بازگشت

تاریخ یکصد ساله احزاب چپ

 و جنبش انقلابی ایران

NGO  ها در ایران

تاریخ یکصد ساله دارند

 

عبدالحسین آگاهی

(4)

ایران با جمهوری اسلامی متولد نشده و هر جنبش و تکاپوئی در این مرز و بوم ریشه هایی در تاریخ خود دارد. تاریخ و هویت ایران نیز با اسلام آغاز نشده، بلکه برعکس، این اسلام است که متاثر از آئین های دینی مردم ایران است. همچنان که مسیحیت متاثر از مهر پرستی ایرانیان است. بسیاری از آئین های مذهبی در اسلام، تقلیدی است از دوران مهرپرستی در ایران.

تاریخ سیاسی ـ بویژه بخش معاصر و مدون آن- نیز ریشه های یکصد ساله دارد. NGO ها در ایران بی ریشه نیستند، سندیکاها و کانون های صنفی نیز به همچنین. حاکمیت و بویژه بخش ارتجاعی آن با تمام توان خود می کوشد تاریخ سیاسی ایران را مغشوش کرده و حتی آن را منکر شود و ایران را متولد 1357 ثبت کند. آن ها می دانند پی کاوی گذشته، تجربه عظیمی از پیشینیان و پیش کسوتان را به نسل کنونی منتقل می کند و این یک خطراست! آگاهی خطر است!

به همین دلیل باید با استفاده از هر امکانی تاریخ گذشته را به نسل کنونی منتقل کرد. اتحادیه های صنفی، انجمن های دانشجوئی، نسل جدید کوشندگان احیای سندیکاهای کارگری، طرفداران جبهه های سیاسی، نسل نوین روزنامه نگاران، جنبش زنان، کانون فرهنگیان، جنبش صلح و هر کانون و خیزش متحد کننده و تحول خواهانه در ایران کنونی، ریشه های به گذشته بر می گردد و گران بها ترین تجربه ها ضامن تداوم آن در لحظه کنونی است.

در این شماره از سلسله مقالات عبدالحسین آگاهی، ریشه های تاریخی اتحادیه ها و کانون های صنفی و قدرت و توان تاثیر گذاری آن ها روی حکومت را می خوانید. با تاریخ اعتصاب های کارگری آشنا می شوید که به 80 سال پیش بر می گردد. زمانی که تهران هنوز پایتختی 200 هزار نفر جمعیتی بود، شمار اتحادیه ها در آن به 10 اتحادیه با 10 هزار عضو می رسید. این تجربه و سابقه را کدام عقل سلیمی می گوید فراموش کنید و از اول شروع کنید؟

این را رهبران موتلفه اسلامی می گویند تا جنبش اجتماعی مردم ایران را از ریشه جدا کنند. مزخرفات گمراه کننده ای که امثال اسدالله بادامچیان بعنوان درس تاریخ احزاب سیاسی در دانشگاه های ایران می گوید و در مطبوعات نیز منتشر می کند و در سیمای جمهوری اسلامی واتکرار، همین هدف را دنبال می کند: جدا کردن تکاپوهای کنونی از ریشه های تاریخ آن.

 

بخش چهارم از سلسله مقالات عبدالحسین آگاهی را بخوانید:

ریشه های تاریخ NGO ها در ایران

 

(4)

پس از شکست جنبش های رهائی بخش ملی ضدامپریالیستی ) گیلان، آذربایجان و خراسان)،  احیای مرکزیت واحد رهبری حزب، یعنی تشکیل کمیته مرکزی واحد و انتقال مرکز فعالیت عملی آن به تهران، حزب کمونیست ایران کوشش خود را جهت تشکل و تقویت جنبش کارگری و سندیکائی )اتحادیه ای(، در جهت ترویج اندیشه های مارکسیسم ـ لنینیسم در کشور، در جهت پیوند این دو) جنبش کارگری و سوسیالیسم علمی(  با هم گسترش داد.

