راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی رویدادهای ایران 16 آبان 61
قدرتی که بعدها
جمهوری اسلامی را
در دست گرفت، هنوز
در سایه نشسته بود!
 

13 آبان سال 1361 را، حداقل توده ای ها باید خوب بخاطر داشته باشند. چه در تهران و چه در شهرهای بزرگ و حساس ایران نظیر اصفهان، مشهد، کرمانشاه و...
درآن سال و در آن سالگرد بویژه در تهران شعار "مرگ بر توده ای" "توده ای تیرباران- جماران گلباران" از مراکز سایه که در سالهای اخیر به دولت سایه معروف شدند و اکنون دولت کودتا را تشکیل داده اند، بصورت سازمان یافته به درون تظاهرات مردم در ایرن روز رخنه داده شد. شورای تبلیغات اسلامی، بخشی از رهبری حزب جمهوری اسلامی، موتلفه اسلامی و نهادهای دیگری که در همه آنها یا وابستگان انجمن حجتیه برای خود جا خوش کرده بودند و یا تفکری که به این انجمن نزدیک بود هدایت کننده این شعارها بودند. حزب توده ایران بعنوان مهم ترین سنگر مانع انحراف انقلاب ایران از مسیر واقعی آن را می خواستند از سر راه بردارند و چند ماه بعد چنین شد و نخستین یورش به حزب توده ایران آغاز شد. یعنی بهمن ماه سال 1361.
تحلیل هفتگی 16 آبان 1361 اشاره به همین مسئله دارد، درعین حال که مشی سیاسی حزب توده ایران را در دفاع از خط ضد سرمایه داری و ضد امریکائی نشان میدهد.
بسیاری – بویژه نسل جوان کنونی ایران- ممکن است اینگونه فکر کنند که آن مسائل و آن دوران به تاریخ پیوسته و بازنگری به آن یا ضرورت ندارد و یا دیگر پاسخگوی مسائل امروز ایران نیست.
ما به دو دلیل قاطع با این نگاه مخالفیم:
1- جمهوری اسلامی به یکباره تبدیل به حکومت اسلامی و سلطنت ولایت فقیه نشد، بلکه یک مسیر پرپیچ و خم و بسیار بغرنج را برای رسیدن به نقطه کنونی طی کرد.
2- از آنجا که حوادث امروز جمهوری اسلامی ریشه در گذشته دارد و تعلل ها، غفلت ها و خوش بینی های آن سالها در میان همه نیروهای مذهبی طرفدار انقلاب و حتی خوش بینی رهبری وقت حزب توده ایران را نیز بازتاب می دهد، باید آن را مرور تاریخی کرد، تا چهره امروز حاکمیت جمهوری اسلامی که پشت نقاب همه تحولات آن سالها بیرون آمده آشناتر و قابل شناخت تر شود. از رمق انداختن 13 آبان و دولتی کردن آن، که خوشبختانه امسال می رود تا جان تازه ای، با شعارهای جنبش سبز کنونی به خود بگیرد، خدمت به امریکا بود. مانند همه سیاست های حاکمیت دو دهه گذشته جمهوری اسلامی که علیرغم شعارها و ادعاها و علیرغم ظاهر باصطلاح ضد استکباری آنها، همگی طبلی است توخالی و در خدمت امریکا. دولت احمدی نژاد و سیاست های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن تابلوی تمام قد این خدمت است. همچنان که حرف ها و ادعاهای رهبر جمهوری اسلامی چنین ماهیتی دارد.
با این مقدمه و اشاره، بخش هائی از تحلیل 16 آبان سال 1361 حزب توده ایران را بخوانید. تحلیل که علیرغم همه دشواری ها و خطراتی که مخالفت با مرحله دوم و فرسایشی جنگ با عراق وجود داشت، حزب توده ایران نه تنها با این مرحله مخالفت کرد، بلکه آن را خواست امریکا نیز اعلام داشت. بخوانید:

