راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اورانیوم رقیق شده - 2
مرگ دردناک
انسان و طبیعت
نوشته ژوئل پنوشه – ترجمه "ح . م"

 

سکوت، تحریف و سانسور

گزارشات سازمان ملل متحد برای حفظ محیط زیست (PNUE) درباره موضوع آلودگی رادیو اکتیو در کوزووKosovo در آغاز امر از هفتاد و دو صفحه به دو صفحه تقلیل پیدا کرد! در نوامبر سال 2000 هیاتی از PNUE ( سازمان حفظ محیط طبیعی وابسته به سازمان ملل متحد) مأموریت بازرسی از یازده منطقه از 112 منطقه در کوزوو را برعهده داشت که در سال 1999 توسط نیروهای OTAN بمباران شده بود. این بازرسی تحت نظارت مسئولین OTAN انجام گرفت و در منطقی که آنها انتخاب کرده بودند و از شانزده ماه پیش با دقت کامل توسط 10 اکیپ پاکسازی های لازم را تا جایی که برایشان ممکن بود انجام داده بودند. پس از برسی 355 نمونه براداری از خاک، آب، گیاهان و شیر، هیات بازرسی PNUE نتیجه را اعلام کرد که بر اساس آن تشعشعات رادیو اکتیو پیرامون مراکز بمباران شده ضعیف است و آلودگی به غبارهای اورانیوم نیز ضعیف هستند. با وجود پلوتونیوم موجود در بمب های بکار برده شده، هیات بازرسی اعلام کرد که نتایج اخطار کننده نیستند. با این وجود خطر آلودگی آبهای زیر زمینی و آب آشادمیدنی را تأیید کردند که تحت تأثیر سلاح هایی مدفون شده ممکن است آلودگی آنها به ده برابر و حتی صد برابر افزایش پیدا کند . از جانب دکتر Chris Busby که متخصصی با اعتبار جهانی است در کتابی بنام «بال های مرگ» درباره تشعشعات ضعیف، که نتایج بررسی های او مورد تأییدRoyal society de Londres (جامعه سلطنتی لندن) قرار گرفت، گزارش می دهد که در ژاکوا Jacova آلودگی رادیواکتیو صد برابر بیشتر از حد معمول است و ده برابر توریوم Thorium (از مشتقات اورانیوم) بیشتر از اورانیوم رقیق شده است. پس از بمباران افغانستان PNUE سازمان حفظ محیط زیست وابسته به سازمان ملل متحد، جهت ارزیابی درجه اورانیوم رقیق شده در مناطق بمباران شده از OMS سازمان جهانی بهداشت در خواست بودجه کرد ولی پاسخی از جانب Gro Harmel Brundtland که ریاست آنرا برعهده داشت دریافت نکرد. بنا به اظهارات Robert J.Parsons به تأخیر انداختن چنین موردی از این جهت بود که عوارض قربانیانی که قویا آلوده شده بودند بسیار مشاهده می شد و علاوه براین دو دهه جنگ مردم منطقه را از نظر بهداشتی در موقعیت شکننده ای قرار داده بود. دولت هایی که باعث و بانی چنین جنایاتی هستند پیوسته اثرات جرم و کاربرد سلاح های کشتار جمعی و تأثیراتشان در لفافه ای از سرب پنهان می کنند. OTAN در سال 2000 اعلام کرد که افکار عمومی جهانی ممکن است در برخورد با استفاده از سلاح های رادیو اکتیو، عکس العمل منفی نشان دهد...
به این ترتیب شاهد سانسور رسانه هایی هستیم که غالبا وابسته به صنایع نظامی هستند. مثل France Serge Dassault و Matra Lagardère و یا در صنایع ساختمان مثل Bouygues که اورانیوم رقیق شده را ماده ای کاملا معمولی می دانند. سکوتی که بر کشورهای مسئول بمباران ها و آلودگی ها اجازه می دهد تا از مخارج پاکسازی شانه خالی کنند و بخصوص ساخت و کاربرد سلاح هایی از این دست را امری عادی جلوه دهند که تا مدت ها پیش از جنگ در خلیج فارس تابو بحساب می آمد. کشورهایی که هدف بمباران قرار گرفتند و به همین منوال سربازانی که در چنین جنگ هایی شرکت داشتند، هیچکدام از خطر آلودگی مطلع نشدند. استفاده از اورانیوم رقیق شده در جنگ خلیج (فارس) 1991 تنها هشت ماه بعد از جنگ، توسط روزنامه های بریتانیایی آشکار شد. هیچ روزنامه فرانسوی از بکار گرفتن اورانیوم رقیق شده حرفی نمی زند. از 580000 ( پانصد و هشتاد هزار) سرباز آمریکایی که در جنگ خلیج(فارس) شرکت داشتند 325000 نفر دچار عوارض دائمی شده اند، و 11000 نفر کشته شده اند. یعنی با ریتم 140 سرباز در ماه. ده سال پس از مداخله در خلیج (فارس) بیش از نیمی از سربازان دچار عوارض دائمی شده اند. در حالیکه در منازعات قرن گذشته چنین عوارضی در حد 5 درصد ( در ویتنام 10 درصد) بوده است. بر اساس تحقیقات جامعه رزمندگان قدیمی نشان می دهد که پس از جنگ خلیج(فارس) 67 درصد از اطفالی که بدنیا آمده اند، نقص عضو داشته اند. روزنامه های مستقل اعلام می کنند که 40 درصد از سربازانی که در حمله سال 2003 شرکت داشتند، شانزده ماه پس از بازگشت، دچار عوارضی شدند که نمایانگر منتهی شدن آنها به سرطان است. جوامع مدنی سربازان آمریکایی مثل( Veterans For Peace (VFP علیه استفاده از سلاحهای رادیو اکتیو و صلح فعالیت می کنند.
Ramsey Clark : «برای جلوگیری قطعی ساخت و استفاده از چنین سلاح هایی، باید اردوگاه اطلاعاتی سراسری در تمام جهان ایجاد کرد زیرا سرنوشت بشریت بدان بستگی دارد.»