جنبش کارگری و اتحادیه ای در ایران، که پس از انقلاب مشروطیت فروکش کرده بود، پس از پیروزی انقلاب اکتبر و اوج جنبش رهائی بخش ملی ضدامپریالیستی در ایران قوت گرفت. بطوری که از گزارش نماینده کارگران ایران "سیفی عبداله زاده" در کنگره چهارم انترناسیونال اتحادیه های کارگری ) پروفینترن(  برمی آید، اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران، که در آستانه انقلاب مشروطیت ) درسال 1284(  تاسیس شده بود، تا این زمان به فعالیت خود ادامه می داد. اعتصاب  14 روزه ای که این اتحادیه در سال 1297 برای بهبود وضع کارگران، تعیین 8 ساعت کار روزانه، حق انعقاد قرارداد جمعی مناسب با صاحبکار و غیره اعلام کرده بود، با پیروزی پایان یافت. اما این تعیین 8 ساعت کار روزانه یک موفقیت استثنائی اتحادیه کارگران چاپخانه بود. بعدا ) بهار سال 1303(، که تحت فشاراعتصابات کارگری، وزارت کشور خواست از مدت کار روزانه کارگران صنایع فرش بکاهد و تعطیلات هفتگی، با حفظ دستمزد برای آن ها مقرر دارد، با مقاومت شدید کارفرمایان ) صاحبان کارخانجات قالیبافی کرمان(  روبرو شد.

از همان سال های 1297- 1298 ، کارگران دیگر رشته های صنعتی و پیشه وری نیز شروع به ایجاد اتحادیه های خود کردند. در پی آن ها ) سال های 1298- 1300( اصناف بازار و کارمندان دولت نیز دست به تشکیل اتحادیه های خود زدند. اسناد موجود از فعالیت در حدود 10 اتحادیه ) چاپخانه ها، خبازان، کفاشان، خیاطان، قنادها، کارمندان تجارتخانه ها، کارمندان پست و تلگراف و غیره ( در این دوره حکایت می کند.

در سال 1299 اتحادیه های کارگری با هم ) به استثنای اتحادیه خبازان( شورای مرکزی اتحادیه های تهران را ) با 3 نماینده از هر اتحادیه(  تشکیل می دهند، که در تاریخ جنبش کارگری واتحادیه ای اهمیت بسزائی داشت. همین شورای مرکزی اتحادیه هاست، که بعدا توسعه می یابد ) اتحادیه های کارگری دیگر شهرها نیز به او می پیوندند( و رسما بعضویت انترناسیونال اتحادیه های کارگری ) پروفینترن(  در می آیند.

ارقامی که در اسناد مختلف آمده است ) و اغلب اختلافاتی دارند(  نشان می دهد که، بطور کلی در دی ماه 1300 در تهران ) با متجاوز از200 هزارسکنه( 10 اتحادیه با حدود 10 هزار عضو فعالیت می کرده اند. در تبریز ) حدود 200 هزار جمعیت ( اتحادیه های کارگری و صنفی در حدود 3 هزارعضوداشته اند. در رشت ) حدود 40 هزارسکنه(  اتحادیه ها در حدود 3 هزارعضو داشته اند. در انزلی و حومه تنها اتحادیه کارگران ماهیگیری ) جمعا 9 هزارنفر( دارای 3 هزارعضو بوده است، که 30 درصد آن ها را کارگران روسی تشکیل می دادند. در عین حال کارگران بندر نیز اتحادیه خود را داشته اند، که در حدود 200 عضو داشته است. در دیگرشهرها نیزتدریجا اتحادیه های کارگری و صنفی بوجود می آیند.

طبقه کارگر ایران برای نخستین بار در سال 1301، اول ماه مه- روز همبستگی بین المللی زحمتکشان را با تظاهرات خیابانی باشکوهی برگزار می کند، 3 روزپیش ازآن، روزنامه "حقیقت" در سر مقاله خود تحت عنوان "اول ماه مه"، تاریخچه پیدایش این جشن کارگری را توضیح می دهد و اهمیت اجتماعی و سیاسی آن را گوشزد می کند وسپس می نویسد:

"اول ماه مه باید تعطیل بشود. این تعطیل هرج و مرج نیست. این تعطیل انقلاب هم نیست. این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حق خود را مسترد دارد."

