راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

۳۳ اسطوره-3

روان پریشی

یهودیت و فلاسفه یونان

در تمدن بشری

نویسنده: "دارن آلن"Darren Allen

برگردان: بامداد شرقی

 

 

بخش 3

مرحله بعدی تحول باور و دکترین بشر شامل دو فرایند مکمل و در عین حال متضاد است. ظهور یهودیت - اولین جامعه ای که خدای "واحد" را به رسمیت شناخت - و ظهور یونان اولین جامعه عقلانی، و یکی از اولین جامعه هایی که در آن تردید به الوهیت (1) ظاهر شد. در نگاه نخست، این دو واقعه مغایر و متناقض با یکدیگر به نظر می‌رسند، اما اسطوره ها و فلسفه های متفکران یونان باستان و فلسفه “تناقض گویان مذهب” حاکم بر یهودیه، در همه موارد مهم یکسان بودند. یهوه و راهبان او از یک جهت و از جهت دیگر افلاطون، ارسطو و بسیاری دیگر از فلاسفه همطراز یونان باستان که صاحب مقام اجتماعی بودند، زنان را خار و پست، (2) طبیعت را ارثیه بشریت و سوء استفاده از آن را حق بشر می دانستند و از مردم عادی و بیگانگان متنفر بودند و بر این عقیده بودند که دنیای واقعی - یعنی کره زمین- عاری از رمز و راز، نه آنگونه که مردم پیشین می‌پنداشتند و به آن اعتقاد داشتند، وجود دارد. افسانه های یونانی و یهودیه هر دو متشکل از روانپریشی کودکانه هستند که به مرور زمان در سراسر پهنه گیتی رواج یافتند و به عنوان پیش پا افتاده ترین بهانه ها دست آویز قرار گرفتند تا تجاوز و قتل را توجیه کرده باشند. ما این داستان ها را "کلاسیک" می‌نامیم. جوامع یونانی و یهودی همچنین دارای یک وسواس اغراق آمیز نسبت به قانون بودند، که از هوی و هوس سلطنتی - معمولاً مستبدانه - به عنوان وسیله ای برای اعمال حکومت بر جامعه، و بطور گسترده، کل جهان علمی، استفاده می‌کردند. از طریق این دیدگاه، مقوله ای کاملاً انتزاعی حاصل خیال پردازی “اندیشمندان” یونانی و یهودی بود، که یک سيستم عقلانی انتزاعی، یک خدای انتزاعی در یک آسمان تخیلی دور و قوانین انتزاعی برای عموم در بسیاری از سرزمین ها رواج یافت و سلطه گستراند. آنچه را که ما “علم” می‌نامیم، توانست خرافاتی که می‌بایست مورد تمسخر قرار گیرند را در خود نهادینه سازد تا آنچه را که “دموکراسی” خوانده می شود، در جایگزینی برای سلطنت (این دو شکل حکومت در عمل توان خود را در نگهداری سیستم اعمال می‌کنند.) توجیه کنند و گذار از کابوسی شوم به کابوس شوم دیگری را تسهیل کرده باشند. (اسطوره ۲۲ ما را گسترده تر و عمیق تر با این مقوله آشنا می کند.) پایه های جهان تاریکی را که یونانیان و یهودیان باستان محکم می کردند و هر یک به نوبه خود مردم را مجبور به تبعیت از آن می‌کردند، در جهت پایان بخشیدن به دیدگاه واقع گرایی مردم و جایگزینی آن با گرایشات انتزاع  ذهنی بود. برای دستیابی به این مجموعه، سه روش فنی هدایت و رهبری جوامع، از جمله، نخست - وام و بدهی ربوی، دوم - داد و ستد از راه پرداخت و دریافت پول، و سوم - آفرینش و سودبری از الفبا، به کار گرفته شد.

 

۱-  در هزاره سوم پیش از میلاد وام و ربا توسط شاهان و راهبان دینی حیطه بین النهرین ابداع و به کار گرفته شد. نتيجه ابداع و به کار گیری این فن ، فقر و بردگی مردم این حیطه بود ، که هر “تمدن” پس از آن ، این فن را با شور و اشتیاق مورد استفاده قرار داد و به همان نتيجه که پیشینان به آن رسیده بودند، دست یافت. آنقدر بدهی در تار و پود جامعه ریشه دوانده بود که ادیان خاورمیانه در رابطه با بدهکار و بستانکار شروع به تغییر موقعیت خود کردند. بدهکاران، همانا گناهکاران خوانده شدند و طلبکاران همانا خادمان و نمایندگان حرفه ای زمینی خدایان بودند که در کنار پیشوایی مذهبی، دسترسی به “بانک خدا”، و همچنین مدیریت و حسابرسی آنرا در انحصار خود داشتند .