رویداد مهم هفته برگزاری سالگرد 13 آبان بود، که به طور عمده به روز نبرد علیه آمریکا و توطئه هایش، به روز تجلیل از اقدام شجاعانه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بدل شد.
بدون تردید تظاهرات پرشور مردم بویژه جوانان و نو جوانان دانش آموز در روز 13 آبان به بهترین وجهی اراده خلل ناپذیر مردم را در تداوم نبرد علیه شیطان بزرگ و توطئه های براندازی او نشان داد. اگر چه گاه این جا و آن جا افراد مشکوکی، که در بین آن ها متاسفانه از مسئولین امور تربیتی مدارس نیز دیده می شدند، توصیه می کردند که شعارهای انحرافی نیز سر داده شود، ولی این توصیه انعکاس پیدا نکرد. منحرف کردن لبه تیز شعارها و فریادها به سوی آماج های دیگر، بمنظور آن که آمریکا و توطئه های آن را زیر سایه قرار دهد، تاکتیکی است که امروز همه جریانات مخالف و عناصر راستگرا و همه طیف های ضد انقلابی به آن متوسل می شوند.
مجله "پیام انقلاب" ارگان سپاه پاسداران، (شماره 7- 8 آبان) در بررسی وقایع 13 آبان نوشت:
دست های مرئی و نامرئی با همگانی نمودن شعار انحرافی مرگ بر کمونیسم سعی نمودند که مسئله اصلی را فراموش کنند.
این شیوه امروز نیز با طرح و پخش و کوشش برای جا انداختن شعارهای انحرافی "مرگ بر توده ای و مرگ بر فدایی و مرگ بر شوروی" توسط همه حجتیه ای ها و قشریون و همچنین توسط ساواکی ها و عناصر پنهان ضد انقلاب و ماموران نفوذی به کار برده می شود.
تظاهرات 13 آبان امسال، علی رغم آن تشبثات عبث افراد مشکوک و علی رغم نمونه هایی نظیر سخنرانی در صحنه باختران و آتش زدن پرچم شوروی در آمل و نظایر معدود این ها، تجلی بارز آگاهی و مبارزه جویی مردم ما در نبرد علیه آمریکا بود.
آزاد سازی بخش دیگری از سرزمین میهن انقلابی
در این هفته عملیات "محرم" انجام شد، که در دو مرحله آن، بنابر اخبار منتشره، بیش از 550 کیلومتر دیگر از خاک میهن انقلابی ما، که در اشغال متجاوزان صدامی بود، آزاد شد. مردم ما، که عمیقا خواستار صلح شرافتمندانه و عادلانه، یعنی همراه با آزادی کامل کلیه سرزمین های اشغال شده و پرداخت غرامت های لازم برای جبران خسارات مادی وارده از سوی صدام متجاوز بوده و هستند و به تشبث آمریکا برای گسترش و فرسایشی کردن جنگ پی برده اند.
آمریکا، با یاری عروسک های منطقه ای اش می خواهد انقلاب ما را، از راه فرسایشی کردن جنگ و تحلیل بردن بنیه مادی و انسانی کشور ما تضعیف کند و ما را از رسیدن به اهداف انقلاب و تحول بخشیدن به اوضاع اجتماعی- اقتصادی جامعه باز دارد و زمینه را برای انجام اقدامات براندازی فراهم سازد.
در خدمت مردم زحمتکش
به جاست که جملاتی را اگر چه مفصل، به نقل از نوشته حجت الاسلام برهانی، از دادستانی انقلاب اسلامی امور صنفی تهران، در این جا تکرار کنیم. این نوشته، زیر عنوان "صبر انقلابی محروم ماندگان نامحدود نیست"، در روزنامه اطلاعات چاپ شده است. آقای برهانی می گوید:
"چرا عده ای سرمایه دار کماکان به فکر جمع آوری ثروت بیشتر هستند. همان ثروتمندانی که دم از اسلام و قیامت می زنند و بعضا به خاطر ظاهر سازی در صفوف نماز جمعه ظاهر می شوند... سرمایه دار و سرمایه اندوز نمی تواند شیعه و پیرو حضرت امام علی باشد.- سرمایه دار نباید ادعای مومن بودن و در خط امام بودن داشته باشد. توده محروم جامعه در مقابل سرمایه داران سودجوی داخلی، که همانند زالو به جان مستضعفین افتاده اند و خود آنان را می مکند، نمی توانند مشکلات و مصائب ناشی از اختلاف شدید فقر و غنی را تحمل کنند. نمی شود گفت این جا هم باید صبر انقلابی داشته باشند. چه ستمی بالاتر از مکیدن خون ملت توسط سرمایه دارانی که هر روز بیش از روز پیش دزدی می کنند... این چنین نباشد که میلیاردر هر روز در جمهوری اسلامی میلیاردرتر و مستضعف محروم تر شود. برای مسئولان نباید دشوار باشد که منافع یک مشت سرمایه دار به خطر بیفتد."
در همین هفته در مجلس شورای اسلامی به عملکرد و سیاست "بسیج اقتصادی"، که توانست در شرایط دشوار جنگ حداقل کالاهای مورد نیاز را به مردم محروم برساند، شدیدا حمله شد. این حملات عملا چیزی جز دفاع از محتکران و واسطه ها و انبارداران نبود. همان طور که جهاد سازندگی و هیئت های هفت نفری بارها به "کمونیست" بودن متهم شده اند، چون برداشتی انقلابی از تشیع را در خدمت محرومان روستاها عرضه می داشتند. "بسیج اقتصادی" هم متهم به "کمونیستی" شد، چون حداقل رسیدن ازراق را برای همه مردم محروم تامین می کرد و می خواست بطور جدی جلوی تاراج "آزادانه" را بگیرد. نماینده کازرون گفت:
"مردم از این که مرغ کوپنی شده ناراحت هستند... الحمدالله برنج آزاد شده... چون بسیج اقتصادی علیه آیه شریفه... و رساله... و به شیوه کمونیستی عمل می نماید، فساد به بار آورده است!
وی خواستار انحلال "ستاد بسیج اقتصادی" شد، زیرا که نه شرعی است و نه قانونی"! وی در همان حال خواستار فروختن تمامی کارخانجات مصادره شده و ملی شده به "بخش خصوصی" شد!
به خوبی پیداست که چه مبارزه شدیدی علیه خصلت های مردمی خط امام و چه تدابیر عملی برای مسخ آن اتخاذ می گردد. به خوبی پیداست که دو خط – خط خدمت به سرمایه داری و خط دفاع از زحمتکشان محروم- در برابر هم قد علم کرده اند. نتیجه رو در رویی آن ها سرنوشت انقلاب را تعیین خواهد کرد. کدام خط پیروز خواهد شد؟ پاسخ را به شکل سئوالی، که این هفته حجت الاسلام موسوی خوئینی ها طرح کرد، بشنویم:
"با این رشد و بیداری که در قشر مستضعف پیدا شده، آیا مستکبرین در آینده می توانند مجددا سلطه خودشان را تحکیم کنند؟"
بی شک اگر مسئولان و سکانداران کشور در راستای آن رشد و بیداری عمل کنند و با شهامت زنجیرهای این سلطه را قطع کنند و تدابیر بنیادی ضرور در زمینه های اجتماعی و اقتصادی و اتخاذ کنند، مستکبرین نخواهند توانست سلطه خود را مجددا تجدید کنند.

 


راه توده 238 12.10.2009
 

بازگشت