در همین مقاله است که روزنامه به زبان ساده سوسیالیسم را توضیح می دهد:

" سوسیالیسم طوری که بعضی ها تصورمی کنند مخرب دنیا نیست، بلکه برای آبادی و آزادی بشر است... سوسیالیسم نمی گوید انسان عالم نباشد، انسان مخترع نباشد، انسان از صنایع مستظرفه برخوردار نشود بلکه سوسیالیسم می خواهد تمام مردم متمدن بشوند."

)حقیقت، 8 ثور- اردیبهشت 1301(.                                                      

 

سال بعد ) 1302 ( عده اتحادیه های کارگری تهران به 15 افزایش می یابد. در این فاصله کارگران دخانیات، کارگران نساجی، کارگران شهرداری و دیگران نیز اتحادیه های خود را تاسیس می کنند و به شورای مرکزی اتحادیه ها می پیوندند.

سال بعد ) 1303(  اتحادیه کارگران ماهیگیری ) حدود 900 عضو(  اتحادیه کارگران چیت سازی ) حدود 2000 عضو( اتحادیه کارگران ساختمان )حدود 500 عضو( اتحادیه کارگران بنادر) حدود 200 عضو( تشکیل می شوند، که همه عضو شورای مرکزی اتحادیه ها بودند.

حنبش کارگری در آذربایجان ویژگی خود را داشت، که بسیار جالب است. این جنبش از سال 1299 بیشتربا جنبه سیاسی شروع به شکل گرفتن کرده بود. طبق نظامنامه ای که این سازمان برای خود تدوین کرده بود، فقط کسانی می توانستند بعضویت آن درآیند، که از طریق استثمار کار دیگران زندگی نکنند. این سازمان نام "حزب کارگران" را برای خود انتخاب کرده بود. سازمان کارگران آذربایجان توانست موفقیت های چشمگیری بدست آورد. از جمله در نتیجه کوشش و پشتکار این سازمان بود که، علیرغم مقاومت سرسختانه مالکان مغازه ها 20 درصد کرایه دکان ها کاهش داده شد. بعبارت دیگر، اجاره کنندگان رسما و جدا از دادن کرایه بیشتر خودداری کردند و استاندار نیز نتوانست آن ها را مجبور به پرداخت کند. اتحادیه های کارگری در شهرهای قم، مشهد، شیراز و غیره نیز بوجود می آمدند.

در نتیجه سازماندهی و رهبری اتحادیه ها، در این دوره جنبش اعتصابی گسترش پیدا می کند. اتحادیه های کارگری توانستند اوائل سال 1300 چندین اعتصاب پیروز را سازمان دهند. از آن جمله است اعتصاب کارگران چاپخانه های تهران، اعتصاب کارگران نانواخانه های تهران، اعتصاب کارگران کارخانجات ریسندگی تهران، اعتصاب کارگران بندر انزلی  و غیره که بطور کلی جنبه اقتصادی داشتند.

نهضت اعتصابی رفته رفته کارمندان دولت را نیز فرا می گیرد. اتحادیه های کارمندان دولت نیز نقش سازماندهی اعتصابات را بعهده می گیرند. از این نوع اعتصابات، بویژه از دو اعتصاب، که در آن دوره نقش موثری در جو سیاسی کشورایفا کردند، یاد می کنیم:

یکی اعتصاب کارمندان پست و تلگراف تهران بود. با اینکه فعالیت اتحادیه ای کارگران از جانب دولت شناخته شده بود، معذالک مستشار سوئدی )مولیتور( که مدیریت پست و تلگراف را بعهده داشت، ابتدا دستور انحلال اتحادیه کارمندان اداره تلگراف را داد و سپس کوشید تا اتحادیه کارمندان پست را نیزمنحل کند. لیکن اتحادیه ها سخت مقاومت کردند. اتحادیه پستچیان جزوه ای در افشای این عامل امپریالیسم چاپ و منتشرکرد و برکناری او را از کار خواستار شد. هنگامی که مسئله در مجلس مطرح شد، دولت به طرفداری از مستشار سوئدی پرداخت و سپس طی تصویب نامه ای، شرکت کارمندان دولت در اتحادیه ها را بکلی ممنوع اعلام کرد. این عمل دولت، خشم و هیجان همگان توده های مردم را برانگیخت.

درهمین هنگام اعتصاب دیگری در حال اوج بود و آن اعتصاب معلمین ) دیماه  1301(  بود، که از سوی اتحادیه معلمین اعلام گردید. اعتصاب به علامت اعتراض به تعویق حقوق معلمین ) شش ماه بود که دولت حقوق آن ها را نپرداخته بود( شروع شد.

اما رفته رفته جنبه یک نمایش اعتراض سیاسی علیه دولت را بخود گرفت. اعتصاب 21 روز بطول انجامید و به تظاهرات خیابانی منجرشد. عده زیادی از دانش آموزان نیز در تظاهرات خیابانی بهمراه معلمین شرکت کردند. جوانان نقش فعالی ایفا کردند.

هر دوی این اعتصابات، که جنبه آشکار اعتراض سیاسی علیه امپریالیسم و دولت دست نشانده آن را داشت، به سقوط حکومت متزلزل قوام کمک کرد و مشیرالدوله بجای او مامور تشکیل کابینه شد.

در سال های بعد )1302-1303( جنبش اعتصابی بتدریج وسعت و قوت گرفت. یکی از اعتصاب های مهم این دوره اعتصاب کارگران چیت سازی تهران است، که همه اعضای اتحادیه ) 2 هزارنفر( در آن شرکت کردند. اعتصاب پس از هفت روز با پیروزی کارگران (ازدیاد دستمزد(  پایان یافت.

کارگران چاپخانه مجلس نیز برای ازدیاد دستمزد اعتصاب کردند، که با موفقیت خاتمه یافت.

یکی دیگر از اعتصاب های این دوره، که بویژه باید از آن نام برد، اعتصاب کارگران چاپخانه های تهران است. اتحادیه کارگران چاپخانه ها، که از پیشگامان جنبش اتحادیه ای و اعتصابی در ایران بود، این بار نیز رشد آگاهی سیاسی خود را بروز داد و هنگامی که دولت چاپ تعدادی از روزنامه ها را قدغن کرد، این اتحادیه اعلام اعتصاب کرد. شرکت فعال کارگران در اعتصاب اعلام شده و پافشاری و پیگیری اتحادیه کارگری، دولت را وادار کرد که انتشارمجدد روزنامه های توقیف شده را اجازه دهد.

پس ازبرقراری دیکتاتوری رضا شاه 1304 حملات نیروهای ارتجاعی علیه جنبش کارگری و اتحادیه ای شدیدترگردید. عضویت کارمندان دولت در اتحادیه ها ممنوع شد.

پائیز1304 شورای مرکزی اتحادیه ها ) بهنگام انتخابات مجلس( از طرف دولت غیرقانونی اعلام شد ومنحل گردید. شورای مرکزی مجبور به ادامه کار در شرایط مخفی گردید. اما اتحادیه های کارگری به فعالیت خود ادامه دادند و حتی اتحادیه های جدیدی نیزتاسیس گردید. در اسناد سال 1307، بویژه از ادامه فعالیت اتحادیه های کارگران چاپخانه ها، کارگران دارو سازی، کارگران قورخانه ) اسلحه سازی(، کارگران چیت سازی، کارگران کفاش، کارمندان پست، تلگراف و تلفن، اتحادیه معلمین و غیره نام برده شده است. در این اسناد عده کل کارگران صنعتی ایران صد هزار ذکر شده است، که 50 هزار آن را کارگران نفت جنوب تشکیل می دادند. لیکن قسمت اعظم این کارگران هنوز سازمان داده نشده بودند. بویژه وضع کارگران صنایع نفت، که زیر ستم دو جانبه امپریالیسم انگلیس و ارتجاع ایران قرارداشتند، بسیار سخت و طاقت فرسا بود. آن ها بدشواری توانسته بودند انجمنی برای خود تشکیل دهند. شرکت های تعاونی آن ها سخت زیر کنترل مقامات انگلیسی شرکت نفت قرار داشت. اتحادیه کارگران صنایع نفت، که بکمک مستقیم کوشندگان حزب کمونیست ایران در سال1304 تشکیل شده بود، چندان فعالیتی از خود نشان نمی داد. از این رو حزب در سال 1306 تصمیم به تشکیل سازمان مخفی کارگران نفت جنوب می گیرد و در این کار موفق می شود. از جانب این سازمان برای برگزاری کنفرانس اتحادیه های کارگری اقداماتی صورت می گیرد و بیانیه هایی منتشر می شود. اواخر سال 1306،  کنفرانس با شرکت 200 نفر نماینده تشکیل می شود. از تصمیمات مهم کنفرانس بویژه تصمیم به مبارزه علیه نفاق افکنی و دامن زنی به اختلافات ملی، که از جانب مقامات انگلیسی شرکت نفت صورت می گرفت، تصمیم به تاسیس کلوب کارگری، تشکیل جمعیت تعاونی، مبارزه علیه جریمه و غیره را باید نام برد.

تصمیمات کنگره دوم حزب کمونیست ایران 1306 در اعتلای جنبش کارگری و اتحادیه ای در همه کشور، بویژه در صنایع نفت جنوب تاثیر چشمگیری می کند. در اینجا بخشی از کتاب رفیق فقید عبدلصمد کامبخش را در این باره عینا نقل می کنیم:

"در آخر ژانویه 1929 ) 1307(  در اثر اقدامات کمیته ایالتی حزب، کنفرانس دوم اتحادیه های کارگران نفت جنوب تشکیل شد. عده اعضای اتحادیه را در این زمان مجله "ستاره سرخ" 3 هزار نفرمی نویسد. کنفرانس علاوه بر تصمیمات سازمانی ) بسط سازمان اتحادیه و غیره(  یک رشته تصمیمات  سیاسی گرفت: تقاضای تجدید نظر در امتیاز نفت جنوب، حاضر شدن برای اعتصاب در اول ماه مه و غیره. کمپانی که از جریان مطلع گشت، در تاریخ 29 آوریل ) 9 اردیبهشت 1308( شبانه 93 نفر از فعالین و کارگران عضو اتحادیه را توقیف کرد و به این طریق اعتصاب را در روز اول ماه مه عقیم گذارد. ولی کارگران تصمیم خود را چند روز بعد اجرا کردند.

روزنامه "ستاره سرخ" جریان این نخستین اعتصاب بزرگ کارگران ایران را چنین شرح می دهد: "روز4 ماه مه 1929 ) 14 اردیبهشت 1308 ( ساعت 8 صبح اعتصاب شروع شد. دستجات پلیس، که در محل واقعه آماده بودند، بعلت کمی، جرئت حمله به کارگران را ننمودند. کمپانی زورق های موتوری خود را برای حمل قشون از بنادر و شهرهای دیگر بکار انداخت ، کارگران آمدن قشون را با خواندن سرودهای انقلابی و فریاد محو باد کمپانی انگلیس و ایران، محو باد عمال امپریالیسم، محو باد امپریالیسم انگلیس تلقی کردند. پاسبانان و سربازان با شمشیر و قمه های برهنه بکارگران حمله و کارگران با سنگ و چوب مقاومت کردند. در نتیجه 20 نفر کارگرو 25 نفر پلیس زخمی شدند...  از ده هزارنفرکارگر ) عضو اتحادیه(  9 هزار کارگر در اعتصاب شرکت کردند. عملیات معدن بکلی فلج و دکاکین همه بسته و کارگران بیکار بصف اعتصابیون پیوستند و جمعیتی قریب 20 هزار نفر کارگر و کسبه در برابر قشون و پلیس ترتیب دادند... در همین روز در مسجد سلیمان و نواحی نزدیک دیگر نیز اعتصاب شروع شد..."