 

۲- دومین فن آوری راهبردی جامعه که توسط یونانیان گسترش یافت پول بود، که انتزاعی عمومی و تخریب ناپذیر را پیش میبرد تا افراد، اشیا و سرانجام کل جهان را به عنوان مجموعه ای از مقادیر هم-ارزش و همگون ارائه دهد. چیزهایی که می‌توان خرید و فروش کرد. با الهام از “نظمی” که پول به وجود آورد، فیلسوفان یونانی آغاز به نگرش کل جهان به عنوان ترکیبی از هماهنگی ذرات گسسته - که قابل درک منطقی بشر (با نام مستعار "اتم" «از اساس غیر قابل تقسیم؛ م.») هستند - و ایده ها (یا "اشکال افلاطونی") کردند. اصلی ترین آنها فاجعه درک از "انسان" بود که آن را قطعه ای منزوی و تنها، برگرفته از تعریف “اتم” معرفی می کردند.

۳- سومین فن آوری راهبردی که در عین حال می‌توان آنرا قهر آمیز نامید ، فن نوشتن در استفاده از الفبا بود، که ابتدا توسط فنیقی ها ابداع شد، و سپس توسط یونانی ها و یهودیان گسترش یافته و در عین حال مورد پرستش قرار گرفت. این تکنیک، با وجود همه کاربرد‌ها و زیبایی های آن، محرک فاجعه ای در دستیابی به آگاهی افرادی که به آن دسترسی داشتند شد. آنها با دستیابی به این فن، شروع به نگرش، نه از طریق تجربه مستقیم از جریانات مرموز، بلکه از طریق تابعیت از خیال و باور می کردند. به این معنی که آنها از این انقلاب نه برای ارتقای طریق کیفیت ادراک، بلکه گسترش خیال و باور در ترکیب یک سری از کلمات سود جستند؛ و جامعه را نه به عنوان چیزی که انسان مستقیماً به آن دسترسی دارد بلکه به عنوان چیزی که از طریق ذهنی خواندن، به آن می توان رسید، درک می کردند. همانطور که در مورد هر فناوری، روزگاری پس از آن اتفاق می‌افتد - تقریباً هیچ کس نمی‌دید که توانمندی های به دست آمده در راه فرسایش دانش پژوهی مورد استفاده قرار گرفته است - در این مورد نیز الهام بخشیدن به احساسات و خیالات، زمینه ساز پژمردگی دانش و آگاهی و جایگزینی آنان توسط قرائت سود جویانه در استفاده از نوشتار برای گسترش بقای ناآگاهی جوامع بشری شد.

این سه فن راهبردی دارای سه اثر ترکیبی بودند. آنها به طور بنیادی جدایی فرد، از مجموعه ای به نام جامعه که هم زیستی را سرمشق قرار داده بودند افزایش دادند. نخست، حفظ قدرت پول در جوامع بشری به هیچ رابطه ای نیاز ندارد. دوم، این سه فن انزوای مالکیت فردی را شدت بخشیدند، یعنی هر آنچه در مالکیت فرد قرار دارد، حتما نباید قابل تقسيم با دیگران باشد؛ و سوم آنکه، آنها این باور را به خصوص در همه کسانی که زیر چنگ بدهی بودند، بوجود آورند که در نهايت، واقعیت یک چیز قابل شناخت در چارچوب تملک و ذهنیت است.

پس از آنکه یونان قدرت را به رم واگذار کرد و با رواج مسیحیت، سیطره خشونت بار نظم یونانی-یهودی در نظم امپراتوری جدید ادغام شد و در نتيجه تمامی اجزأ اساسی مکانیزه برای سیطره بر تمدن در این نظم نو، مانند طبقه بندی اجتماعی و خصومت با ناشناخته ها وجود داشت. تصوير انتزاعی جهان به عنوان واقعیت نهادینه شده، به همراه ذهنیتی که در آن پول، خیال، باور، زبان و جهان مایه های وجودی ساختار هستی معرفی می‌شدند، هر یک به نوبه خود همچنان به گسترش وجودی خود پایبند بود. نتایج اسف بار این سیطره بیشتر در قانون و جنایت، نیروهای مسلح و جنگها، وجد و کسالت، دین و علم ستیزی، رنج های گسترده، تنهایی، بیگانگی و ویرانی محیط زیست، بازتاب یافته و به ناچار سنگینی خود را بر توده ها تحميل می‌کردند. این مجموع به اشکال و ترکیباتی کما بیش همسان، سایه شوم خود را برای هزاره ها روی توده های زنان و مردان، در اروپا، آسیا، بخش های بزرگی از آفریقا و آمریکای جنوبی گستراندند.

--------------

(1 ) پردازش شخصیتی فرضی، که تابع قوانین طبیعی نیست.

(2) همچنین رجوع شود به “داستان” هیپاتایا کتاب سفر جادو احسان طبری. م.

لینک شماره های گذشته:

1 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/785/bamdad.html

2 - https://www.rahetudeh.com/rahetude/2021/mey/786/sharghi.html

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetudeh

 



 



 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده شماره 787  -  29 اردیبهشت 1400

                                اشتراک گذاری:

بازگشت