با این وجود، بر اساس قوانین بین المللی نظارت بر سلاح ها، اورانیوم رقیق شده که شیمیایی و در عین حال اتمی است غیر قانونی است ((conventions de La Haye de 1899 et 1907, de Genève de 1925 et 1949, Charte de Nuremberg de 1945, convention des Nations-Unies du 10 octobre 1980, dite « Convention des armes inhumaines ») به این علت که درد و رنج و خسارات به بار می آورد و قابلیت تفکیک نیز ندارد و محیط زیست را برای دراز مدّت آلوده می سازد، مانند مین که سالها پس از منازعات قربانی می گیرد. استفاده از این سلاح در بیانیه اوت 1996، 96/16 حقوق بشر در سازمان ملل متحد محکوم شده است. از سوی دیگر پارلمان اروپا در ژانویه 2001 استفاده از چنین سلاح هایی را منع می کند ( ولی در ساختن آنها ممنوعیتی اعلام نکرده است).
بسیاری از شخصیت های بین المللی مثل روزالین برتل Rosalie Bertell متخصص کانادایی بیماریهای مسری و بیماریهای رادیو اکتیو (جایزه نوبل 1986) و رامزی کلارک Ramsey Clark مشاور سابق دولت آمریکا در امور قضایی و وکیل بین المللی و بسیاری از جوامع آمریکایی و به همچنین در فرانسه تلاش می کنند تا افکار عمومی جهان را به چنین موضوعی جلب کنند «ممنوعیت بین المللی و بی قید و شرط پژوهش، تولید، آزمایش، حمل، نگهداری و استفاده از اورانیوم رقیق شده در امور نظامی و بازشناسی آن بعنوان رادیو اکتیو خطرناک. پاکسازی مناطق آلوده و معالجه افراد آلوده شده.» اگر چنین فراخوانی در سطح جهانی انعکاس پیدا نکند، بیش از پیش مناطقی از صحنه جهانی و کره زمین حذف خواهند شد و به زباله دانی رادیو اکتیو تبدیل می گردند و مردمان این مناطق نیز به مرگی آرام محکوم خواهند شد. سرانجام همین مصیبت گریبانگیر تمام مردم جهان خواهد شد.

دربارۀ نوزادان معلول مادرزادی

دکتر محمد میراکی Mohamed Miraki در Perpetuel Death from America «مرگ دائمی صادره از آمریکا» از یک فرد افغانی نقل قول می کند : «اگر ما را تنها یکبار می کشتند، چندان اهمیتی نداشت، ولی آنها در حال نابود کردن ما برای چندین نسل آینده هستند.»
تثبیت اورانیوم رقیق شده روی جنین زن باردار رشد آنرا دچار اختلال می کند و موجب تولد نوزادانی معلول مادرزادی می شود که هرگز دیده نشده است و یا بسیار نادر بوده است. به این ترتیب بسیاری از این اطفال بدون سر بدنیا می آیند، بدون عضو ( مثل قربانیان تالیدومید Thalidomide در سالهای 50) ...وقتی یک زن عراقی بچه ای بدنیا می آورد، اولین سؤال او این نیست که دختر است یا پسر بلکه می پرسد آیا کودک من معمولی ست یا ...
(بخش نخست این مقاله در شماره گذشته راه توده منتشر شده است)

راه توده 138 02.07.2007

 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت