجتیه ای های آشکار آشوب و بلوا به راه می اندازند و به دست مخفی هایشان و ساواکی ها و سلطنت طلبان و سایر ضد انقلابیون امواج تهدید کننده نارضائی و یاس و دلسردی را در میان مردم بر می انگیزانند. عمل اینگونه افراد، که بلافاصله کوشش می شود بنام تمامی حاکمیت و بویژه خط امام نوشته شود، مستقیما هدف ناراضی کردن مردم محروم را تعقیب می کند. آنها به دست قشریون انحصار طلب، و به قول آیت اله منتظری، "دوستان نادان"، به نام اسلام و مکتب، عرصه را بر مردم تنگ میکنند و امکان کار و فعالیت و تحصیل و زندگی معمولی را مورد مخاطره قرار میدهند شعار همه آنها این است: هر چه بیشتر جمهوری اسلامی را دچار فرسایش کنیم و از درون بپوسانیم، بر عده ناراضی ها بیافزائیم و پایگاه اجتماعی حکومتی را، که سمت گیری ضد امپریالیستی و مردمی دارد، هر چه تنگ تر و سست تر کنیم.
یکی از اساسی ترین جبهه های نبرد برای تعمیق انقلاب، عرصه اقتصادی است. و لازمه آن نیز طرد ریشه ای بساط غارتگری سرمایه داران بزرگ و دلالان و گردانندگان بازار و همه موریانه هائیست، که از درون جمهوری اسلامی را به تباهی می کشانند.

حجت الاسلام خامنه ای رئیس جمهور در یکی از سخنرانی های خود در مشهد، طی این هفته گفت:
"اساس این جمهوری براین است که عقب مانده ها را جلو بیاورند و مستضعفین را بالا بکشند و این جمهوری باید در خدمت مستضعفان حرکت کند. اگر این مردم ما را نخواهند و با ما نباشند ماندن ما چه دلیلی دارد، در این چنین نظامی بی اعتنائی کردن به مردم اصلا قابل قبول نیست... انتظار مردم و انقلاب بعد از سه سال این است که در خدمت انقلاب و جامعه باشید و اگر ما امروز در دستگاه هایمان حس می کنیم یک چنین چیزی نیست، این یک ضایعه است".
اینکه "دستگاه ها" سه سال بعد از انقلاب هنوز در خدمت انقلاب و جامعه نیستند، بیش از یک ضایعه است، خطری است که می تواند اساس انقلاب و جمهوری را متزلزل کند، شناختی که رئیس جمهور بر آن تاکید دارد. یک هشدار تکان دهنده است. در چنین شرایطی چگونه می شود ابراز نگرانی نکرد از اینکه شخصیت هایی صراحتا و آشکارا از سرمایه داری و بزرگ مالکی دفاع می کنند و مدافع این "سرچشمه همه مصییبت ها" می شوند؟ سخنرانی آیت اله مهدوی کنی در شهر ری، که صراحتا با دولتی کردن بازرگانی خارجی و با اجرای بند "ج" قانون اصلاحات ارضی مخالفت کرد و آنها را "حرف توده ای ها" دانست و حتی ایرادات و انتقادهائی را هم که از جانب بسیاری محافل و در درجه اول مسلمانان انقلابی پیرو خط امام نسبت به عملکرد شورای نگهبان می شود، باز هم "کار توده ای ها" دانست، از اینگونه موضع گیری های نگران کننده است. مگر می شود مستضعفین را بالا کشید، بدون آنکه زمین ها را، که حق مسلم دهقانان زحمتکش است، بدانها داد؟ بدون آنکه چنگال پر طمع دلالان عمده و سرمایه داران را از تجارت خارجی و توزیع داخلی کوتاه کرد؟ دو رویداد مطبوعات در این هفته نشان میدهد که چماق تکفیر "حرف توده ای ها"، سدی بر سر راه انقلاب و خط امامی ها است.
کار درست را، از جمله دولتی کردن بازرگانی خارجی را، به این بهانه که "حرف توده ای ها" هم همین است، نباید تخطئه کرد.


راه توده 233 07.09.2009
 

بازگشت