مبارزه سخت کارگران 3 روز ادامه داشت، 300 نفر از کارگران بازداشت و زندانی شدند. تقاضاهای کارگران در این اعتصاب بشرح زیر بود:

 

-                     بالا بردن دستمزد تا 15 درصد،

-                     برسمیت شناختن اتحادیه کارگری،

-                     برسمیت شناختن عید اول ماه مه،

-                     دخالت دادن نمایندگان کارگران در موارد اخراج و قبول کارگر،

-                     هفت ساعت کار برای جوانان کمتر از 18 سال و غیره...

اعتصاب کارگران نفت جنوب، با وجود اینکه شکست خورد، واقعه بزرگی بود که اهمیت نیروی متشکل کارگری را برای نخستین بار نشان داد. مجله "ستاره سرخ" می نویسد: "این اولین نمایش است که از حیث عظمت و تجمع افراد صورت یک اعتصاب کارگری را بخود گرفته است. پیشنهادهای کارگران ...  بخوبی مدلل می دارد که کارگران جنوب تا چه حد بحق خود آگاه شده اند." ) عبدالصمد کامبخش، شمه ای درباره تاریخ جنبش کارگری ایران، انتشارات حزب توده ایران،  1358، صفحه 36 (

با وجود شکست این اعتصاب و سرکوب خونین تظاهرات ، جنبش کارگری و اتحادیه ای ایران متوقف نشد. در سال 1310 کارگران کارخانه وطن اصفهان، که یکی ازبزرگترین کارخانه های آن زمان بود، دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب بوسیله سازمان مخفی، به رهبری نصرالله اصلانی کامران تدارک دیده شده بود. کارگران ابتدا کنفرانس تشکیل داده تصمیم به اعتصاب همگانی گرفتند. قوت و وسعت جنبش اعتصابی دستگاه حاکمه ارتجاعی را مجبور کرد تا برای فرونشاندن اعتصاب، صاحبان کارخانه را وادار به پذیرش بعضی از خواست های کارگران بسازد. در نتیجه این اعتصاب 4 درصد به دستمزد کارگران افزوده شد، 12 ساعت کار روزانه به 9 ساعت کاهش یافت و عمل تحقیر آمیز تفتیش کارگران بهنگام خروج از کارخانه موقوف شد.

جنبش کارگری و اتحادیه ای ایران گرچه پس از گذراندن قانون سیاه ضد کمونیستی بوسیله دولت رضا شاه از مجلس ایران ) 10 خرداد1310(  و تشدید  زور و تضییق علیه نیروهای مترقی و دمکراتیک، تا اندازه ای ضعیف شد، معذالک این جنبش هیجگاه ریشه کن نشد. با احیای مرکزفعالیت حزب کمونیست ایران بوسیله دکتر تقی ارانی و همرزمانش در تهران (سال 1313( جنبش اعتصابی بویژه میان جوانان و دانشجویان قوت گرفت. همه روند تشکیل اتحادیه های کارگری در ایران، رشد و گسترش جنبش کارگری و اتحادیه ای، برگزاری اعتصابات مختلف و اعتلای نهضت اعتصابی، از مراحل ابتدائی با ماهیت محدود اقتصادی به مراحل عالی تر با جنبه وسیع تر سیاسی، با ابتکار و شرکت مستقیم و فعال کمونیست های ایران، در سایه نقش سازماندهی و ایدئولوژیک حزب کمونیست ایران صورت گرفت.

 

این بحث ادامه دارد

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                           بازگشت